از نظر شما چه شد كه به اين روز گرفتار شديم؟
مهمترين دليل اين است كه دولتها بيش از درآمد خود هزينه كرده و كسري ميآورند. معمولا نيز ميخواهند اين كسري را با بالابردن نرخ ارز جبران كنند. اين امر در ايران سابقه زيادي دارد اما در دولتهاي نهم و دهم و دولت فعلي بهشدت ملموس بوده است. هر دو نيز دچار گرفتاري شدند.
مشكلات خارجي را دخيل نميدانيد؟
مشكلات خارجي هميشه هست و در آينده نيز خواهد بود. حتي در زمان محمدرضا پهلوي كه روابط بسياري خوبي با امريكا داشتيم نيز از اين گرفتاريها بود. بلافاصله بعد از كودتا نرخ ارز چند برابر شد. منظورم اين است كه در آن دورهها نيز مشكلات بيروني وجود داشت.
خيلي روشن بفرماييد اولين اقدامتان كه براي برون رفت از وضعيت فعلي چه بود؟
جلوي تزريق نقدينگي را ميگرفتم. اين كار دولت را خيلي در چشم مردم تضعيف ميكند. دولت بايد بتواند كه نرخ ارز را تثبيت كرده و با استحكام ريال دل مردم را گرم كند.
يعني شما ميتوانستيد با عدم تزريق نقدينگي، نرخ ارز را تثيبت كنيد؟
دولت روحاني توانايي كنترل اين وضعيت را ندارد. حامي سياسي نيز براي اين كار ندارد. دوستان دولت مدام به او فشار ميآورند. مخالفانش هم از سوي ديگر. ببينيد وزراي دولت چه ميكنند. آقاي روحاني ميگويد بگوييد كه دلار ٤٢٠٠ توماني را به چه كسي دادهايد؟ اما نميگويند. همه اينها باعث ميشود كه نقدينگي به اجزاي سيستم اداري كشور فشار آورد. مجموعا موفق نيستند.
اگر شما جاي روحاني بوديد چه ميكرديد؟
من دقيق و شفاف اشكالاتي كه در انجام امور وجود دارد را بيان ميكردم و ميگفتم كه مثلا اين مدير چنين كرد و آن سياست چه نتيجهاي داشت. ميگفتم كه قاچاقچيها و... چه كردند.
اين شفافيت براي مردم كافي است؟
نه، كفايت نميكند. اينكه دولت از فساد حمايت نميكند دل مردم را گرم ميكند اما مساله را حل نميكند.
سوالم اين است كه آقاي روحاني چه قدر براي خروج از اين وضعيت زمان نياز دارد؟
زمانش را از دست داده است. آقاي روحاني هشت سال فرصت داشت كه پنج سال آن را گذرانده است. زمان ديگري ندارد زيرا مديران دور و بر او به او بيوفا هستند.
يعني حرف شما اين است كه دولت نميتواند از اين شرايط عبور كند؟
من به مردم بيش از دولت اميدوار هستم. مردم ميتوانند شرايطي را تحمل كنند كه وضعيت از اين بدتر نشود. مشكل اصلي روحاني اين است كه شرايط بدتر از حالا بشود. اگر استعدادهاي پرهيزكار بيشتري در سيستم دولتي وجود داشته باشد ميتوانند وضعيت را كنترل كرده و انشاءالله از اين بدتر نشود.
در مقام حرف همه بر نقش مردم تاكيد ميكنند اما مردم غير از تحمل سختيها چه كاري ميتوانند انجام دهند؟
مردم اكنون به قولهاي دولتها پشت كردهاند و منتظر هستند ببينند كه آنها به سوي مردم بازميگردند يا نه. شما اگر با يك نفر قهر كنيد منتظر ميمانيد كه او بيايد و از شما دلجويي كند. دولت غير از دلجويي از مردم چارهاي ندارد. مردم اكنون پشت كردهاند و به محض اينكه ميگويند فلان چيز را نخريد براي خريد همان چيز هجوم ميبرند. استنباط مردم اين است كه اقدام دولت به ضرر آنهاست و عكسالعمل نشان ميدهند.
به گفته شما مردم به دولت ها پشت كرده و همراه نيستند. به اشخاص و گروهها هم كه نبايد اميد بست. روحاني هم كه زمان خود را از دست داده است. پس چه كنيم؟ صبر كنيم تا ظرف سه سال آينده وضعيت هر روز بدتر شود تا بعد از روحاني يك نفر بيايد و شايد از مردم دلجويي كند؟
نه، منظورم اين است كه اگر مردم كمك كنند وضع از اين بدتر نميشود.
شما به خروج از وضعيت فعلي خوشبين هستيد؟
من به مردم كه به كشور علاقهمند هستند بسيار خوشبين هستم اما به مديريتها خوشبين نيستم. قبلا هم گفتهام و باز تكرار ميكنم كه چپ نميتواند دولت نگه دارد و راست نميتواند ملت نگه دارد. كشور را مردم را نگه ميدارند.