یکی از این نگرانیها موردی است که مشابه آن را 4 سال قبل و در برزیل هم تجربه کردیم و آنهم سپردن چارچوب دروازه به مطمئنترین گزینه ممکن است.
تیم ملی کشورمان در دیدارهای پایانی مرحله مقدماتی جام جهانی 2014 و پس از اختلافی که میان رحمتی و کیروش شکل گرفت، از رحمان احمدی استفاده کرد که وی عملکرد خوبی داشت و درخشش در دیدار با کره جنوبی تاثیر مستقیمی روی صعود ایران به برزیل داشت.
کیروش در جام جهانی به احمدی بازی نداد و تصمیم گرفت از علیرضا حقیقی در دروازه استفاده کند. یک تصمیم ریسکی که در مقطعی جواب داد و در مقطعی دیگر نه.
حالا با گذشت 4 سال همچنان چارچوب دروازه ایران گلر شماره یک مطمئنی به خود ندیده است و تردیدهایی در مورد استفاده از بهترین گزینه ممکن وجود دارد که هر کدام نقاط مثبت و منفی خود را دارند.
گلر شماره یک تیم ملی در حال حاضر علیرضا بیرانوند است که البته به هیچ وجه جایگاه مطمئنی در تیم ملی ندارد و عملکردش در دیدارهای اخیر هم انتقادهای زیادی را متوجه او کرده است و خیلی از فوتبالدوستان عقیده دارند بیرانوند گزینه مناسبی برای سفر به روسیه نیست.
در کنار بیرانوند نامهای دیگری هم وجود دارند که هر کدام ویژگیهای مثبت و منفی زیادی دارند که استفاده از آنها مثل شمشیر دولبه میماند.
سید حسین حسینی، ستاره استقلال در فصل هفدهم که رکورد کلینشیت را هم به نام خودش به ثبت رساند، گزینهای است که زیاد از او گفته میشود و طرفداران استقلال به کیروش در مورد استفاده از او فشار میآورند در حالیکه استفاده از او بدون عقبه ملی قابل دفاع و ورود یکبارهاش به ترکیب اصلی آنهم در تورنمنت مهمی مثل جام جهانی عاقلانه به نظر نمیرسد. حسینی استعداد برتر دروازهبانی ایران است و بدون شک آینده تیم ملی ازآن او خواهد بود ولی چه خوب است که با استفاده عجولانه و بدون برنامه از او، چنین استعدادی را نسوزانیم و شاید بعد از جام جهانی و در رقابتهای جام ملتهای آسیا فرصت خوبی برای استفاده از او باشد.
حسینی در بازی با سیرالئون که شاید یکی از سبکترین بازیهای تاریخ تیم ملی محسوب شود، به طور واضح استرس داشت و همین موضوع چندین بار باعث اشتباهاتی از سوی او شد که مهاجمان فرصت طلبی در تیم رقیب نبودند که از آن استفاده کنند ولی از این دست بازیکنان در ترکیب اسپانیا و پرتغال و مراکش به وفور یافت میشود.
گزینه دیگر هم رشید مظاهری است که این روزها ستاره بیچون و چرای ترکیب ذوبآهن است. گلر ذوبیها باهوش است و رفلکسهای خوبی دارد و یکی از گزینههای مطمئن هر تیم ایرانی برای چارچوب دروازهاش محسوب میشود ولی عملکرد فوقالعاده وی در طول فصل نوساناتی داشته است و بعضاً اشتباهات او در طول فصل امتیازاتی از تیمش گرفته است که قابل چشم پوشی نیست. در همین دیدار اخیر مقابل استقلال اگرچه مهمترین مهره ذوبآهن در کسب پیروزی با ارزش بود و بارها با رشادتهایش مانع فروپاشی دروازه شد ولی یکی دو اشتباه بد هم از او دیدیم که انداختن توپ جلوی پای شجاعیان که باعث شد با خوش شانسی توپ به جای گل، به تیر دروازه بخورد یکی از آنهاست.
رشید برخلاف نامش، در حد یک دروازهبان رشید نیست و قد و قامت نسبتاً کوتاهی برای این پست دارد و همین موضوع میتواند در دیدارهای حساس بین المللی به پاشنه آشیل وی تبدیل شود.
