به گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛روزنامه کیهان نوشت: مرور برخی اظهارنظرها در این زمینه نشان میدهد که برخی مدیران، نقطه پمپاژ قضاوت منفی درباره توانمندی دولت هستند و حال آنکه انتظار میرود منطق «میشود»، «میتوانیم»، «برنامه داریم» و «در حال اقدام براساس برنامه برای حل مشکل هستیم»، بر رویکرد گفتاری مدیران دولت حاکم باشد.به عنوان نمونه در حالی که مردم انتظار دارند برنامه دولت برای مهار گرانیهای افسارگسیخته و بیمبنا ارائه شود، سخنگوی دولت میگوید: تثبیت قیمتها به عنوان اشتباهی در دولت های قبل انجام گرفت. دید علمی کافی در این زمینه نداشتند و فکر کردند اگر قیمت کالا ثابت باشد، داریم به مردم کمک میکنیم.
این اظهارات در حالی است که دستگاههای اقتصادی دولت عملاً تنظیم بازار و نظارت بر قیمتها را رها کردهاند و برخی اقلام نه سالی یکبار بلکه ماهی چندبار گران میشوند و مدیران ذیربط در وزارت جهاد کشاورزی و اقتصاد و صمت و... هم لبخند رضایت میزنند.
از نکات قابلتامل، برخی اظهارات آقای رئیسجمهور است که نه افقی نشان میدهد، نه مشکلی را حل میکند، نه حاکی از داشتن راهحل و برنامه است و نه گزارش اقدامات دولت:
- قربان خدا بروم، به هر شکلی دارد ما را میچلاند.
- راهحل رفع ناترازیها، وفاق ملی است.
- من در مجلس بودم کسی ما را تحویل نمیگرفت الان رئیسجمهور شدم همان آدم قبلی هستم. مگر من کی هستم که بیایم شهر شما را ببینم؟ خیال میکنید من بیایم ببینم معجزه میکنم؟ شما خودتان مشکلات را ببینید و آنها را حل کنید.
- اقتصاد با دستور اداره نمیشود. «باید» با ارائه راهکارهای مناسب، روندهای اجرائی فعلی را اصلاح کنیم.
- تلاش برای حذف کامل قیمتگذاری دستوری در دستورکار است. چراکه دستور با علم اقتصاد همخوانی ندارد.
- از روزی که آمدیم هر روز یک بلایی سر ما آوردند.
- این گوی و این میدان هر کسی میتواند مشکلات را حل کند بیاید حل کند. مگر من کیام؟ من تا دیروز نماینده مجلس بودم.
- من اصلاً دنبال رئیسجمهور شدن نبودم. میخواستم مردم به صحنه بیایند.
- من سهبار در ارومیه درخواست دادم، استخدام نکردند.
- روی طلا خوابیدیم و گرسنه هستیم.
- ترکیه و ژاپن و کره، نفت و گاز ندارد و وضعیت آنها از ما بهتر است. ما نفت و گاز داریم ولی گرسنه هستیم، مشکل داریم. گیر و مشکل کجاست؟
- یک زمانی میگفتند ارومیه، پاریس ایران است؛ حالا ببینید چه کارش کردهایم. حالا یکی دیگر میآید پاریس ایران را میکند افغانستان.
- هر چقدر بتوانیم به شما کمک میکنیم، ولی شما منتظر کمک ما نباشید (یکی از حضار: نشد که؛ هم میگویید کمک میکنید هم میگویید کمک نمیکنید!).
- سالهای گذشته برای کالاهای اساسی ۱۵ تا ۱۸میلیارد دلار هزینه میشد، الان ما فقط ۸میلیارد دلار تا پایان سال در اختیار داریم. خب سؤال این است که از کجا باید تامین کرد؟ بعد هم میگوییم باید مقاومت کنیم که البته باید مقاومت کنیم.
- با مدیری که میگوید «نمیشود»، نمیشود کار کرد.
سؤال مهم این است که مردم و نخبگان و فعالان اقتصادی و کارآفرینان و اقشار مختلف مردم باید از این قبیل ادبیات کلیگویانه، فرافکنانه، سیاهنمایانه و بعضاً نادرست چه چیزی را باید برداشت بکنند؟