به گزارش
خبرداغ به نقل از انتخاب: رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ديدار با جمعي از
روحانيون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با بیان این مسئله که وقتي رهبري
حكيم انقلاب بر مسأله اي تأكيد مي كنند، نشانه اهميت آن است؛ اظهار داشت:
يكي از مسائلي كه ايشان درمیان نخبگان حوزه و دانشگاه بر آن تأكيد كرده
اند، مسأله انقلابي بودن و حفظ صبغه انقلابي نهادهاست، که بعضی در اين
زمينه اظهار نظرهايي کردند، و برخي برداشت هاي اشتباه هم شد كه رهبري معظم
به اشتباهبودن چنين برداشت هايي تصريح كردند.
عضو جامعه مدرسين
حوزه علميه قم با اشاره به اين كه پاسخ به سئوالات متعدد در خصوص انقلاب،
انواع انقلاب، جايگاه و عوامل تحقق آن، و آثار انقلاب، و هم چنين پاسخ به
سئوالات در مورد انقلاب اسلامي نياز به تدوين يك دائرة المعارف دارد، به
برخي از اين سئوالات اشاره كرد و اظهار داشت: از جمله سئوالات در مورد
انقلاب اسلامي اين است كه اين انقلاب از كجا سرچشمه مي گيرد و چه زمينه اي
به وجود آمد كه انقلاب به پيروزي رسيد؟ چه اموري بستر را فراهم كرد و
شرايط را براي پيروزي انقلاب مساعد كرد؟ آيا يك عامل در اين انقلاب مؤثر
بود يا عوامل متعددی در اين انقلاب نقش داشتند؟ اگر عوامل متعددی در
انقلاب نقش داشتند، كدام عامل مهمتر بود؟ چرا اين انقلاب در دنيا به
انقلاب اسلامي معروف شد، و اسلامي بودن اين انقلاب به چه معناست؟
بنيانگذار اين انقلاب چه اهدافي داشت؟ چگونه بستر آن را با فعاليتها و
سخنراني هايش آماده كرد؟ كدام اهداف تحقق يافت؛ و چرا برخي اهداف تحقق پيدا
نكرده است؟
وي با اشاره به سخنان حضرت امام (ره) گفت: امام (ره)
بعد از انقلاب فرمودند هنوز بوئي از اسلام در ايران آمده است؛ لذا تا رسيدن
به هدف اصلي از انقلاب -که بسيار وسيع بوده- فاصله بسيار است؛ رهبري نيز
مراحلي را از تحقق انقلاب اسلامي تا برپایی تمدن اسلامي مطرح كرده اند كه
تا رسيدن به تمدن اسلامي هنوز فاصله زیادی داريم.
علامه مصباح يزدي
افزود: براي اين كه انقلاب به نتايجش برسد، بايد هر از چندگاهي در عملكرد
انقلاب بازبيني صورت گيرد تا ببينيم چه كرده ايم؛ به هدف نزديك شده ايم يا
از آن دور شدهايم؛ چه موانعي بر سر راه است؛ آفت هاي انقلاب كدام است؛ و
راههاي آفت زدائي از آن كدام است؟ لذا جا دارد دانشنامه اي به نام
دانشنامه انقلاب توسط عده اي متخصص تدوين شود و نهايتاً معياري براي ارزش
يابي انقلابمان مشخص گردد، تا بدانيم حركت ما صعودي و رو به هدف است، و يا
نزولي است؛ و اگر نزولي است، بايد چه كنيم؟
وي افزود: اگر پس از
تحقیق و ارزیابی فهميديم انقلاب سير نزولي پیداکرده، بايد بررسی کنیم که
چگونه بايد با آن برخورد كرد؛ چگونه بايد انقلابي كه اين همه براي آن بها
داده شده و گل هاي بي مانندي به خاطر آن پرپر شده است را حفظ كنيم تا روزي
نابود نشود. از همين رو بود كه امام (ره) بارها با تعابير مختلف هشدار مي
دادند كه مبادا به روز اول بازگرديم.
آيت الله مصباح با اشاره به
تعریف اصطلاحی انقلاب به دگرگوني ماهوي نسبتا سريع در امور اجتماعي، افزود:
انقلابها مي توانند در زمينه هاي سياسي، صنعتي، علمي، فرهنگي و حتي ديني
باشند؛ و محققان براي هركدام مصاديقي ذکر کردهاند، و بعضاً مصداق انقلاب
فرهنگي را انقلابي در چين دانستهاند، اما ميتوان گفت مهمترين انقلاب
فرهنگي عالم، اصل اسلام است كه فرهنگ بشريت را عوض كرد، و البته انقلاب هاي
كوچكتری نيز قبل از آن توسط ديگر انبياء الهي در جوامع رخ داده بود.
