به گزارش خبرداغ به نقل از خبرورزشی ، چند سال قبل بود که خبر ورزشی به داریوش مصطفوی لقب جعبه سیاه فوتبال ایران را داد. مردی که اثر و حضورش در فوتبال ما غیرقابل کتمان است. داریوشخان این روزها منتظر تغییر اساسنامه فدراسیون مانده و میخواهد دوباره در انتخابات شرکت کند.
ماجراهای فوتبال کشور، داستان ساواکی بودن بازیکنان پرسپولیس قبل از انقلاب و اتفاقاتی که داخل استقلال میافتد، از جمله سوژههایی بود که با رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در میان گذاشتیم و این پاسخهای اوست.
شورای امنیت ملی
در شرایط فوق سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال نمیتوانند به تنهایی برای ادامه رقابتهای لیگ برتر تصمیم بگیرند بلکه باید ستاد کرونا و اگر لازم باشد، شورای امنیت ملی مجوز ادامه مسابقات را صادر کند. در رابطه با دستمزد بازیکنان هم چارهای غیر از کاهش آن نداریم. این اتفاق در تمام دنیا افتاده و در ایران هم باید رخ بدهد. الان بازیکنان بزرگی همچون مسی و رونالدو نیز به خاطر بحران ایجاد شده دستمزد خودشان را پایین آوردند.
تجزیه فوتبال ایران
در رابطه با لغو انتخابات فدراسیون فوتبال کمکاری خودمان را گردن فیفا نیندازیم. در همان سال ۸۵ که کمیتة انتقالی تشکیل شد، فوتبال ایران عملاً تجزیه شد. پایه و اساس این حرکت اشتباه در همان سال گذاشته شد. شرایط سنی و... در همان سال گذاشته شد. کجای دنیا برای انتخاب رئیس فدراسیون شرط سنی میگذارند؟ این کار عملاً نقض حقوق شهروندی است. من در بحث اساسنامه کاملاً ادعا دارم.
پدرم در این فوتبال و ورزش درآمده است. در سال ۵۸ بنده همراه محمود مشحون و مرحوم عدل برای باشگاهها اساسنامه نوشتیم. الان هم میگویم اساسنامه «مادر» فدراسیون فوتبال باید طبق همان اساسنامه فیفا نوشته شود، اما تشریفات فرهنگی و سیاسی کشورمان در آن مورد توجه قرار بگیرد.
اساسنامه عوض شود، میآیم
سپبلاتر در سن ۷۹سالگی تازه رئیس فیفا شد. من هنوز سه سال از سنی که او رئیس شد، جوانتر هستم. اگر اساسنامه اصلاح شود برای انتخابات ریاست فدراسیون میآیم. به نظرم از زمانی که افرادی همچون علیآبادی، کفاشیان، صفایی فراهانی، رغبتی و... وارد عرصه فوتبال شدند با استفاده از اساسنامهای که خودشان تدوین کردند، زمینهساز دوری خادمان فوتبال شدند.
حرفهای جباری و روشن
در آمیزههای فرهنگی و مذهبی ما آمده که از گذشتگان فقط به نیکی یاد کنید. من واقعاً نمیدانم چرا بزرگانی همچون علی جباری و حسن روشن به دنبال کالبدشکافی اتفاقات دهه ۵۰ هستند. هر دو چهره فوق در فوتبال ایران فوق العاده بزرگ بوده و افتخارات فراوانی به دست آوردهاند بنابراین احتیاجی به شهرت هم ندارند.
واقعاً نمیدانم چرا این حرفها را زدند؟ همایون بهزادی بازیکن فوق العاده بزرگی بود و در سال ۴۹ من به خاطر او از تاج (استقلال) راهی پرسپولیس شدم. همایون دم منزل ما آمد و گفت: داریوش، بیا پرسپولیس. من هم که در آن زمان با چند بازیکن تاج (استقلال) اختلاف داشتم و نتوانستم روی حرف بازیکن بزرگی به نام بهزادی حرف بزنم.
دستگیری به خاطر اشتباه
سال ۵۷ انقلاب شد و شرایط کشور خاص بود. در آن مقطع مرحوم همایون بهزادی به خاطر اشتباه یک بوکسور دستگیر شد، اما پس از مدتی قضیه حل شد. این همه ماجرا بود. البته آن زمان میگفتند مرحوم سیداحمد خمینی برای آزادی بهزادی تلاش کرده است. این مسئله را من هم شنیدم.
مرحوم احمدآقا کاملاً فوتبالی بود و خودش جزو هواداران شاهین محسوب میشد. یک نکته دیگر هم بگویم که حداقل تا سالی که من در جمع آبیپوشان بودم، این تیم نه بازیکن تودهای داشت و نه چریک فدایی خلق. اگر هم بودهاند، مربوط به دوران قبل از من بوده است. تازه آن را هم نمیدانم. اصلاً نباید این مسائل را دوباره شخم زد.
بازی دادن مجیدی
فرهاد مجیدی بچه بسیار خوشقلبی است که سیاست بلد نیست. فرهاد را زمستان آوردند تا قضیه رفتن استراماچونی را جمعوجور کنند ولی من به عنوان شخصی که فرهاد برای اولین بار در دوران ریاست فدراسیونش به تیم ملی دعوت شد به سرمربی جوان استقلال هشدار میدهم که مراقب باشد، چون دارند از اسم و محبوبیتش سوءاستفاده میکنند. آقای مجیدی! دارند تو را بازی میدهند. حواست را جمع کن و حرفهایی که در دلت است را صراحتاً به مردم بگو تا همه بفهمند در استقلال اوضاع از چه قرار است.
سوءاستفاده
الان دارند از فرهاد مجیدی در استقلال سوءاستفاده میکنند، چون میان طرفداران فوق العاده محبوب است و من او را به چشم یکی از سرمایههای فوتبال ایران نگاه میکنم. اگر اجازه بدهند، فرهاد به یکی از بزرگترین مربیان ایران بدل میشود همانطور که امیر قلعهنویی مربی بسیار بزرگی شد.
البته مجیدی باید حواسش به اطراف باشد. قلعهنویی مربی بزرگی شد، چون حواسش جمع بود و دشمنان خودش را شناخت. یک عده ظهر با امیر ناهار میخوردند و عصر علیه او جلسه میگذاشتند. قلعهنویی خیلی خوب این افراد را شناخت و راهش را از آنها جدا کرد به همین خاطر در مربیگری موفق شد. مجیدی هم باید دقیقاً همین سیاست را داشته باشد.