به گزارش خبرداغ به نقل از ایلنا، چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حال سپری شدن است و جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری، با شرایط متفاوتتری روبهرو است. با این وجود، هنوز برای بسیاری این سوال مطرح است که آیا امکان اصلاح وجود ندارد؟ چه گروهی بیشترین نقش را درباره انقلاب داشت؟ چرا مهندس بازرگانی که از سوی امام انتخاب شده بود، تنها چند ماه دوام آورد؟ و... درباره این مسائل گفتوگویی با صادق نوروزی داشتهایم. او پیش از انقلاب با سازمان مجاهدین خلق همکاری داشت و بعد از تغییر ایدئولوژی به عضویت گروه مهدویون (گروه جدا شده از مجاهدین) در آمد و در زندان همراه با شهید رجایی، بهزاد نبوی و... گروه امت واحده (یکی از گروههای تشکیلدهنده سازمان مجاهدین انقلاب) را تشکیل دادند. نوروزی ۳۹ ماه در زندانهای ساواک سپری کرده و پس از انقلاب، از دوستان و نزدیکان شهید رجایی بوده و ریاست شورای مرکزی سامان مجاهدین انقلاب اسلامی را برعهده داشت و هماینک نیز دبیرکل حزب اصلاحطلب توسعه ملی است. مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
شکاف و بیاعتمادی مردم با حاکمیت در زمان شاه به اوج خود رسید
**چرا انقلاب شد؟ آیا این ابهام وجود نداشت که با اصلاحات در نظام شاهنشاهی از وقوع انقلاب جلوگیری کرد؟
انقلاب زمانی رخ داد که وقوعش دیگر اجتنابناپذیر بود. دیگر نه انگیزهای برای اصلاحات در نظام شاهنشاهی در میان گروههای مرجع و مردم وجود داشت و نه نظام شاه جایی برای اصلاح باقی گذاشته بود. در اوایل دهه ۴۰، گروههایی به دنبال اصلاح بودند و تلاش کردند تا شاه براساس قانون اساسی مشروطه سلطنت کند نه حکومت ولی توفیقی نیافتند و سرخورده شدند و نظام شاهنشاهی به مرور تحت سلطه بیگانگان اصول قانون اساسی مشروطه را تعطیل، استبداد مطلقه را حاکم، ظلم و تبعیض و بیعدالتی را به نهایت رساند، مخالفان و مبارزان را دستگیر، شکنجه، زندانی یا اعدام کرد. مردم را از صحنه سیاسی حذف، دین، دینداری را تحقیر و به حاشیه راند و بالاخره شکاف و بیاعتمادی مردم با حاکمیت به اوج خود رسید نتیجتا با فراهم شدن شرایط خارجی، نظام شاهنشاهی در برابر وحدت کلمه امت و امام به راحتی با کمترین خونریزی فروریخت.
امام نارضایتیهای انباشته شده از سوی مردم طی دهههای گذشته را بسیج کرد
**به فعالیت گروهها قبل از پیروزی انقلاب اشاره کردید. چه گروهی در مبارزات نقش ویژه ایفا کرد؟ چرا هماکنون هر کسی مدعی است سهم بیشتری در پیروزی انقلاب داشته است؟
طی صد سال قبل از پیروزی انقلاب، روحانیت، گروههای مذهبی، ملی، چپ و روشنفکرانی چون شریعتی با استبداد، حضور اجنبی، ظلم و بیعدالتی به روشهای فرهنگی، سیاسی و مسلحانه مبارزه کردند. موفقیتهایی همچون مشروطه و ملی شدن نفت و ناکامیهای گروههای چریکی دهه ۵۰ را داشتهایم. اگرچه مبارزات مذکور نقش زمینهساز و تجربهآموزی داشته ولی نقشی تعیینکننده در پیروزی انقلاب نداشتند بلکه امام تمام نارضایتیهای انباشته شده از سوی مردم طی دهههای گذشته را بسیج کرد و موجب انسجامبخشی و وحدت میان گروهها شد و این وحدت و انسجام موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد.
گروههای مبارز در حکومت جایگزین شاه همنظر نبودند
چرا این وحدت پس از انقلاب ادامه پیدا نکرد؟ حتی میبینیم که در درون یک جریان با هویت مشخص اختلاف نظرها پس از مدتی بروز یافت.
همه جریانها در سرنگون کردن رژیم شاهنشاهی اشتراکنظر داشتند ولی هر کسی به دنبال دست یافتن به مقصود و خواست خود بود. لذا جریانها و گروهها در حکومت جایگزین همنظر نبودند و هرکدام برنامه و ایده خاص خود را داشتند. گفته میشود وقتی شهید مطهری به همراه دیگر روحانیون در مسجد دانشگاه تهران تحصن کرده بودند و صدای الله اکبرها را میشنیدند، گفته است شاید نتوان این کسانی را که امروز تکبیر میگویند، پس از انقلاب در یک جبهه واحد جمع کرد تا با یکدیگر همکاری کنند. هرکدام از این گروهها هم خود را برتر از دیگران میدانستند.