وي
با اشاره به اين كه وقوع انقلاب اسلامي ادامه اسلام بود و همان هدف را
دنبال میکرد، اظهار داشت: این انقلاب تك عاملي نبوده و عوامل متعددي در
پيروزي آن نقش داشته اند؛ به عنوان نمونه، ملي شدن صنعت نفت قبل از نهضت
حضرت امام (ره) يكي از عواملي بود كه زمينه براي انقلاب اسلامی را فراهم
كرد؛ چرا كه ابعاد سياسي و فرهنگي نيز پيدا كرد. این نهضت در جای خودش كار
بسيار بزرگي بود، و البته به شهادت اسناد تاریخی، تأثيرگذار اصلي آن آيت
الله كاشاني بود، ولی به نام مصدق ثبت شد.
عضو جامعه مدرسين حوزه
علميه قم افزود: احزابي كه قبل از انقلاب فعالیت داشتند، اجتماعاتي كه
تشكيل مي شد، و شعارهايي كه داده مي شد، بسيار با هم متفاوت بودند؛ لذا اگر
كسي بگويد تنها يك عامل در تحقق اين انقلاب نقش داشت، كلام پخته اي نيست؛
اما كلام در اين است كه اين حركتها با اين كه دهها سال و با پرداختن بهاي
سنگينی انجام میگرفت، نتوانست سبب تحقق و پیروزی انقلاب شود، و نهايت اثر
آنها اين بود كه دولت هايي عوض مي شدند .
وي با اشاره به اين كه
عامل اصلي انقلاب اسلامی، طرح ارزش هاي اسلامي بر اساس حركت امام (ره) بود،
ادامه داد: مي توان گفت هيچ كس بهتر از امام (ره) اين مردم را نشناخت؛ لذا
وي با تدبيری الهي و با بهره گرفتن از شرايط ديني جامعه، سبب وقوع اين
انقلاب شد، چرا که واقعا كسي نميتوانست تصور كند كه دستگاه سيدالشهدا (ع)
در بين مردم چه جايگاهي دارد، و اين امام(ره) بود كه آن را شناخت و به خوبي
از آن بهرهبرداري كرد؛ لذا باید مهمترين عامل در انقلاب اسلامي را اسلام
و ارزشهاي اسلامي دانست.
آيت الله مصباح با اشاره به اين كه
«اسلام» و «خداوند» كلماتي هستند كه بيشترين كاربرد را در سخنان امام (ره)
داشته اند، ادامه داد: وقتي امام (ره) ميخواست مردم را به حركت در آورده،
عليه طاغوت بشوراند، ميگفت: اسلام در خطر است! این در حالي بود كه در خطر
بودن اسلام براي ماركسيستهای مبارز، يك آرزو بود. امام فهميد انرژيهاي
نهفته در جامعه با عامل دين تحريك مي شود، و البته همين عامل است كه ارزش
زندان رفتن، شكنجه شدن و جان دادن در راه آن وجود دارد.
آيت الله
مصباح با این نتيجهگیری كه هرچند انقلاب ما تك عاملي نبود، اما عامل اصلي
تحقق آن، انرژي ديني بود که امام هم از همين عامل استفاده كرد، به یقین و
استواری امام اشاره کرد و ادامه داد: او در اين راه هيچ شك و شبهه اي
نداشت؛ لذا وقتي چند تن از بزرگان كه امام (ره) به آنها اعتماد داشت، در
پاريس خدمت امام (ره) رفتند و خواستند تا ايشان اجازه دهد كه مانند انگليس
كه ملكه در آن تشريفاتي است، فعلا سلطنت باقي بماند و دولت عوض شود و كم
كم سلطنت امري تشريفاتي و دولت به همه كاره آن تبديل شود، امام (ره)
نپذيرفت و بر رفتن شاه تأكيد كرد.
وي با اشاره به نزول نصرت الهي بر
امام (ره) و مردم، ادامه داد: همين امر سبب شد تا مردم براي اسلام انقلاب
كنند؛ هر چند در كنار آنها، برخي از مردم نیز به خاطر ظلمها و آزار و
اذيتهای رژیم پهلوی به ستوه آمده بودند و با شاه مخالفت مي كردند، اما
تعيين كننده و به ثمر رساننده همان اسلامي بود كه امام (ره) آن را مطرح
كرد.