به جز این نفرات دو گزینه دیگری که بتوان از آنها نام برد، علیرضا حقیقی و امیر عابدزاده هستند که در مورد هر کدام دلایلی وجود دارد که گزینه مناسبی برای جام جهانی نباشند. عدم حضور ثابت در ترکیب اصلی تیمشان در طول فصلی که گذشت یکی از آنها بود و یا اشتباه مرگباری که عابدزاده در دیدار حساس تیمش مقابل پورتو انجام داد نشان میدهد عقابزاده هنوز برای رسیدن به جایگاه پدر باید بیشتر تلاش کند.
حامد لک، محمدرضا اخباری، رحمان احمدی، سوشا مکانی و محسن فروزان گزینههای دیگری هستند که در طول دوران حضور کیروش در ایران بعضاً به اردوها فراخوانده شدهاند ولی کدام آنها را میتوان به حدی خوب دانست که دلیل متقنی برای کنار گذاشتن علیرضا بیرانوند باشند و آمار ارقام لیگ برتر هم نشان از برتری گلر پرسپولیس با تمام مشکلاتش نسبت به آنها دارد.
در این شرایط اگر قرار بر کنار زدن بیرانوند به خاطر اشتباهات اخیرش یا حداقل تراشیدن یک رقیب شانه به شانه برای او که باعث انگیزه گرفتنش شود، چه کسی باید توسط کیروش به تیم ملی دعوت شود؟ ما یک پیشنهاد داریم، سید مهدی رحمتی...
شاید حضور دوباره رحمتی بعد از حدود 4 سال دوری کمی دور از تصور به نظر برسد ولی کاپیتان آبیها وقتی همچنان خود را آماده و شایسته نشان میدهد چه اشکالی دارد دوباره مورد اعتماد قرار بگیرد؟
رحمتی پوئنهای مثبتی دارد که نه در بیرانوند دیده میشود و نه در رقبایش. تجربه بالای حضور در تیم ملی و میادین بین المللی، انگیزه بالا با وجود بالا رفتن سن و توانایی مدیریت تیم از انتهای زمین از نقاط قوت وی است.
اگر قرار است کیروش در تیم ملی از تجربه بالای امثال سیدجلال حسینی و پژمان منتظری بهره ببرد، چرا در پست دروازهبانی که شاید مهمترین پست زمین خصوصا در تیمی مثل ایران است، چنین کاری انجام نشود؟ اگر هماهنگی گلر با خط دفاع مفید و مثمر ثمر است، کدام گلر را در ایران سراغ دارید که هماهنگی خوبی به صورت همزمان با منتظری و حسینی دارد؟
اگر این روزها کیروش ترجیح داده به بازگشت تیموریان برای جانشینی عزتاللهی محروم فکر کند و او را به گزینههای جوانتر در پست هافبک دفاعی ترجیح داده، اشکال چنین تصمیمی در پست دروازهبانی چیست؟
تیم ملی انگلیس هم در دورهای از دیوید جیمز 39 ساله استفاده کرد و در حالی این کار را انجام داد که وی با وجود سن بالا، سابقه حضور در جام جهانی را نداشت.
رحمتی در فینال جام حذفی گزینه مطمئنی در چارچوب دروازه استقلال بود و چند بار دروازه تیمش را در راه کسب جام نجات داد و در دیدار حساس با ذوبآهن هم شاید اگر نبود، کار استقلال در اصفهان تمام شده بود این روزها مدیران باشگاه به ضرس قاطع از جبران مافات در بازی برگشت صحبت نمیکردند.
رحمتی 36 ساله است و سالها برای فوتبال ایران زحمت کشیده و آخرین شانس و فرصت اوست برای اینکه حسرت بازی در جام جهانی را برای همیشه در دل نداشته باشد و با حضور در این رقابتها خداحافظی با شکوهی از لباس تیم ملی برایش ترتیب داده شود و پاسی باشد بر سالها حضورش در تیم ملی.
کیروش 4 سال قبل و پیش از سفر به برزیل اعلام کرده بود مشکلی با رحمتی ندارد و اگر پس از 2014 در تیم ملی بماند از او بازهم در ترکیب تیم ملی استفاده خواهد کرد ولی این وعده هرگز عملی نشد و چه اشکالی دارد که صحبت او در حال حاضر عملی شود؟
ایلنا