بواقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان سرشار است از اخبار و وقایع متفاوت که در این میان تحریفاتی نیز بر آن وارد شده است. مسلماً یکی از درخواست های امام حسین(ع) از بازماندگان عاشورا این بود که حقیقت ماجرا را زبان به زبان بیان کنند و مردم را به حق دعوت نمایند و چشم های خفته را بیدار کنند.
به گزارش خبرداغ ، آیت الله محمد هادی یوسفی غروی در گفت وگو با شفقنا، اظهار کرد: روز دوم محرم الحرام در اخبار مقاتل معتبر امام حسین(ع) که کهن ترین آن اخباری است که شخصی به نام «ابومِخنَف، لوط بن یحیی» فرزند «سعید بن مِخنَف بن سُلیم غامدی ازدی» از قبیله ازد که دومین قبیله شیعه در عراق و به خصوص به مرکزیت کوفه بوده، عنوان شده است. «ابومِخنَف، لوط بن یحیی» حدود سال ۸۰ هجری یعنی حدود ۲۰ سال پس از شهادت امام حسین(ع) به دنیا آمد و در کوفه چشم باز کرد و دید که هنوز عده ای از قبیله خودش ازدیان هستند که در لشکر عمربن سعد بودند و در کربلا حاضر بودند و بخشی از گزارشات کربلا را دارند و هنوز در قید حیات هستند و او می تواند قلم بردارد و با اینان مصاحبه کند و گزارشات اینان از دیده های خود از کربلا را یادداشت کند و در واقع این هنگام شروع ثبت و ضبط اخبار و گزارش های کربلای امام حسین(ع) بود، البته دو عامل دیگر یعنی تقاضا و عرضه نیز مشوق ثبت و ضبط اخبار و گزارشات مربوط به واقعه کربلا بوده است.
او در مورد عرضه و تقاضایی که آن زمان عامل ثبت و ضبط حادثه عاشورا شد، گفت: یکی از عوامل قیام توابین بود که حدود ۱۰ هزار نفر با «سلیمان بن صُرَد بن الجون خُزاعی» برای خونخواهی امام حسین(ع) از بنی امیه بیعت کردند گرچه فقط ۵ هزار نفر حاضر شدند و از این ۵ هزار نفر ۲۵۰۰ نفر در شمال عراق در راه ملاقات با امویان و سربازان بنی امیه کشته شدند و ۲۵۰۰ نفر دیگر تار و مار شدند و این بار مختار پرچم را برداشت چون دید که خونخواهی و طرفداری از آل علی و فرزندان پیامبر اکرم(ص) همچنان در میان اهل کوفه زمینه دارد و لذاست که برای خونخواهی امام حسین(ع) دعوت کرد و بیش از ۱۰ هزار نفر از او اجابت کردند و حاضر شدند بنابراین مجموعاً بیش از ۲۰ هزار نفر در فاصله نه چندان زیادی در کوفه برای خونخواهی امام حسین(ع) بیعت کردند. به همین دلیل برای ابومِخنَف مسجل شد که زمینه خواسته و عرضه این مطالب، اخبار و گزارشات موجود است و کسانی که گاهی این مساله را به سقوط بنی امیه و قیام بنی العباس نسبت می دهند بی جاست و در واقع نادیده گرفتن قیام توابین و قیام مختار است و گویا از این حوادث بیش از ۵۰ سال می گذرانند تا به بنی العباس برسند و ادعا کنند که انگیزه ابومِخنَف برای جمع آوری این اخبار همان دوران سقوط بنی امیه و سرکار آمدن بنی العباس می باشد که این اشتباه است.
استاد برجسته تاریخ اسلام تأکید کرد: بنابراین نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا اخبار ابومِخنَف است و در این اخبار آمده که روز دوم محرم روز رسیدن امام حسین(ع) به کربلا همراه با هزار سواره نظام برآمده از کوفه به عنوان لشکریان زیر پرچم بنی امیه یعنی پرچم عبیدالله ابن زیاد، عامل یزید بن زیاد بر کوفه است. این لشکر بیرون آمده بودند و طبق مأموریتشان امام حسین(ع) را پیش از رسیدن به مرزهای عراق یعنی کوفه محاصره کردند البته امام حسین(ع) وارد کوفه نشد و زیر بار نرفت، اما با کمان زدن دور کوفه آمد تا به سرزمین کربلا رسید.
استاد برجسته تاریخ اسلام گفت: روز دوم محرم سواری که حامل نامه ابن زیاد به حر ریاحی بود، رسید و در این نامه امر اکید عبیدالله ابن زیاد به حربن یزید ریاحی رسیده بود که هر جا این نامه من به دست تو می رسد حتی یک قدم فراتر نگذار و اجازه نده که حسین(ع) فراتر رود و او را وادار به نزول در همان جا که نامه من به دست تو می رسد، گردان.
آیت الله یوسفی غروی اظهار کرد: عبیدالله ابن زیاد در این نامه بیان کرده بود که حامل این نامه جاسوس و چشم من علیه توست که گزارش وضعیت و اطاعت تو را به من می رساند. پس از آن حربن یزید نامه را بر امام حسین(ع) عرضه داشت و جلوی کاروان امام را گرفت و ایشان را وادار کرد که در سرزمین کربلا یعنی حدود ۸۰ کیلومتر از کوفه فراتر نازل شود. بنابراین حادثه مهم روز دوم دهه محرم نزول امام حسین(ع) در سرزمین کربلاست.