به گزارش خبرداغ ، «سیدحسین مرعشی» در گفت وگوی تفصیلی به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره مسائل مختلف پرداخت. وی در این گفت وگو به برخی «رفقای اصلاح طلب» خود پیشنهاد میکند که به جای فعالیت سیاسی به فعالیت مدنی در جامعه بپردازند تا تشکلهای مردم نهاد در جامعه قوام یابد. هرچند او تاکید دارد که در ایران، سرمایه اجتماعی تابعی از قدرت است.
این چهره سیاسی یادآور میشود: در ایران کنونی جبههها جایگزین احزاب سیاسی شدهاند و عملا، این نقش را بخوبی در جامعه ایفا میکنند.
او همچنین عقیده دارد که افراد بسیاری داوطلب انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده خواهند شد زیرا «عشق به خدمت در میان سیاستمداران ایران موج میزند.»
بیشتر بخوانید:
در ادامه بخشی از این مصاحبه را میخوانید:
** همه میدانیم رویکردی که در کاخ سفید دنبال خواهد شد، بر وضعیت برجام و شرایط کشور ما اثرگذار خواهد بود. اگر ترامپ در کاخ سفید باقی بماند، آیا همچنان معتقد هستید انتخابات سال ۱۴۰۰ در وضعیت آینده ایران میتواند تعیین کننده باشد؟
خیلی از سیاستمداران دنیا به انتخابات آمریکا علاقهمند هستند، به آن صحنه نگاه میکنند و دلشان میخواهد ترامپ شکست بخورد. تنها ما چنین شرایطی نداریم. دلیلش هم این است که آقای ترامپ، یک سیاستمدار دارای طرح و نقشه مشخص نیست و فرد معمولی (نرمال) تلقی نمیشود. رفتارهای او هم قابل پیش بینی نیست. با این حال الزاما تباید تصور کرد که سیاست در کاخ سفید با تغییر آقای ترامپ، ۱۸۰ درجه به نفع ایران تغییر خواهد کرد. نه، این خیلی ساده انگارانه است. یکی از مسائل ایران و آمریکا، مسئله هستهای بوده است؛ اما ما همیشه سه چهار مسئله دیگر هم با آمریکاییها داشتهایم. در آغاز مذاکرات قبلی میان ایران و آمریکا که در مسقط پایتخت عمان پیگیری میشد، پیشنهاد آمریکاییها این بود که مذاکرات جامع باشد و همه مسائل فیمابین از هستهای، امنیت خاورمیانه، تروریسم، حقوق بشر و کلیه موضوعاتی که اختلاف نظر در موردشان وجود داشته را دربر بگیرد. اما ایران سیاست خیلی روشنی داشت که تنها در مورد مسئله هستهای گفتوگو میکنیم.
ایران امروز، ایران قبل از سال ۹۲ نیست، حتی ایران سال ۹۶ هم نیست. ایران هم تجربه جدیدی از تحریمهای یکجانبه آمریکا کسب کرده است. تجربه ما تا سال ۹۲، تنها تحریمهای سازمان ملل بود.به نظرم چه آقای بایدن انتخابات را ببرد و چه آقای ترامپ انتخابات آمریکا را ببرد، ما بعد از نوامبر یا همان آبان، باید وارد مرحله جدیدی از روابط بینالمللیمان شویم. چون هم ما تجربهای داریم و هم دولت جدیدی در آمریکا روی کار میآید. ما در این دوره با ترامپی که بدعهدی کرده بود، نمیتوانستیم وارد گفتوگوی موثری شویم. اما چه آقای بایدن رای بیاورد و چه آقای ترامپ دوباره رای آورد، حتما فصل جدیدی از گفتوگوها در قالب ۱+۵ (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان) یا ۴+۲ شروع خواهد شد.
برخی اصلاحطلبان معتقدند وقتی شرایط مناسب نیست، مشارکت در انتخابات منجر به از دست رفتن بدنه اجتماعی میشود. آنها معتقدند در این شرایط اگر دوباره در انتخابات شرکت کنند، آن هم وقتی نمیتوانند اهداف و برنامههای خود را پیش ببرند، ممکن است باز هم ریزش بدنه اجتماعی رخ دهد. این تناقض را چطور توضیح میدهید؟
این گرایش در جبهه اصلاحات، جدی است و از این رو پیشنهاد میکنند به جای فعالیت سیاسی به فعالیت در جامعه مدنی بپردازیم. اما چیزی که برخی رفقای ما درباره فعالیتهای جامعه مدنی میگویند، برای ما و دوستان ما، خیلی ملموس نیست و سابقهای از آن نداریم. هیچ نهاد مدنی در ایران نمیشناسیم که منهای قدرت و حکومت، اثری در ایران گذاشته باشد. اگر این دوستان بتوانند مجموعهای از نهادهای مدنی پیریزی کنند که نقش تاثیرگذاری در مسائل اجتماعی و سیاسی ایران داشته باشد، بسیار پسندیده و جذاب خواهد بود. اینکه جمعی از دانشگاهیان، فرهیختگان، سیاستمداران و فعالان حوزههای اجتماعی، نهادی در ایران بسازند، مثلا برای حمایت از محیط زیست ایران کار جالبی خواهد بود.