سازمان مجاهدین خلق همه مناصب را هم برای خود میخواست
سازمان مجاهدین خلق میگفت ما انقلاب کردیم و بیشترین نقش را در سرنگونی شاه داشتیم. همه مناصب را هم برای خود میخواست و قائل به سهمی برای دیگران نبود. گروههای چپ نیز به همین اندازه ادعا داشتند اما در واقع، امام مقبولیت بالایی نزد مردم داشت بنابراین به اتکای آن، نیروهای مورد اعتماد خود را در اداره امور کشور به کار گرفت. متاسفانه به جریاناتی که نقشی داده نشده بود، به جای اتخاذ سیاست صبر و انتظار و انتقاد اصلاحی، به تخریب و تضعیف حاکمیت روی آوردند و تا مرز براندازی و برخورد مسلحانه پیش رفتند که موجب نابودی خود و کادر اجرایی نوپا و به نسبت توانمند حاکمیت در کنار ضربات جنگ تحمیلی شدند.
شهید مطهری بازرگان را برای نخستوزیری به امام معرفی کرد
***سه روز پس از ورود امام به کشور ایشان مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت انتخاب میکنند. دلیل انتخاب بازرگان چه بود؟
مهندس بازرگان فردی مذهبی، شناخته شده و با سابقه در مبارزه با رژیم شاه و به اتفاق همرزمانش از نادر کسانی بودند که سوابق مدیریتی در امور اجرایی داشت و در سطح کشور و خارج کشورشناخته شده بود. با این حال روایت معتبر این است که مهندس بازرگان از سوی شهید مطهری به امام برای تصدی مقام نخستوزیری پیشنهاد و پذیرفته شد.
سیاستها و روشهای بازرگان جوابگوی انتظارات و خواست مردم پس از پیروزی نبود
مردم انتظار عملکرد انقلابی و رادیکالتری از دولت موقت داشتند
**این مسئله را قبول دارید که نسبت به بازرگان بیانصافیهایی شد و رویکردهای افراطیگرایانه از سوی برخی از افراد و جریانها در پیش گرفته شده بود؟
بله، ولی نگرشها، سیاستها و روشهایی که بازرگان داشت جوابگوی انتظارات و خواست مردم پس از پیروزی نبود. مردم انتظار عملکرد انقلابی و رادیکالتری از دولت موقت داشتند ولی به خواست مردم بیتوجهی میشد. امام در ماههای نخست از دولت موقت حمایت میکرد اما رویکرد غربگرایانه دولت موقت موجب شد حمایتها روزبهروز کاهش پیدا کند؛ چراکه حمایت بیشتر موجب سرخوردگی مردم میشد و متعاقبا میتوانست شرایط دیگری برای کشور خلق کند.
با وجود این، منکر رویکردهای افراطی پس از انقلاب نیستم حتی برخی از افراطیون امام را به خاطر انتخاب مهندس بازرگان فردی سازشکار قلمداد میکردند که عمدتا چپها و مجاهدین خلق بودند. دیگر گروهها مانند روشنفکران و دانشگاهیان تحت تاثیر آنها حرکت میکردند.
برخی رویکردها موجب محدودیت در انتخاب آزادانه مردم شده است
***با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب ما چقدر به اهدافی که انقلابیون داشتند، دست پیدا کردیم؟
رژیم پهلوی حکومتی دستنشانده اجنبی بود. اهداف انقلاب هم در سه کلمه و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» متبلور شده است. در دستیابی به استقلال فکر میکنم کسی شک نداشته باشد که به آن دست یافتهایم. ممکن است حکومت تصمیمات اشتباه گرفته یا بگیرد ولی به دستور و خواسته کشورهای دیگر نبوده و نیست. خواست و هدف دیگر آزادی است؛ حکومت شاه یک رژیم دیکتاتوری بود که مردم حق انتخاب و اظهارنظر نداشتند. در دوران شاه انتخاباتی نبود و مشارکت مردمی صورت نمیگرفت. نمایندگانی هم که برای مجلس انتخاب میشدند، سفارشی و توصیه شده بودند. ما در این زمینه موفقیتهای نسبی داشتهایم.
البته نقدهای بسیاری وجود دارد و برخی رویکردها که طی چند دهه اخیر شکل گرفته موجب شده در انتخاب آزادانه مردم محدودیت ایجاد شود. با این وجود انتخاباتهایی که انجام میشود، سفارشی نیست. ولی در زمینه آزادیهای اجتماعی و فرهنگی، دینی و قومی انتظارات مردم بر آورده نشده است.