وي در توضیح معنای اسلامي بودن انقلاب، اظهار داشت: اسلامي
بودن انقلاب يعني در وهله اول، هدف انقلاب بايد اسلامپسند باشد؛ دوم، روش
هايي كه به كار گرفته مي شود، از نظر اسلام مجاز باشد، و سوم، ابزارهايي كه
در اين راه به كار گرفته مي شود، ابزارهايي باشد كه به كارگيري آن جايز
بوده، براي تحقق آن اهداف به كار گرفته شود، و نه براي منافع شخصي و گروهي و
حزبي.
آيت الله مصباح افزود: در حال حاضر كه نزدیک به 40 سال از
انقلاب اسلامی مي گذرد، مسأله مهم اين است كه آيا شرايط به گونه اي است كه
خيالمان از حفظ دستاوردهاي انقلاب راحت باشد و وظيفه ما رشد و تكامل انقلاب
باشد و يا حتي اصل انقلاب و دستاوردها نيز مورد تهديد است؟ باید بسنجيم
چقدر مسئولين ما هدفشان اسلامي است، و چه ميزان روش هاي اسلام پسند مورد
استفاده قرار مي گيرد، و چه قدر از ابزار مشروع براي تحقق اهداف اسلامي
استفاده مي شود، و مسأله مهمتر اين كه آيا خطري اين انقلاب را تهديد
ميكند يا خير؟
وي به اهمیت شناخت معیار اشاره کرد و افزود: بايد
بدانيم معيار قضاوت درباره پیشرفت به سوی اهداف انقلاب و خطرهایی که آن را
تهدید میکند چيست تا بفهميم پديده هايي كه اتفاق مي افتد براي انقلاب مفيد
است يا خير؛ تا چه اندازه بايد حركتي كه گروهي دنبال مي كنند را تأييد
كنيم؛ و چگونه حركت هايي كه ناآگاهانه، و يا خداي نكرده عامدانه، بر عليه
انقلاب انجام میشود را بشناسيم؟ به عنوان نمونه، در كشور هنوز هستند
افرادي با تفكراتی شبیه جبهه ملي، قائل به ناسيوناليسم و ايرانيگرياند.
تا چه حد نظرات و تفكرات اين افراد در راستاي انقلاب است؟ آيا آب و خاك و
نياكان بود كه سبب اهميتیافتن و پیدایش انقلاب شد، يا چيز ديگري موجب شد
شهدا حاضر شوند جانشان را براي آن فدا كنند؟
وي ضمن هشدار نسبت به
اين كه مبادا بعد از پرداخت اين بهای گزاف برای انقلاب، به شعار شاه
برگرديم، و قدم در راهي بگذاريم كه روح آن ناسيوناليسم است، ادامه داد: هيچ
كس با پيشرفت اقتصادي و توسعه مخالف نيست؛ از كشورهاي فقير گرفته تا
كشورهاي به ظاهر پيشرفته خواهان پيشرفت هستند؛ و اصلا روح استعمارها و سلطه
جويي ها، استفاده از ثروت ديگران برای رشد و پیشرفت اقتصادي است، و حتي
احمق ترين افراد نيز پيشرفت را دوست دارند، اما باید دید معناي پيشرفت در
انقلاب اسلامي چيست، و آيا كارهاي انجام شده در جهت توسعه اي است كه اسلام
مي پسندد؟
آيت الله مصباح با تأكيد بر «هدف» نبودن پيشرفت اقتصادي،
ضمن اشاره به عدم تقابل اسلام با پيشرفت و تأمين نيازهاي مادي افراد، اظهار
داشت: انسان موجودي داراي دو بعد جسمي و روحي است، و اسلام براي هر دو بعد
انسان برنامه دارد؛ لذا اگر اسلام به معناي واقعي محقق شود، حتما پيشرفت
اقتصادي و سياسي و فرهنگي هم رخ خواهد داد؛ اما بايد ديد آنچه سبب شده تا
اين انقلاب، اسلامي باشد چيست؟ آيا اصلاح معيشت به قدري اهميت دارد كه فرد
جانش را فداي آن كند و زندان و شكنجه را به جان بخرد؟
وي اسلام را
محور و هدف اصلی انقلاب اسلامي دانست و با طرح این سؤال که از این هدف
دورتر شده ايم و يا به آن نزديك تر، افزود: اگر انصاف را رعايت كنيم، و
بدون خوش بيني يا بدبيني، با واقع بيني كامل به روند تحولات جامعه پس از
انقلاب اسلامی نگاه كنيم متوجه مي شويم که نقطه هاي مثبت و بسيار ارزنده اي
هستند كه در سايه انقلاب به آن رسيده ايم؛ نقاطی كه در تاريخ كم نظير بلكه
بي نظير است؛
آيت الله مصباح با اشاره به نعمت عظيم رهبري افزود:
يك نمونه از نقاط برجسته و روشن انقلاب آن است كه در تاريخ 2500 ساله
ايران، هیچگاه كسي در رأس حكومت قرار نگرفته بود كه حاضر باشد تمام عمر و
دارایی و فرزندانش را فداي ارزش هاي متعالي كند و به چيري جز آن توجهي
نداشته باشد؛ هرچند اگر بخواهم در این زمینه بیش از این سخني بگويم، ممکن
است متهم به افراط در توصيف و مبالغه گويي شوم، و لذا از آن مي گذرم.