اگر دوستان ما مانند آقای حجاریان و دیگران که به این قضیه علاقهمندند، سیاست را واقعا ترک کنند و سراغ پیریزی چنین نهادهایی بروند، شخصا خیلی استقبال میکنم که بتوانیم تجربه جدیدی در عرصه سیاسی داشته باشیم. تا امروز، هیچ سابقه روشنی از این حرف نداریم. ما حتی یک روزنامه اقتصادی که مردم ایران، آن را هر روز بخرند و تیراژش یک میلیون نسخه باشد نداریم. ما که لوموند نداریم. سایت مرجعی که مستقل از دولت و گروههای سیاسی، نقش تعیینکنندهای در هدایت افکار عمومی داشته باشد و مردم را در هر مسئلهای از جمله مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به درستی هدایت کند، نداریم.
طبق تجربه ما، سرمایه اجتماعی در ایران، تابعی از قدرت است. آقای ابراهیم نبوی که طنز مینویسد، میگفت دیدیم یک سید و یک شیخ در انتخابات حاضر هستند. یکی اولاد پیغمبر است که شیکپوشتر و امروزیتر است. به او رای دادیم. بعد معلوم شد ما اصلاحطلب هستیم. آقای دکتر روحانی آمد و به او رای دادیم، بعد معلوم شد که ما اعتدالگرا هستیم. منشاء سرمایه اجتماعی در ایران تا امروز، قدرت بوده است. اگر آقای هاشمی رفسنجانی در فضای سیاسی ایران، حضور پررنگ داشته است، ناشی از آقای هاشمی قبل از ریاست مجلس و آقای هاشمی قبل از ریاست جمهوری نبوده است. آقای سیدمحمد خاتمی در وزارت ارشاد گل کرد، بعد به صورت مضاعف در دوران ریاست جمهوریاش گل کرد. آقای غلامحسین کرباسچی در مدیریت شهری و در شهرداری تهران، غلامحسین کرباسچی شد و امروز هنوز به بقیه اصلاحطلبان تنه میزند. سرمایه او مربوط به دوران قدرت اوست. آقای دکتر روحانی امروز، پس از دو دوره ریاست جمهوری با آقای دکتر روحانی دبیر شورای امنیت ملی و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک، متفاوت است.
قدرت که به صرف قدرت، معنی ندارد. در روزنامه دوران آقای خاتمی این تیتر منتشر شد که خانمها باید به ورزشگاه بروند. بعد از ۲۱ سال هنوز گفته میشود خانمها باید به ورزشگاه بروند. پس نتیجه قدرت در ساختار ایران که گفتید، چیست؟
از این که دوستان میخواهند سراغ جامعه مدنی بروند، کاملا استقبال میکنم. خیلی خوب است. این که سرمایه اجتماعی در انتخابات میسوزد یا افزایش پیدا میکند، هر دو وجهش ممکن است و اتفاق هم افتاده است. ما در انتخابات سال ۷۶ با پیروزی آقای خاتمی، سرمایه اجتماعیمان را افزایش دادیم. در انتخابات سال ۸۴ هم با رقابت با یکدیگر، سرمایه اجتماعیمان را سوزاندیم.
در جریان گفت وگو، شما سبدی از نامزدها با چهار گرایش را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پیشنهاد کردید که در آن اصلاح طلبان، اصولگرایان، اعتدالیون و جبهه پایداری بتوانند حضور داشتند. به نظرتان افراد شاخص این نحلهها چه کسانی میتوانند باشند؟ هم از جریان اصلاحات و هم جریان مقابل. پیش بینی میکنید چه کسانی حضور داشته باشند؟
هنوز در مورد مصادیق بحثی نکردهایم.
تحلیل فردی شما از تعداد داوطلبان چیست؟
تعدادشان خیلی زیاد است. آنقدر عشق به خدمت در سیاستمداران ایران موج میزند که تنها چیزی که هیچ وقت کم نخواهیم آورد، کاندیداست. خیالتان از این بابت راحت باشد. خیلیها آمادگی دارند بار سنگین مسئولیت را بر دوش بکشند.