
به گزارش
خبرداغ به نقل از نخستین ساعات بازارها شاهد افزایش بهای نفت و افزایش تقاضا بودند و
این موضوع برای برخی فروشندگان امیدوار کننده بود اما تعداد کمی از
تحلیلگران در آن زمان معتقد به موقتی بودن وضعیت بودند. اکنون تب و تاب یک
جنگ جهانی خوابیده و بازار هم به روال عادی خوب بازگشته است اما این
موشکها بیش از آنکه موضع دولت سوریه را تضعیف کرده باشند، رشتههای خاندان
سعود برای ایفای نقش در دنیای نفت را پنبه کرده است.
از
آنجاییکه سوریه خود تولید کننده نفت مهمی در بازار محسوب نمیشود، جنگ در
این کشور به روشهایی بسیار پیچیده و غیر مستقیم بر بازار و قیمت نفت خام
در جهان اثر میگذارد این موضوع موجب میشود که پیشبینی آینده نفت از
طریق تصویری که در سوریه دیده میشود، کمی دشوار باشد؛ شاید همین دشواری هم
بوده که موجب پشتیبانی شتابزده عربستان سعودی از حمله موشکی آمریکا به
سوریه شده است.
موشکهای آمریکایی طی 5 دقیقه 59
بار شلیک شدند و دقایقی بعد 57 بار بر زمین سوریه فرود آمدند اما آنچه دود
شد و به آسمان رفت، یک دهه تلاش عربستان برای بازیابی نقش خود و اوپک در
جهان بود. سناریوهای احتمالی پس از این حمله، محدود به چند وضعیت بسیار بد
بودند، سناریوهایی که تا پای یک جنگ اتمی تمام عیار نیز پیش رفتند و واژگان
«جنگ هستهآی» از دهان یکی اعضای کنگره آمریکا خارج شد. پس از این بدترین
سناریو که خیلی زود از احتمال خارج شد، مسئله گسترش درگیریهای سوری به
دیگر کشورهای بیشتر نفتخیز خاورمیانه مطرح شد و برخی خریداران نفت که
علاقهای به ریسک روی خالی شدن مخازنشان نداشتند، سفارشهای تازه ثبت
کردند. سناریوی بعدی هم مانند این دو، کمی بازار را به بالا کشیده و از رمق
افادند اما اثر منفی خود بر سیاست عربستان را برجای گذاشتند. واقعیت این
است که هرچه تنشهای خاورمیانه و جهان روی قیمت نفت اثرگذاری بیشتری داشته
باشد، نقش تعیین کننده قیمت برای عربستان کمرنگتر میشود.
این
کشور با طرحریزی یک محدودیت تولید و فروش نفت در میان اوپک و تولید
کنندگان خارجی این سازمان، پس از سالها بیعملی، توانسته بود چند دلاری بر
بشکهها بیافزاید و وجهه بهتری در روابط بینالملل بیابد اما اثر یکباره و
تقریبا برابر خبر مناقشات روی قیمت نفتخام، این وجهه را خیلی زود
خدشهدار کرد. در سال 2008 میلادی، عربستان که سردمدار بلامنازع اوپک بود،
در برآورد تقاضای نفت چین اشتباه کرد و این اشتباه موجب شد قیمت نفت سر به
فلک بساید.
در نگاه نخست این افزایش قیمت بهنفع
تولید کنندگان بود اما در نگاهی که امروز عمیقتر شده، میتوان دید که
افزایش بهای نفت هم سرمایهگذاری در انرژیهای نو و هم پول موردنیاز برای
تولید خودروهای برقی را فراهم کرد. از سوی دیگر قیمت آنقدر رویایی بود که
شرایط باورنکردنی و «شبه آزمایشگاهی» برای نفت شیل آمریکا ایجاد کرد تا سیل
این نفت غیرمتعارف، در سالهای 2012 تا 2016 قیمت رویایی نفت را از بازار
بشوید و با خود ببرد. این شرایطیست که در اشتباهات دهه 1980 و 1970 نیز
گریبان تولید کنندگان نفت را گرفته و هر بار هم بهای گزافی برای آن
پرداخته بودند. اکنون مهمترین عامل محرک بازار یعنی مصرف سوختهای
جادهای، آن حاشیه امن نسبت به تکنولوژیهای نو را ندارد و خودروهای
الکتریکی این مسیرهای سیاه را از یکهتازان بنزینی خود گرفتهاند.
عربستان
با تمام یال و کوپال خود حدود 10 دلار را بر قیمت نفت افزوده و تثبیت کرده
و اکنون رقبای نفتی و غیرنفتی بسیار خطرناکی دارد. درواقع دمیده شدن بر
آتش جنگ در سوریه یا هر نقطه دیگری در خاورمیانه، به دنیا نشان میدهد که
مقدار تولید و قیمت فروش نفت عربستان تأثیر زیادی روی قیمت نفت خام ندارد،
همانطور که امروز قراردادهای بلند مدت نفت، به وضعیت سابق خود بازگشتهاند.
این روزها عربستان در اندیشه خصوصیسازی بزرگترین منبع درآمد خود است و در
کنار آن سرمایهگذاری برای تبدیل فروش نفت به فروش محصولات نفتی را آغاز
کرده است اما این راهی نیست که بهآسانی باز کردن و بستن شیر نفت باشد
چراکه بازار آینده در محصولات پتروپالایشی هم نسبت به کیفیت بسیار حساس است
و خودروهای الکتریکی، نیاز به بنزین را به شدت کاهش خواهند داد.
منبع: بلومبرگ