پسرجوان که در هواخواهی از برادر کوچکش دست به قتل زده بود، در دادگاه از خود دفاع میکند.
ساعت یک بامداد بیستم مرداد سال ۹۵، به ماموران کلانتری ۱۵۳ شهرک غرب خبر رسید درگیری چند پسرجوان در یک پارک به خون کشیده و پسر ۲۲ سالهای به نام افشین زخمی شده است. ماموران به محل درگیری رفتند و دریافتند افشین که از ناحیه گردن چاقو خورده، به بیمارستان منتقل شده است. تیم پلیسی به بازجویی از شاهدان پرداختند و از آنها شنیدند پسرجوانی به نام پدرام بعد از چاقوکشی از پارک گریخته است. در حالی که ردیابی پدرام آغاز شده بود، از بیمارستان خبر رسید افشین به خاطر بریدگی شاهرگ گردن و خونریزی شدید تسلیم مرگ شده است.
هواخواهی از برادر
با مرگ پسرجوان در بیمارستان، تیمی از پلیس به پرس و جو از دوستان قربانی پرداخت و رد عامل جنایت شبانه را به دست آورد. پدرام ۲۹ ساله، صبح روز بعد در خانه پدری اش در غرب تهران بازداشت شد. پسر جوان به قتل اعتراف کرد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: تازه از محل کار به خانه برگشته بودم که برادر کوچکم در حالی که سر و وضع آشفتهای داشت به خانه آمد. او میگفت با یکی از دوستانش به نام حمید درگیر شده و حمید او را کتک زده است. وقتی سر و وضع آشفته برادر کوچکم را دیدم عصبانی شدم و از او خواستم تا مرا پیش دوست اش ببرد.
وی ادامه داد: من و برادرم پژمان با موتور به پارکی در شهرک غرب که پاتوق آنها بود، رفتیم. وقتی به پارک رسیدیم و با دوستان برادرم روبه رو شدم، سراغ حمید را گرفتم، اما آنها گفتند حمید به خانه رفته است. دوستان برادرم مشغول جمع کردن بساط قلیان بودند و میخواستند به خانه شان برگردند که حمید را در انتهای پارک دیدم و فهمیدم آنها به من دروغ گفته اند. من قلیان دوستان برادرم را شکستم و به خاطر دروغی که به من گفته بودند به آنها فحش دادم.
همان موقع حمید به سمتم حمله کرد و دعوا میان ما بالا گرفت. حمید و دوستانش شیشه قلیانشان را شکستند و به من حمله کردند. وی ادامه داد: برای این که دوستان برادرم را بترسانم و به دعوا فیصله دهم، چاقویی را که در جیبم داشتم بیرون آوردم، اما نمیدانم چطور شد که چاقو به گردن یکی از دوستان حمید برخورد کرد. من که شوکه شده بودم، چاقو را در پارک انداختم و به همراه برادرم فرار کردم. من واقعا افشین را نمیشناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم.
اظهارات شاهدان
به دنبال اظهارات پدرام، دیگر شرکت کنندگان در دعوا نیز بازداشت شدند. حمید گفت: من از سالها قبل پژمان را میشناختم و همه بچههای محل او را ابویتیم صدا میزدند و او از این موضوع ناراحت بود. آخرین بار هم سر این موضوع با من درگیر شد و کار به کتک کاری کشید.
چند ساعت بعد او و برادرش به پارک آمدند و دعوا را از سر گرفتند. افشین در آن دعوا قصد میانجیگری داشت، اما برادر پژمان با چاقو به گردنش زد. با اظهارات شاهدان و بازسازی صحنه جرم، برای پدرام کیفرخواست صادر و پرونده اش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قرار است پسر جوان به زودی به اتهام قتل و دیگر شرکت کنندگان در دعوا به اتهام شرکت در دعوای منجر به قتل محاکمه شوند. اولیای دم برای پدرام حکم قصاص خواسته اند.