یکی از مهمترین اهداف انقلاب ایجاد رفاه و عدالت اجتماعی، معنویت و اخلاق از یکسو و رفع تبعیض و اختلاف طبقاتی فاحش بوده است. متاسفانه ما در تامین این خواست مردم نه تنها به اهداف انقلاب نرسیده و توفیق نداشتهایم، بلکه شاهد عقبگردهایی هم هستیم و مردم احساس میکنند که نه تنها از رفاه آنها کاسته شده بلکه تبعیضها هم افزایش یافته و برخی از اقشار و افراد نسبت به دیگر اقشار و افراد جایگاه ویژه دارند.
در عملکرد تفاوت چندانی با دیگر انقلابها نداشتیم
***فکر میکنید که چه مسالهای موجب این مسائل شده است؟
انتظار داشتیم همانطور که انقلاب ما در وقوع از ویژگیهای منحصر به فرد برخوردار بود، در تحقق اهدافش هم طرحی نو در اندازد ولی متاسفانه در عملکرد تفاوت چندانی با دیگر انقلابها نداشتیم و به عوارضی همچون دیگر انقلابها دچار شدیم. مهمترین دلیل آن نداشتن طرح و برنامهای مبتنی بر اهداف با استفاده از تجربیات دیگران است.
مزید بر این، عهدهدار شدن مسئولیتها توسط افرادی که از توانمندی لازم برخوردار نبودند هم شرایط را سخت کرده بود علاوه بر این باید به تحمیل جنگ و خسارتهای ناشی از آن، اقدامات گروههای برانداز بلاخص مجاهدین خلق به هدف حذف نیروهای توانمند و تاثیرگذار که موجب ناکارآمدی نظام و به تبع آن نارضایتی مردم و سرنگونی نظام میشود، توجه ویژه داشت و به همین خاطر هم شهیدان رجایی، باهنر، بهشتی و... را ترور کردند.
فرصتطلبها و منفعتطلبها در گوشه و کنار حاکمیت جا خوش کردند
پس از فارغ شدن از معضلات فوقالذکر، دچار چند دستگی در میان طیفهای طرفدار انقلاب و نظام و دستاندرکار اداره کشور شدیم که اختلافنظر آنها در سیاستهای داخلی و خارجی برای اداره کشور و بدبینی و بیاعتمادی آنها به یکدیگر موجب ناکارآمدی و مغفول ماندن خواست مردم و اهداف انقلاب شد. در کنار این اختلافات، فرصتطلبها و منفعتطلبها در گوشه و کنار حاکمیت جا خوش کردند و بر مشکلات افزودهاند. متقابلا بخشی از نیروهای کاردان و متعهد به حاشیه رانده شدند. بنابراین گفتوگو در رفع اختلافات از اولویت ویژه برخوردار است.
تنها راه خروج از شرایط فعلی کنار گذاشتن اختلافات و روی آوردن به گفتوگو است
***فکر میکنید چقدر گفتوگوی ملی میتواند زمینهساز حرکت کشور برای افتادن در ریل اصلی انقلاب باشد؟
تنها راه خروج از شرایط فعلی کنار گذاشتن اختلافات و روی آوردن گروههای مختلف به گفتوگو است. این گفتوگو هم نباید به گونهای باشد که یکی خود را صد درصد حق بداند و دیگری را صد درصد باطل. هیچکس هم بیعیب نیست. هیچ یک از از جناحها به تنهایی نمیتواند مشکلات کشور را حل کند. قرار بود جمهوری اسلامی الگو و سرمشق دیگر کشورهای هم سرنوشت باشد ولی به علت عدم موفقیت، موجب شدهایم تا دیگر کشورها از ما دوری کنند.
همبستگی مردم از هزاران موشک کارسازتر بوده و هست
همبستگی و پیوستگی مردم عامل پیروزی انقلاب شد. این مسئله از هزاران موشک کارسازتر بوده و است. با اعتماد و همبستگی مردم با حاکمیت بعد از انقلاب مشکلات را حل کردیم. به طور نمونه زمان جنگ وقتی تظاهرات و راهپیمایی میلیونی برگزار میشد از فردای آن روز موشکزنیها هم متوقف میشد چراکه صدام میدید هرچه موشک بیشتری بفرستد، همبستگی مردم هم بیشتر میشود.
انقلاب ما پیروزی خون بر شمشیر بود. آنچه محور پیروزی شد وحدت کلمه بود، ولی امروز همه فکر و ذهنمان این شده است که برای دیگران خط و نشان بکشیم. متاسفانه در شرایط فعلی بیاعتمادی و شکاف مردم با حاکمیت از هر زمانی بیشتر شده است.