وي
با اشاره به اين كه با وجود نعمت هاي فراوانی كه در سايه انقلاب شامل حال
ما شده، كمبودها نیز فراوان، و متأسفانه رو به افزايش است، ادامه داد:
نبايد بركمبودها چشم ببنديم، و حداقل بايد وظيفه خود را در زمينهي
كمبودهايي كه به ما مربوط ميشود را بدانيم و اقدام كنيم؛ و از آنجا كه يك
نفر يا یک گروه نميتواند همه چيز را اصلاح كند، بايد برنامهاي جامع در
اين زمينه تدوين شود، تا بر اساس طرحي حسابشده، نيروهايي تربيت شوند تا به
مرور اين اصلاح را به انجام برساند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي
امام خميني (ره) با بيان اين كه هر جا اصلاحگري مناسبي صورت گرفته، از
جايي محدود شروع شده و به تدریج تكثير شده است، ادامه داد: امام (ره)،
اصلاح را از شاگردان خودش شروع كرد؛ چون مي دانست كه تنها و بدون رسانه نمي
تواند حرفش را به 15 ميليون مردم ايران در آن زمان برساند؛ لذا از نخبگاني
استفاده كرد كه نقش امام (ره) را در سطح نازل تري ايفا كنند، و البته امام
(ره) هم اين درس را از ائمه (ع) فراگرفته بود.
وي با اشاره به
برنامه ائمه (ع) براي نشر اسلام و تغيير و اصلاح فكر مردم افزود: هنگامی که
امام حسين (ع) و همه يارانش در روز عاشوا شهيد شدند؛ اصلاح امت با كدام
نيرو بايد صورت مي گرفت؟ امام سجاد (ع) راهي را شروع كرد و در ادامه، امام
باقر(ع) و امام صادق (ع) آن را تكثير كردند، و كار به جايي رسيد كه حتي
شاگرداني براي دورترين نقاط آماده و گسیل كردند. بسياري از امامزداگاني كه
در گوشه و كنار كشورمان هستند، نمونه هايي از همين شاگردان و فرستادگان
هستند كه فكر مردم را عوض كردند. چرا كه تا انسان با فكر صحيح ساخته نشود،
هيچ پديده اجتماعي صحيحي در جامعه رخ نخواهد داد.
آيت الله مصباح با
بيان روش تربیتی ممتاز اسلام و توجه به تأمین نیازهای مادی بشر در کنار
نیازهای اصیل الهی، ادامه داد: از آنجا که انسان گرسنه یا مريضي كه پول
دارو ندارد، آمادگی ذهنی براي شناخت معارف دين پیدا نمیکند، بايد ضروريات
وي تأمين شود؛ و روش تعليم و تربيت در اسلام چنان اين ابعاد را در هم تنيده
و با هم در نظر گرفته است كه گويا انفكاك ناپذيرند؛ لذا وقتي مي خواهد
بگويد خدا را پرستش كنيد، ميفرمايد: خدايي را پرستش كنيد كه به شما روزي
داد و از خوف و ناامني نجات داد؛ يعني حتي ماديات را انگيزهای براي پرستش
خدا قرار ميدهد؛ یا وقتي واجبات شرعي را بيان مي كند، بلافاصله بعد از
نماز، زكات را ذكر مي كند؛ یا هنگامی که آسيب هاي اجتماعي را مي شمارد، از
عدم اكرام يتيم و عدم اطعام مسكين و حب بيش از حد مال ميگويد و براي آنها
عذاب قائل ميشود.
