آناتول کالتسکی در پراجکت سیندیکیت نوشت: انتخابات آمریکا در نهایت بدون هیچ شگفتی بزرگی به پایان رسید و واکنش مثبت بازارهای مالی جهانی به نتیجه آن دقیقاً همان چیزی بود که هر کتاب درسی اقتصادی هم پیش بینی می کرد، اینکه اگر یک رهبر معتدل متعارف قابل پیش بینی جایگزین یک پوپولیست افراطی به عنوان رئیس جمهور آمریکا شود بدون شک واکنشها مثبت خواهد بود. فراتر از روانشناسی سرمایه گذاران، چندین دلیل اساسی وجود دارد که این واکنش مثبت بازارهای جهانی نسبت به پیروزی بایدن را توجیه میکند. احتمال بالای رشد تقاضا در میان مدت و احتمال رونق سرمایه گذاری جهانی در فناوریهای جدید انرژی و حمل و نقل در طولانی مدت از جمله این توجیهات است.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: با این حال اکثر سرمایه گذاران، اقتصاددانان و صاحب نظران سیاسی در مورد همه این احتمالات بدلیل عدم موفقیت دموکراتها در کنترل مجدد سنا، شک دارند. با توجه به سابقه سیاست در آمریکا انتظار میرود که دولت بایدن دقیقا مانند اوباما با کارشکنیهای سنا جمهوری خواه فلج شود. رئیس کنگره پس از کسب اکثریت مجلس در سال 2010 ، تقریباً تمام قوانین اجرایی را مسدود و اوباما را برای شش سال تبدیل به یک رئیس جمهور ضعیف یا به اصلاح یک اردک لنگ کرد. اکنون، سنا که از زمان انتخابات میان دورهای 2014 تحت کنترل جمهوریخواهان است احتمالا دست به کارشکنی بزند.
اما این تمام داستان نیست. پنج ویژگی جدید از پویایی سیاسی در آمریکا وجود دارد که این واقعیت غم انگیز آنها را نادیده گرفته است. اول، یک لایحه بزرگ در مورد اقدامی فوری برای مقابله با کووید-19 حتی پیش از تحویل گرفتن کاخ سفید از سوی بایدن تصویب شده است. اکنون که انتخابات به پایان رسیده دموکراتها باید شرایطی را برای بهبود قوی اقتصادی در چند ماه نخست کار بایدن ایجاد کنند.
دوم، شرایط بایدن برای حفظ حمایت عمومی از هزینه های دولت و مقاومت در برابر فشارها برای ادغام بودجه بسیار آسان تر از شرایط اوباما پس از، از دست دادن اکثریت کنگره در سال 2010 خواهد بود. بحران کووید-19 نگرش عمومی را نسبت به هزینههای دولت و وام گرفتن تغییر داده، اما حتی قبل از همه گیری، علاقه رای دهندگان در زمینه توجه به بدهی و کسری دولت به سرعت در حال از بین رفتن بود، زیرا سیاستهای دولت ترامپ به وضوح نشان داده بود که کسری خسارتهای اقتصادی ادعای محافظه کاران را تایید نمیکند. تلاشهای جمهوری خواهان برای احیای دوباره تبلیغات در مورد کسری بودجه که در سال 2010 به خوبی به این حزب کمک کرد، پس از پایان رکود اقتصادی ناشی از کووید-19 به جایی نمیرسد.
سوم، اکثریت سنای جمهوری خواه یکپارچگی که بسیاری از مفسران پیشبینی میکنند را نخواهد داشت. در حالی که جمهوری خواهان برای جلوگیری از افزایش قابل توجه مالیات از سوی بایدن متحد خواهند شد، میچ مک کانل حفظ صددرصد وحدت رویه در برابر برنامه محرک مالی بایدن را دشوار میبیند، خصوصاً اگر این محرک عمدتا از طریق کاهش مالیات برای طبقه متوسط باشد. اکثریت سنا یا داشتن یک یا دو کرسی برای جلوگیری از هزینههای عمومی انبساطی کافی نیست، به ویژه اگر دولت بایدن زیرکانه در جهت هدایت سرمایه گذاری دولت در پروژههای محلی آن هم در ایالتهای مهم سناتورها گام بردارد.
تجربه سیاسی بایدن در واشنگتن و روابط شخصیاش در قدرت با هیچ رئیس جمهوری از زمان جانسون به این سو قابل مقایسه نیست. این روابط میتواند به ویژه در شکست اتحاد جمهوریخواهان موثر واقع شود، ضمن اینکه نباید فراموش کرد شش نفر از 20 سناتور فعلی حزب جمهوری خواه که در انتخابات 2022 با رای دهندگان روبرو خواهند شد، نماینده ایالتهای در حال چرخش چون فلوریدا، جورجیا، کارولینای شمالی، اوهایو، پنسیلوانیا و ویسکانسین هستند.
کاملاً واضح است سناتورهایی که کاندید میشوند برای انتخاب مجدد در ایالتهایی که تازه به بایدن رأی دادهاند، کورکورانه علیه سیاستهای مردمی مانند کاهش مالیات طبقه متوسط یا هزینههای دولت رأی دهند. در این بین حداقل سه سناتوری که برای انتخاب مجدد روبرو نیستند یعنی میت رامنی، باربارا مورکوفسکی و سوزان کالینز میانهروهای با سابقهای هستند که سابقه سازش و عبور از خطوط قرمز حزب را دارند. از آنجا که مک کانل از این چالشهای موجود برای وحدت درون حزبی آگاه است، احتمالاً رفتارهای انسدادی، حداقل تا انتخابات 2022، کمتر از گذشته باشد.
چهارم، برای حفظ کنترل سنا، جمهوری خواهان باید حداقل یکی از دو کرسی سنا را که در 5 ژانویه در جورجیا مورد مناقشه قرار میگیرد، به دست آورند. اکنون که رای دهندگان این ایالت از بایدن حمایت کردهاند، البته با اختلاف ناچیز، تردید وجود دارد که آنها این تصمیم را در دو مورد لغو کنند. رویه سیاسی این طور میگوید که چون دموکراتها ریاستجمهوری را به دست آوردهاند دیگر برای تصاحب سنا و کنگره انگیزه کمتری دارند. اما عکس آن نیز به همان اندازه محتمل است، یعنی اینکه جمهوری خواهان انگیزه بالاتری برای تصاحب تمام کرسیها پیدا کنند. رای دهندگان دموکرات ممکن است با پیروزی غیرمنتظره خود به مشارکت حتی بزرگتری برسند، در حالی که جمهوری خواهان ممکن است آنقدر ناامید شوند که در خانه بمانند. احتمال مشارکت کمتر جمهوری خواهان در دوره بعد البته بیشتر است چرا که ترامپ دیگر در انتخابات شرکت نخواهد کرد و بسیاری از طرفداران پرشور وی علاقه کمتری به رای دادن به سیاستمداران متعارف دارند.