
به گزارش
خبرداغ به نقل از آفتاب یزد ، تصمیمات احساسی و عدم کلان نگری همیشه به اقتصاد ما آسیب رسانده است. در
حالی که تفاوت قیمت دلار آزاد با دلار دولتی حدود 700 تومان است و با توجه
به اینکه کشورمان بنابر
پیش بینی نهادهای رسمی حدود 51 میلیارد دلار واردات خواهد داشت با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که حدود
40
هزار میلیارد تومان سوبسید و رانت نهفته در این تفاوت قیمت ارز وجود دارد
که ریالی از این مبلغ عظیم نصیب مردم عادی نمیشود بلکه به جیب کسانی
سرازیر میشود که به حفرههای قانونی آگاه بوده و میتوانند از ارز دولتی
بهرهمند شوند. در مقابل این موضوع، بحثها پیرامون قیمت بنزین مطرح است.
حتی اگر در سال آینده قیمت بنزین 200 تومان افزایش پیدا کند یعنی 20 درصد
گران شود چیزی حدود 7 تا 8 هزار میلیارد تومان درآمد نصیب دولت میشود که
رقم آن در مقابل آن رقم کلان
40 هزار میلیارد تومانی که یک رانت آشکار است، رقم زیادی نیست. افزایش 200
تومانی قیمت بنزین تاثیر زیادی روی تورم ندارد اما گامی است در جهت اصلاح
قیمت ها. این در حالی است که نمایندگان محترم حساسیت زیادی روی این موضوع
دارند. واقعیت این است که ما در طول سالهای گذشته شاهد شعارهای احساسی
نظیر تثبیت قیمتها و یا توزیع پول نفت بین مردم بودیم که ماحصل واقعیت آن
آسیب دیدن تولید و اقتصاد بود. در طول آن سالها بیش از 100 هزار حلقه چاه
عمیق مجوز گرفتند حال آنکه امروز با نشست زمین و خالی شدن سفرههای آب
زیرزمینی مواجه هستیم. در خیلی جاهای دیگر تصمیماتی احساسی و غیرکارشناسی
گرفتیم.
پیشنهاد
من به نمایندگان محترم این است که به جای اینکه جزئی نگری داشته باشند به
مباحث کلان از جمله رانت فاجعه بار تفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد بپردازند.
زیرا بسیاری از ثروتهای بادآورده و خانههای اعیانی در شمال تهران حاصل
برخورداری برخی افراد از رانت ارزی است. همین افراد هستندکه در مورد یکسان
سازی نرخ ارز جوسازی کرده و با آن مخالفت میکنند.