اين مفسر قرآن كريم با اشاره به آياتي از قرآن
كريم، گفت: متأسفانه ما برای درمان دردها و رسیدن به اهدافمان به سراغ قرآن
نميرويم، بلكه سراغ غرب ميرويم و آنها را الگو قرارداده، تلاش میکنیم
ببينيم آنها چه برايمان آورده اند. بعضی آمريكا را به عنوان پيشرفته ترين
كشور در زمينه اقتصاد الگو قرار مي دهند، و وقتی گفته میشود تنها درصد کمی
از مردم آمريكا سرمايه دار شده اند و ديگران روز به روز فقيرتر مي شوند،
آن را توجيه كرده و مي گويند: چنين چيزهايي لازمه پيشرفت است و بايد
پذيرفت! یا اگر چنين نمي كردند، نمي توانستند به اين ترتيب كرات آسماني را
تسخير كنند! گویا اين عده پيشرفت را فقط در ساخت قمر مصنوعي مي دانند كه
سرمايه آن هم بايد از جيب مردم دزديده شود، و راهي جز اين براي پيشرفت وجود
ندارد!
آيت الله مصباح يزدي افزود: شايد در بين مسئولان كساني
باشند كه آرزو داشته باشند، كشورشان مانند يكي از ايالت هاي امريكا شود، يا
حداقل مانند اسرائيل مورد حمايت آمريكا قرار بگيرد؛ چرا كه سمبل پيشرفت را
آمريكا مي دانند، و به آن تقرب میجویند. از نظر آنها اسلام همان نماز و
روزه است، و مسئولان نيز نبايد دغدغه آخرت مردم را داشته باشند؛ بلكه تنها
بايد به فكر توسعه باشند، آن هم به سبك و روشي كه آمريكا ميگويد.
وي
با اشاره به فاصلهگرفتن مسئولان از اندیشهها و انگیزههای رزمندگان دفاع
مقدس، این سؤال را مطرح کرد: آيا افكار دست انداركاران و مسئولان، همانند
تفكر جوانانی است كه در اوايل انقلاب در جبههها پرپر شدند؛ همانهايي كه
حاضر بودند جانشان را فداي يك لحظه عمر امام كنند؟ آيا موضع گيري مسئولان
نسبت به رهبري جامعه، مانند موضع آنها نسبت به رهبري است؟! اگر مسئولی در
نظام اسلامي از راه هاي مختلف، ميليونها تومان حقوق دريافت کرده، آن را
نشانه پيشرفت و مایه افتخار بداند، و در كنار او، مرد یا زني به خاطر
نداشتن پول دارو جان دهد، این با انقلاب اسلامي سازگاري ندارد، و همينها
موجب فاصلهگرفتن مردم از انقلاب و عدم همراهی ایشان با مسئولان میشود، تا
عطاي انقلاب را به لقايش ببخشند.
وي با اشاره به اهميت جایگاه و
نقش نخبگان در هدایت جامعه، ادامه داد: اگر بخواهيم به سمت هدفي كه امام
(ره) براي آن قيام كرد و انقلاب با همان هدف به پيروزي رسيد، حركت كنيم،
بايد تفكر نخبگان، به سمت اهداف انقلاب و اسلام معطوف شود و در مسير انقلاب
قرار گيرد؛ به گونه اي كه ارزش در نگاه آن ها، همان ارزش هاي اسلامي باشد؛
و تأكيد رهبري در جمع نخبگان بر مسأله انقلابي گري به همین دلیل است.
وي
در پايان سخنانش در نتيجه گيري از بحث چنين گفت: يك فرد یا یک گروه نمي
تواند در جمعيت 80 ميليوني تغييری دفعی ايجاد كند، بلكه این کار نياز به
برنامهاي مانند برنامه اهل بيت (ع) برای گسترش اسلام ناب، و برنامه امام
راحل (ره) براي تحقق انقلاب دارد؛ وگرنه اختلافكردن با يكديگر و حزببازي
نمي تواند كار را پیش ببرد. راهي كه برخی از ما مي رويم با راهي كه امام
(ره) با انقلاب اسلامي براي ما مشخص كرد، زاويه دارد! بايد راهمان را عوض
كنيم و نسخه انبياء و ائمه (ع) را براي رسیدن به آرمانها و اهداف انقلاب و
اسلام در جامعه پياده کنیم.