همچنین زمانی که در دانشگاه رم تدریس میکردم، چند دانشجوی ایرانی هم داشتم. باید بگویم با این که تاکنون در ایران نبودم ولی ایران را خوب میشناسم. فرهنگ، سینما و موسیقی ایران را بسیار دوست دارم. با دعوت جشنواره سینماحقیقت به ایران آمدم. خوشحالم که با آخرین فیلمم در این جا حضور دارم و میتوانم با مردم ایران درباره فیلم مستند گفتوگو کنم.
پانونه درباره شناخت خود از سینمای ایران هم یادآور شد: سینمای ایران را نسبتاً خوب میشناسم و اغلب در کلاسهای درسم فیلمهای بزرگان سینمای ایران را نشان میدهم. مکتب کیارستمی و مکتب فرهادی را معرفی میکنم. نگاه کیارستمی به دنیای پیرامونش را خیلی دوست دارم. شک ندارم که فیلمی مثل «کلوزآپ» یکی از پنج فیلم برتر جهان در 50 سال اخیر است.
نکته جالب این است که هر بار که این فیلم را با شاگردانم میبینم، در آخر فیلم چشمانم اشکبار میشود. اشکی که از چشمم میآید دقیقاً مساوی با اشکی است که پس از پایان فیلم «اومبرتو دی» ویتوریو دسیکا تجربه میکنم. سینمای فرهادی را هم بسیار دوست دارم چرا که طبقه متوسط شهری را وارد مرکز سینما کرد. او زنان را در مرکز توجه قرار داد. فرهادی کارگردان بسیار مدرنی است. فیلم «فروشنده» هم بسیار زیبا بود. در مورد سینمای مستند ایران هم باید بگویم که بسیار جالب است.