عماد الدين حسين در الشروق چاپ مصر نوشت: زمانی که ما(گروهی از روزنامه نگاران مصری) با ولی عهد سعودی در منزل سفیر سعودی در قاهره مصاحبه کردیم، یعنی در تاریخ 5 مارس گذشته، از مهمترین نکاتی که وی مطرح کرد، این بود که کشورش تلاش می کند بشار اسد را از ایران دور کند؛ این صحبت عملا به معنای آن است که عربستان دیگر برکناری اسد را شرط پایان یافتن بحران سوریه نمی داند.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»؛ این روزنامه در ادامه آورده است: آنچه بن سلمان در آن زمان گفت، در گفتگوی وی با مجله تایم در سفرش به ایالات متحده روشن تر شد:«اسد در سوریه باقی می ماند، اما به نفع او نیست که به ایرانی ها اجازه دهد هر کاری که می خواهند در سوریه انجام دهند، ایران در آینده راهی زمینی را در امتداد تهران، بیروت، دمشق و بغداد ایجاد می کند و این هلال شیعه به ایران زمینه افزایش نفوذ در منطقه ای متشنج را می دهد».
این صحبتها به چه معناست؟!
معنای واضح آن، عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و سوریه است که در صورت موافقت سوریه با شرط جوهری و اصلی عربستان، یعنی دوری از ایران، می تواند به زودی محقق شود، به این ترتیب ریاض می تواند مانع تکمیل هلال شیعه شده و اوراق ایران را بر باد دهد...
مشخص است که محمد بن سلمان برای عملی کردن دستورات و سیاست هایش عجله می کند و دیگر اسلوب دیپلماسی قدیمی سعودی که سرشار از تردید، محافظه کاری و واگذار کردن حل مسائل دشوار به زمان، یا گفتگو در پشت درهای بسته بود، معنایی ندارد.
هیچ کس تصور نمی کرد که روزی یک مسئول سعودی از باقی ماندن اسد حرف بزند. این مطلب را از مسئولان اروپایی و حتی از ترامپ، شنیده بودیم، اما اینکه یک مسئول خارجی و و بویژه یک مسئول سعودی از آن صحبت کند، تا به حال اتفاق نیفتاده بود؛ از این جهت، با تحول بزرگی مواجه هستیم که می تواند تا حدودی برخی نشانه های مرحله آینده منطقه بخصوص در مورد سوریه را برایمان ترسیم کند. موضع جدید سعودی در حال نزدیک شدن به موضع ثابت مصر در مورد بحران سوریه است که از سال 2013 مطرح شد.
عزلت ایران و به حاشیه راندن دیپلماتیک آن، هدفی است که سعودیها اصرار به تحقق آن دارند و این مساله مهمی است که در زمان مصاحبه با بن سلمان در مصر نیز شنیدیم:«عربستان سعی دارد ایران را از حیث دیلپماتیک از آسیا تا آفریقا و از اروپا تا آمریکای لاتین طرد کند».
نکته جدید در هفته های گذشته آن است که استراتژی سعودی پیشرفت کرده و سعی دارد ایران را در مناطق قلب نفوذش یعنی سوریه و عراق، تعقیب کند.
نزدیکی سعودی با عراق، کاملا واضح است؛ ریاض از مسئولان بلند پایه عراقی استقبال می کند، وزیر خارجه سعودی به بغداد می رود و سپس از اولین هواپیمای عراقی در فرودگاه ریاض، پس از 27 سال، استقبال می کند؛ تا خبرهایی در مورد احتمال سفر بن سلمان به بغداد مطرح شود؛ با اینکه ولی عهد سعودی این مساله را تکذیب می کند.
عربستان به لحاظ نظامی، ایران را در یمن نیز دنبال کرده و در لبنان با آن بازی می کند؛ اما سوالی که در آغاز بحث بیان کردیم را تکرار می کنیم:آیا سعودیها و دولتهای خلیج فارس می توانند اسد را وارد عادی سازی روابط با خود کرده و به اتحادیه عربی باز گردانند؟ تا در مقابل از ایران دور شده و حداقل در مرحله اول به آغوش خرس روسی اکتفا کند؟!
پاسخ دادن به این سوال دشوار است و وقایع تاریخی نزدیک، آن را سخت می کند. سوریه حافظ اسد بعثی به ایران در برابر هجوم 8 ساله عراق بعثی کمک کرد، آیا سوریه ای که این کار را در مورد کشور بعثی عراق، که در ایدئولوژی شبیه آن بود، انجام داد، در مورد عربستان که در بسیاری جهات ایدئولوژی با آن مخالفت دارد، چنین نمی کند؟! یا اینکه در پاسخ باید فرض کنیم سوریه تنها منافع عملی محض خود نظر دارد و فقط به آن اهمیت می دهد؟!
سوریه اکنون در موضع قدرت است، بویژه پس از پیروزیهای بزرگی که در ماههای اخیر علیه تروریستهایی به دست آورده است که توسط اغلب کشورهای عربی خلیج فارس حمایت مالی می شوند.
حالا آمریکا از خروج از سوریه صحبت می کند و ریاض تلاش می کند تا حد امکان این خروج را به تاخیر بیندازد.
قطعا صحنه عربی شاهد تغییرات دراماتیک زیادی در دوره بعدی خواهد بود؛ تا آنجا که برخی کارشناسان حتی دیدار بن سلمان با بشار اسد را بعید نمی دانند، اگر اسد با فروپاشی روابط با ایران موافقت کند...
ما هم منتظر می مانیم!