اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی، جهان با چشمهای حیرتزده در مرزهای آمریکا _ پیروز جنگ جهانی دوم_ شاهد سقوط حکومت ژنرال باتیستا یکی از نزدیکترین دولتها به آمریکا بود .آن سالها را سلطه ستیزان و انقلابیون جهان هیچگاه فراموش نمیکنند. چرا که اعجوبه جنگهای چریکی توانسته بود با جمعیت قلیلی و اتکا بر ارادهای استوار واعتقادی آهنین بر دست نشانده ترین ارتش جهان پیروز شود.
فیدل کاسترو جوانی مصمم وچریکی راست قامت وحقوقدانی بودکه جهان را شگفت زده کرد. انقلابی ای که روز و شب نمیشناخت و برای کوبا جز خدمت دیگر اندیشهای را بر نمیتافت و بالاخره نیز حکومت دیکتاتوری باتیستا را از پی افکند و از همین روی و به درستی کوبا را انقلاب فیدل میخوانند .
سالها بود که هیبت این انقلابی علیرغم پیری همچنان بر آمریکایی لاتین سایه افکنده بود و تمامی تحولات سالهای اخیر در برزیل، نیکاراگوئه، اکوادور، بولیوی، ونزوئلا و جای جای امریکای جنوبی متاثر از سایه این مرد انقلابی بود که دائما آمریکاییها را خوار می کرد .
بالاخره فیدل کاسترو معلم انقلاب لاتین و یکی از اسطوره های قرن معاصر نقاب مرگ بر رخ کشید تا جهان، اسطورهای بی همتا را ازدست بدهد.
اما نام فیدل همچنان بر سر راه هر گذر و حرکت انقلابی در آمریکای لاتین میدرخشد همگان او را چون معلمی خستگی ناپذیر و دوستداری فراموش ناپذیر و رهبری بزرگ ستایش خواهند کرد. انسانی که دوستدار انقلابیون منطقه و خصوصا انقلاب اسلامی ایران بود.
این شخصیت علاقمند به کارگران بود و کارگران جهان او را همیشه دوست خود می دانستند و می دانند.
فراموش نخواهیم کرد که او علاقه به مردم و کارگران ایران داشت و در برخی مقاطع حساس به یاری حرکت عظیم نظام مقدس جمهوری اسلامی شتافته بود.
یادش گرامی باد