به گزارش خبرداغ ، پرسپولیس اساساً از آن دست تیمهایی است که بیشتر از نقاط قوت حریف روی نقاط قوت خودش کار میکند و متکی به توانمندیهای خویش است. البته تیم حریف هم آنالیز میشود و نقاط ضعف و قوت حریفان در اختیار کادر فنی و بازیکنان قرار میگیرد اما تم اصلی کار بر اساس تواناییهای فردی و تیمی خودشان چیده میشود و پیش میرود. این تقریباً همان چیزی است که حمید مطهری، مربی پرسپولیس هم قبل از بازی با ذوبآهن به آن اشاره داشت. پس حالا وقتی این پرسش اساسی را مطرح میکنیم که در نیمه دوم بازی با ذوبآهن، حریف بهتر بود یا پرسپولیس ضعیف کار کرد؟
جوابها بیشتر روی بخش دوم این سؤال متمرکز خواهد شد و همه درباره ضعف پرسپولیس و افت عجیب این تیم حرف میزنند. یحیی بعد از بازی علت ضعف تیمش در نیمه دوم را کنترل نکردن بازی، تمرکز نداشتن در انتقال توپ به حمله و عدم حفظ توپ در زمین حریف مطرح کرد. حمید مطهری هم دقیقاً همین موارد را برای بازی ضعیف تیمش در نیمه دوم برشمرد تا نگاهها به خط میانی پرسپولیس دوخته شود. کافی است یک بار دیگر نیمه دوم بازی پرسپولیس را تماشا کنید تا به افت هافبکهای تیم پی ببرید. خط چهار نفرهای متشکل از کمال و نوراللهی در میانه زمین به علاوه عالیشاه و پهلوان در کنارهها . نیمه نخست احمد نوراللهی بهترین بازیکن تیمش بود؛ هم توپ میگرفت هم در حمله شرکت فعال داشت اما در نیمه دوم اصلاً در زمین گم شد. نوراللهی نتوانست ریتم بازی تیمش را در دست بگیرد و در جریان بازی محو شد. کمال هم با وجود برخورداری ازعنصر دوندگی و جنگندگی قادر به توپگیری و قطع ارتباط بین بازیکنان حریف نبود و تعویض شد. میلاد سرلک هم که جای او به بازی رفت، پراشتباه و شکننده ظاهر شد و نتوانست مشکل میانه زمین را حل کند. در کنارهها، پهلوان در پیش بردن توپ، انجام کارهای ترکیبی از چپ و برداشتن فشار از روی تیم کاملاً عاجز بود و عالیشاه نیز در جناح راست مثل همیشه در نیمه دوم افت کرد تا تعویض شود و جایش را به یک مهاجم بدهد. با حضور مهدیخانی در خط حمله، وحید امیری در بیست دقیقه پایانی هافبک چپ تیم شد اما او هم عنصری سرگردان در آن جناح بود و نه در حمله، نه در دفاع خوب کار نکرد. 6هافبک پرسپولیس در یک نیمه ضعیف کار کردند و طبیعی است که تیم تحت فشار قرار میگیرد و گل میخورد. در این میان برخی به دریافت گل در دقیقه 89 و بدشانسی پرسپولیس اشاره میکنند اما هر کسی پای تلویزیون نشست و نیمه دوم بازی را تماشا کرد از دقیقه 70 به بعد میتوانست گل مساوی ذوبآهن را انتظار بکشد و اگر پرسپولیس گل نمیخورد اتفاق ویژهای به حساب میآمد. خط میانی پرسپولیس در نیمه دوم بازی را از دست داد و تغییرات یحیی هم برای بهبود شرایط تأثیری نداشت.
در واقع هافبکهای پرسپولیس نه قادر به حفظ توپ و چرخاندن درست آن در زمین بودند تا ابتدا مالکیت را در دست بگیرند و بعد طراحی حمله کنند، نه در بازپس گیری توپ و قطع ارتباط بازیکنان حریف موفق بودند و اینگونه شد که خط میانی تیم به کلی از بازی خارج شد و حریف در نهایت به خواستهاش رسید. حالا نگاهها به تک تک اعضای خط میانی است و پرسشهای مهمی درباره تصمیمات کادر فنی، شرایط بازیکنان و تغییرات حین بازی مطرح میشود که جواب آنها میتواند پاسخ روشنی درباره ضعف نیمه دوم پرسپولیس در اختیارتان قرار دهد. مثلاً اینکه دلیل بیرون نشستن میلاد سرلک بعد از نمایشهای موفق اخیرش چه بود و کامیابینیا بر چه اساسی به ترکیب برگشت؟ یا چرا احسان پهلوان یا نوراللهی با نداشتن کارآیی در نیمه دوم تعویض نشدند؟ چرا سیامک نعمتی مثل بازی با نساجی یک خط جلوتر نیامد، یا چرا از بازیکنان جوانی مثل سعید حسینپور و علی شجاعی برای تقویت خط میانی و تغییر شرایط این خط استفاده نشد؟ کادر فنی پرسپولیس حتماً برای تمام این سؤالها جوابی دارند و شاید هم به این نکته اشاره کنند که تصور نمیکردند همه هافبکهایشان در نیمه دوم بازی با ذوبآهن افت کنند اما اینکه تغییرات منجر به تغییر شرایط تیم نشد و در نهایت پرسپولیس گل مساوی را دریافت کرد، بیشتر از روز بد بازیکنان و افت آنها، یحیی را با این نقد مواجه میکند که بر خلاف بسیاری از بازیهای نیم فصل دوم لیگ گذشته، نتوانسته تغییرات مناسب و درستی در ترکیب خط میانیاش ایجاد کند و تغییرات او شکست خورده است. در واقع آنالیز حین بازی او از تیم حریف و تیم خودش اشتباه از کار درآمد و سرلک و مهدیخانی برای 2برصفر کردن بازی آماده و مناسب نبودند و بدتر به یک – یک شدن بازی کمک کردند.