| |
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۶
بروزرسانی ۱ روز پیش
کارشناس مسائل خاورمیانه بر این بارو است که اکنون مساله تنش اسرائیل با فلسطینی‌ها مساله دوم برای جهان عرب تبدیل شده و به نوعی دیگر از اهمیت آن کاسته شده است. کشورهایی همانند عربستان بر اساس باور غلط خود در پی رفع تهدید ایران هستند. آنها براین باورهستند برای رفع تهدید ایران نیازمند کمک آمریکا و اسرائیل هستند، بنابراین فعلا قصد دارند در موضوع فلسطین کوتاه بیایند تا بحران در مناسبات با تهران را پشت سر بگذارند
به گزارش خبرداغ ، قاسم محبعلی، کارشناس مسائل بین‌الملل و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت خارجه در ارزیابی خود از طرح «معامله قرن» ارائه شده از سوی دونالد ترامپ به «انتخاب» گفت: «این طرح در راستای سیاست دولت ترامپ برای انضمام گام به گام مناطق اشغالی به اسرائیل قابل ارزیابی است؛ انتقال پایتخت از تل آویو به بیت المقدس، شناسایی قدس شرقی به عنوان بخشی از محدوده حاکمیت بخش اسرائیل، به رسمیت شناختن بلندی‌های جولان به عنوان محدوده حاکمیت اسرائیل، به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل در شهرک های ایجاد شده در کرانه باختری و نوار غزه، همگی روندی برای تکامل و ارائه طرح کنونی هستند.»
وی افزود: «این طرح کاملا به صورت یک جانبه ارائه شده و به هیچ عنوان مواضع فلسطینی‌ها در آن اعمال نشده است. اگر نگوییم این طرح برای فلسطینی‌ها یک فاجعه است، حداقل طرحی است که آینده آنها را در سرزمین فلسطین با تهدیدات جدی مواجه می‌کنند، بنابراین نمی‌توان عنوان کرد که این طرح به فلسطینی‌ها کمکی خواهد کرد.»
این کارشناس مسایل خاورمیانه در بخشی دیگر از گفته های خود تصریح کرد: «طرح معامله قرن در راستای خواسته های بنیامین نتانیاهو و شخص دونالد ترامپ است. به نظر می‌رسد این طرح در شرایط زمانی ارائه شده که با طرح استیضاح دونالد ترامپ تداخل پیدا کند تا ازاین طریق لابی های اسرائیل در آمریکا مجاب شوند، هرچه بیشتر از رئیس کاخ سفید حمایت کنند و پرونده استیضاح مختومه شود.»
محبعلی افزود: «در ارتباط با موضوع بیت المقدس توجه به این مساله ضروری است که تاکنون بارها حاکمیت بر این شهر دست به دست شده است. این بار هجدهمین نوبت است حاکمیت بر بیت المقدس تغییر پیدا می کند؛ یعنی از زمانی که حضرت داوود بر اساس روایت تورات وارد بیت المقدس شده، تا کنون 18بار حکومت بر این شهر دست به دست شده، بنابراین نمی توان اجرای قطع نامه کنونی را قطعی ارزیابی کرد. نکته دیگر اینکه نوع حمایت و دیدگاه کشور های عربی به ویژه عربستان از طرح معامله دونالد ترامپ را می توان نتیجه و برآیند اختلافات داخلی مسلمانان در چند دهه گذشته ارزیابی کرد. رخدادهایی همانند حمله صدام به کویت، اختلاف کشورهای اسلامی در بحران‌های منطقه همانند بحران عراق، سوریه و یمن و مهم‌تراز همه اختلافات کشور های عربی با جمهوری اسلامی ایران موجب شده که اکنون بخشی بزرگ از کشورهای عربی ایران را به عنوان تهدید اصلی برای خود تلقی کنند و نه اسرائیل را.»
وی در پایان تاکید کرد: «اکنون مساله تنش اسرائیل با فلسطینی‌ها مساله دوم برای جهان عرب تبدیل شده و به نوعی دیگر از اهمیت آن کاسته شده است. کشورهایی همانند عربستان بر اساس باور غلط خود در پی رفع تهدید ایران هستند. آنها براین باورهستند برای رفع تهدید ایران نیازمند کمک آمریکا و اسرائیل هستند، بنابراین فعلا قصد دارند در موضوع فلسطین کوتاه بیایند تا بحران در مناسبات با تهران را پشت سر بگذارند؛ اگرچه در مقاطع آینده نمی توان هم‌چنان از تداوم موضع کنونی کشورهایی همانند عربستان و امارات سخن به میان آورد؛ زیرا این امکان وجود دارد آنها در تعیین موضع نهایی خود با طرح معامله ترامپ مخالفت کنند.»
