این موج کاذب حتی به سرعت برخی از چهرههای شناختهشده جامعه را نیز در بر گرفت و لیلا اوتادی، هنرپیشه زن ایرانی هم به جمع منتقدان پیوست. وقتی عادل در برنامه نود توضیح داد که رقم نیم میلیارد تومان درست نیست و کل پول را هم اسپانسر بخش خصوصی تقبل کرده، شاید انتظار میرفت انتقادهای نامربوط به پایان برسد. با این حال اوتادی دوباره بر مواضعش پافشاری کرده و با تکرار عدد 500میلیون تومان، حتی مدعی شده برای نگهداری سگ لوییس فیگو هنگام حضور وی در برنامه نود هم هزار یورو هزینه شده است!
گفتنیها گفته شده و صورت مساله روشنتر از آن است که نیازی به بازگویی داشته باشد. بخش خصوصی هزینه حضور یکی از بهترین ستارگان تاریخ معاصر فوتبال جهان در تهران را پرداخته تا علاوه بر تولید یک برنامه تلویزیونی به یادماندنی، هم اسم خودش را سر زبانها بیندازد و هم از ناحیه تبلیغات مضاعف پول خوبی به تلویزیون برسد. این شبیه اتفاقی است که تقریبا در همه جای دنیا رخ میدهد و حتی در خود ایران هم تازگی ندارد. همین چند سال پیش بود که لوتار ماتئوس نامدار با شرایطی مشابه به یک برنامه تلویزیونی در شبکه دوم سیما آمد و حتی لپ علی دایی را هم کشید تا پولی را که گرفته حلال کرده باشد! همه چیز این قبیل معادلات روشن است و دشوار بتوان با تناقضسازیهای ناشیانه از سگ و گربه فیگو و چادر زلزلهزدهها، یکی از معدود اتفاقات مثبت تلویزیون ایران طی سالهای اخیر را زیر سوال برد. باز خوب است اینجا مثل گابن نیست؛ جایی که رییسجمهورش شخصا لیونل مسی را به کشور دعوت کرد و بعد خودش در حالی که ستاره آرژانتینی شلوارک پوشیده بود رانندگی او را بر عهده گرفت. وگرنه در این صورت دوستان سلبریتی قرار بود چه چکامههایی بسرایند...!
آنچه این موضوع را جالبتر میکند اما حضور یکی مثل لیلا اوتادی در کادر رهبری منتقدان سفر فیگو به ایران است. این بازیگر معمولی که شاید جمع مخاطبان همه آثار سینماییاش به اندازه بینندههای یک قسمت از برنامه نود هم نباشد، در حالی به دستمزد لوییسفیگو اعتراض میکند که خودش در سال89 به خاطر دریافت مبلغ 75میلیون تومان برای 25روز بازی در فیلم فاخر پیتزا مخلوط(!) حسابی سروصدا به پا کرد. او البته این خبر را تکذیب کرد، اما ما میتوانیم تکذیب او را باور نکنیم، همانطور که خودش تکذیب عادل را باور نمیکند. اوتادی در انتهای انتقادات اخیرش پرسیده اصلا با حضور فیگو در ایران چه اتفاق مثبتی برای مردم ایران رخ داد؟ بنابراین ما هم متقابلا میتوانیم از او بپرسیم اساسا کل کارنامه هنری او چه گلی به سر مردم زده و آثار ممتاز و درجهیکی مثل دردسر بزرگ یا زنها فرشتهاند چه دردی از ملت دوا کرده؟ با این همه پولی که در سینما خرج آثار تجاری کممایه و از جمله خیلی از فیلمهای خانم اوتادی میشود، شاید میشد کل کرمانشاه یا یک استان دیگر را مقاومسازی کرد؛ مشکل اما اینجاست که در ایران هیچکس حواسش به کار خودش نیست و همه دارند لقمههای بقیه را میشمارند.
همشهری ورزشی