به گزارش
خبرداغ به نقل از روزنامه شرق:با اینکه حسن روحانی فرصت زیادی برای ارائه فهرست داشت، اما در شتابی ضروری از وزرای پیشنهادی رونمایی کرد تا کابینه را از سوءظن و حاشیه رسانههای موافق و مخالف و دخل و تصرفهای ناخواسته در امان نگه دارد.
كابينه دوازدهم، بیش از پیش، همدلیِ اصولگرايان معتدل و محافظهكاران سنتي را با روحاني برانگیخت و انتظارات اعتداليون (حواريونِ) رئيسجمهور را منطقي كرد.
در اين ميان، اصلاحطلبان سرد و گرم چشيده روزگار به حمايت بدون چشمداشت از روحاني پايبندند. آنان درصددِ حفظ اتحاد و انسجام بين دولت و مجلس و اصلاحطلبانِ بيرون از قدرتاند.
اين رويكرد، رویکردي استراتژيك است كه بزرگان اصلاحطلب به آن باور دارند. آنان با پذيرش واقعيت سياست ایران با حداقل انتظارات پیش میروند، تا در شرايط مساعدتر بتوانند گامهايی بزرگ بردارند. قطعا اين طرزِ سياستورزي در محدوده قدرت معنا مييابد. دور از صحنه قدرت، هر جناح سياسي ميتواند به حداكثرها بينديشد. اين بيرون یا درونِ «تكنولوژي قدرت»بودن، خصيصههاي منحصربهخود را دارد.
آنان كه از دور دستي بر آتشِ سياست دارند، معتقدند اگر قرار بود اين كابينه در شرايطی عادي انتخاب شود، باز هم اصلاحطلبان سهمی بيشتر نداشتند. مبنای این استدلال، سبك و سياق و سابقه روحاني است كه او را به نهادهاي رسمي و اصولگرايان معتدل و اعتداليون حلقه وفادارانش نزديك ميكند. درستي يا نادرستي اين باور در موضعگيري اصلاحطلبان نسبت به روحاني تغييري نميدهد. در نظر آنان، حتی كابينهاي تماما اصولگرا كه بتواند ديدگاههاي اصلاحطلبانه روحانی را عملياتي كند و موجب كاهش تنشهاي سياسي شود، در این شرایط مطلوب است.
مهم نيست چه طیفی در رأس کار باشد، مهم گسترشِ آزادي و توسعه جامعه مدني است كه اين روزها تندروترين گروههاي سياسي نيز دستکم از آن دَم میزنند و بهرغمِ ميلشان به آن تن دادهاند. اين مفاهيماند که سياست را شكل ميدهند، نه افراد و جايگاهشان. آنچه امروز طيفهاي سياسي اصولگرا و اصلاحطلب را در پي خود ميكشاند، پيشروي جامعه بهسوي آزادي و پاگرفتن جامعه مدني است.
چندان مهم نيست که چه گروههايی بیشتر به آزادي باور دارند و يا به آن وفادارند. مطالبات مردم سياست را شكل ميدهد. دست رَد زدن به سینه کسانی که تا دیروز اعتقادی راسخ به آزادی نداشتند و امروز دَم از آزادي ميزنند، به توسعه آزادي و جامعه مدني کمکی نميكند. وگرنه با سوءظن ميتوان گفت، روحاني با استفاده مساعد از شرايط نامساعد، كابينهاي را چيده كه كابينه خودش است، كابينهاي به كام خود و به نام ديگران. اين نگاه کسانی است که بيرون از مدار قدرت، مردم را به انفعال ترغيب میكنند. ناگفته پيداست که انفعالِ خلاق بيرون از مدار قدرت در سياست اثرگذار است، اما تئوريزهکردنِ انفعال بهمثابه انفعال به انسداد سياست ميانجامد. روحاني در مجلس راه دشواري پيشرو ندارد. تنها نگراني اين است که موضعگيري برخي نمايندگان را منافعشان تعيين كند و اینکه، نمايندگان تازهكارند كه تحتتأثير نمايندگانی قرار بگيرند كه بیش از آينده دولت و اصلاحطلبان، دربند مصالح و منافع خويشاند. بيترديد نقش اصلاحطلبان اصيل براي عبوردادن كابينه از مجلس تعیینکننده است.
اين كابينه، كابينهاي است كه هر نماينده كهنهكاري را به وسوسه مياندازد تا براي قهرمانشدن به جدال با آن برخيزد.جدال با اين كابينه كار دشواري نيست اما راه به سرمنزل مقصود نخواهد برد. شايد عاقلانهترين كار، عبور سالم كاروان وزرا از راهروهاي مجلس است. رأي اعتماد دادن به يك يا چند وزیر چيزي از اعتبار مجلس نمیکاهد.
اولویت با استراتژي کلانی است که اصلاحطلبان و نمايندگان آنان در مجلس بعد از رأي در پيش ميگيرند، و آن نظارت و ارزشيابي عملكرد وزرا است. مجلس هرچه زودتر از اين تنگه بگذرد به نفع همه است. آنچه اصلاحطلبان را از پا درميآورد، حاشيههاست و آنچه به آنان اعتبار و اصالت میبخشد، تداوم سیاستورزی آگاهانه است. تحريكِ سوءظن اصلاحطلبان با كوككردن اين ساز كه روحاني در چهار سال گذشته به آنان نزديك شده تا رأي بياورد و اينك براي پيشگيري از خطرات احتمالي بهدنبال فاصلهگيري از آنان است، ترفندي سادهاندیشانه است. اصلاحطلبان پذيرفتهاند چه در مدار قدرت باشند و چه بيرونِ آن، براي نزديكشدن به مردم بايد صداي آنان باشند.
اين سياست، هويت مستقل به آنان بخشيده است و هرچه اين هويت قوام يابد، اصلاحطلبان ناگزير به فاصلهگذاري بيشتر با ديگران خواهند شد؛ خط افتراقي كه اصول بنيادين هر جناح سياسي است. اصلاحطلبان توان آن را دارند تا با كشيدن اين خط افتراق، صاحب اتوريتهای شوند که فراتر از هر دولتي است. دولت روحاني دولتي برآمده از جَنم آنان است. جنمي كه تعينيافته از میل مردم است و تا آخر بر دولت و كابينه روحاني سايه خواهد انداخت.