این روزها احمدینژاد و یارانش در هر کجا حاضر میشوند نقطه کانونی یک جنجال به شمار میروند و هر اقدام و گفتار از گرفتن مگس در آنتنزنده تلویزیون تا ماجرای زنبیل بقایی/احمدینژادیها به دنبال چههستند؟آنان بازتاب زیادی در رسانهها و به خصوص فضای مجازی پیدا میکند. این در حالی است که برخلاف گذشته که معمولأ احمدینژاد محور این جنجالها بود این روزها این نقش به حمید بقایی محول شده و وی به کانون جنجالهای تیم احمدینژاد تبدیل شده است.
به گزارش
خبرداغ به نقل از آفتابنیوز، بقایی که تاکنون در چندین نوبت بازداشت شده است در بازداشت اخیر خود و اظهارات پس از آزادی از زندان حاشیههای زیادی به وجود آورد که سبب حساسیت دستگاههای قضایی و امنیتی شد و به همین دلیل دوباره وی را احضار کردند. با این وجود جلسه دادگاه بقایی در روزهای گذشته حاشیه بسیار جالب و قابل تأملی داشت.
بقایی دفاعیات خود را در درون یک زنبیل قرمز رنگ گذاشته بود و با همین زنبیل وارد دادگاه شد تا از خود دفاع کند. کسانی که احمدینژاد و یارانش را میشناسند زیاد از اینگونه رفتارها تعجب نمیکنند و این رفتارها برای آنها تداعیکننده خاطرات زیادی در گذشته است. بدون شک رفتار احمدینژاد و یارانش در فضای سیاسی ایران در هیچ کدام از دولتها سابقه نداشته و همه دولتهای انقلاب اسلامی در بیان دیدگاهها و نظرات خود جانب ادب و متانت را تا آنجا که امکان داشته رعایت کرده و به احترام جایگاهی که در اختیار داشتند از برخی رفتارهای سطحی بیملاحظگیها پرهیز میکردند.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی ریشه آغاز بیاخلاقیهای علنی دولت احمدینژاد را در مناظرات انتخاباتی سال 88 جستجو میکنند که در این مناظرات رییس دولتهای نهم و دهم بیمحابا شخصیتها و نهادهای نظام را زیر سوال برد. پس از این اتفاق بود که بیاخلاقی سیاسی در فضای سیاسی ایران اپیدمی شد و فعالان سیاسی به صورت ناخودآگاه در واکنش به اقدامات سوالبرانگیز اعضای کابینه نهم و دهم واکنش نشان میدادند.
نوع ادبیات و اقدامات پوپولیستی احمدینژاد به شکلی بود که برخی عنوان میکردند احمدینژاد و یارانش جایگاه ریاستجمهوری را زیر سوال بردهاند. برخی جملات احمدینژاد به عنوان رییسجمهوری هنوز هم از خاطر افکار عمومی نرفته است. «از ترهبار نزدیک منزل ما خرید کنید. چرا از جاهایگران خرید میکنید؟ در محله ما قیمتها ثابت است». «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان شما پاره شود». «یک قصاب شرافتمند در نزدیکی ما زندگی میکند که از همه مشکلات مردم باخبر است و از وی هم اطلاعات مهم اقتصادی را میگیرم». «آب را بریزید همان جا که میسوزد و.. از جمله عباراتی است که احمدینژاد در دورانی که مدیریت اجرایی کشور را در اختیار داشت از تریبونهای رسمی عنوان میکرد.
با این وجود شاید تکاندهندهترین صحنه درباره نوع رفتار احمدینژاد زمانی بود که وی در پخش زنده تلویزیونی تلاش کرد مگسی که برای وی مزاحمت ایجاد کرد را با دست بگیرد. این در حالی است که به نظر میرسد نوع رفتار و ادبیات احمدینژاد به نزدیکان وی و از جمله حمید بقایی معاون اجرایی سابق رییسجمهوری نیز سرایت کرده است. با این وجود اگر از اهداف نهفته در این اقدامات عبور کنیم باید عنوان کرد برخی از اقدامات و از جمله در دست گرفتن زنبیل توسط یک سیاستمدار و ورود وی به دادگاه برای دفاع از خود در یک محکمه قضایی سه پیام مهم به افکار عمومی خواهد داشت. نخست اینکه؛ این اقدام سبب وهن جایگاه شخصیتهای سیاسی در جامعه میشود و افکار عمومی با استدلال درباره اینکه چگونه ممکن است یک مدیر طراز اول دولت رفتاری از خود نشان بدهد -که حتی ضعیفترین اقشار جامعه از نظر فرهنگی نیز آن را منسوخ میدانند- به چنین رفتاری واکنش نشان میدهند.
بدون شک اقدام اخیر بقایی این سوتفاهم را برای مردم به وجود میآورد که مسئولان سیاسی کشور فاقد وجاهت و شخصیت لازم برای مدیریت جامعه هستند. دوم اینکه به نظر میرسد بقایی به صورت تعمدی و برای نشان دادن بیاهمیت بودن پرونده فساد اقتصادی خود، مدارک دفاعیه خود را در زنبیل قرار داده تا به صورت غیررسمی یک محکمه رسمی را در منظر افکار عمومی از حیز انتفاع بیاندازد. با این وجود بقایی این مسأله را فراموش کرده که افکار عمومی جامعه به همان شکل که ممکن است پی به هدف وی ببرد اما به همان اندازه نیز وجاهتش درنظر افکار عمومی از دست خواهد رفت به شکلی که افکار عمومی تنها به وی به عنوان یک ابزار سرگرمی و یک فرد ماجراجو نگاه خواهد کرد. و سوم اینکه اظهارات اخیر احمدینژاد و اقدامات سوالبرانگیز بقایی را باید نفسهای آخر یک جریان سیاسی تلقی کرد که روزی مدعی مدیریت جهان بود و رییس دولت خود را پدیده هزاره سوم معرفی میکرد. به نظر میرسد احمدینژاد برای همیشه در حال فراموش شدن است و خود وی و یارانش نیز به خوبی به این نکته پی بردهاند. در نتیجه تلاش میکنند با رفتارهایی که جلب توجه میکند روزهایی را به خاطر مردم بیاوردند که برای خود هیچ محدودیتی قائل نبودند و برعلیه هر کسی که دوست داشتند اقدام میکردند.