وقتی مردم میخواهند بگویند شغل سختی دارد میگویند بعد از کار معدن، شغل ما در رتبه بعدی قرار دارد. همه میدانند کار معدن سخت ترین کار دنیاست.
تصور کنید 1200 متر زیر زمین بدون دیدن آفتاب و با کمبود اکسیژن مجبور باشید برای به دست آوردن پول کار کنید. آنها سخت ترین کار دنیا را میکنند تا برای خانواده خود پول دربیاورند.
پلاسکو روی زمین آتش گرفت. آتشنشانهای پایتخت همه آمدند اما آن فاجعه اتفاق افتاد. تصور کنید حالا زیر زمین انفجاری اتفاق افتاده و شما مشغول کار هستید. تصور این معنا هم سخت است.
حالا مشخص میشود چرا کار معدن، سخت ترین کار دنیاست.
در میان رصد اخبار معدن اما به این نتیجه رسیدم که کاری سخت تر از کار معدن هم هست و آنهم اینکه بخواهی از این حادثه دردناک به نفع جریان سیاسی خود سواستفاده کنی.
اتفاق بسیاری بدی است که 33 نفر در زیر زمین محبوس شدهاند و عدهای در روی زمین به این فکر میکنند در فضای انتخابات چگونه میشود از این حادثه برای تخریب رقیب استفاده کرد.
خانواده این افراد روز سختی را سپری میکنند و عدهای فکر میکنند چگونه میشود از سختی این افراد برای خود رای بسازند.
چه سرزمینی شده است ایران. واقعا رسیدن به قدرت و شکست رقیب آنقدر ارزش دارد که به خاطر آن از پیکرهای بیجان معدنچیان بالا برویم تا به کرسی قدرت برسیم.
اصلا میدانیم خانواده معدنچیان محبوس و فوت شده چه حسی دارند؟ آنها در غم فراق عزیز خود هستند و بعد میبینند عدهای میخواهند از غم آنها برای خود پلههای ترقی بسازند.
کار معدن سخت ترین کار دنیاست. معدنچیان جان خود را به دست میگیرند و به زیر زمین میروند تا برای فرزندان و خانواده خود پول استخراج کنند. آنها پول را از دل سنگ بیرون میآورند تا فرزندانشان زندگی راحت داشته باشند. نامردی است حالا که آنها زیر خروارها خاک گرفتار شدهاند ما به غم آنها رنگ سیاست بزنیم.
کارگر معدن فیلم «اینجا چراغی روشن است»:« معدنچی که فشار قبر نداره ! قبلا کشیده ! آنقدر خسته اس تا سنگ لحد گذاشتن اروم میگیره و یه دل سیر میخوابه.» پس بیایید بزاریم معدنچیها راحت بخوابند.
مردم به خوبی درک میکنند چه کسانی به فکر مردم هستند و چه کسانی میخواهند از مشکلات مردم برای خود کاخ قدرت بسازند. بگذاریم حداقل خون جاری شده از معدنچی در معدن زغال سنگ آزاد شهر، سرخ بماند و به رنگ سیاست آلوده نشود.