به گزارش
خبرداغ،بخش هایی از اظهارات وی را در ادامه بخوانید؛
*در
مجلس كنوني دقيقا سه «دسته» فعاليت ميكنند، گروه اول متعهد به جريان
اصلاحطلبي هستند، دسته دوم خود را متعهد به اصولگرايان ميدانند و گروه
سوم را «وغيرهها» تشكيل ميدهند. اين گروه سوم به اقتضاي مسائل و اتفاقات
موضعگيري ميكنند و يك مسير و جهت به عنوان حزب سوم را دنبال نميكنند.
*يك
خلأ قانوني در امر برگزاري انتخابات مجلس وجود دارد كه مرتفع شدن آن
ميتواند به نفع همه جريانها شود. در برگزاري انتخابات مجلس، نتيجه نهايي
به صورت مطلق محاسبه ميشود، در حالي كه در بيشتر كشورها به صورت تناسبي
افراد انتخاب و به پارلمان راه پيدا ميكنند. در انتخابات اسفندماه گذشته
اصولگرايان در تهران ٤٠ درصد از آرا را كسب كردند و اصلاحطلبان (ليست
اميد) ٦٠ درصد راي آوردند. در بسياري از كشورها در چنين موقعيتي به تناسب
آرا، افراد از احزاب موجود وارد مجالس قانونگذاري ميشوند، اما در ايران
چون محاسبه به صورت مطلق انجام ميشود اتفاقي شبيه مجلس دهم رخ ميدهد كه
ليست اميد «سي» بر «صفر» پيروز ميشود، دقيقا مانند اتفاقي كه در مجلس نهم
رخ داد و اكثريت قاطع تهران را نمايندگان اصولگرا تشكيل دادند.
* پايداري هم ساز جداگانه از اصولگرايان نميزند.
*از
يك منظر ديگر بايد توجه داشته باشيم كه دكتر روحاني فعلا دوره اول خود را
ميگذرانند و تجربه كنوني كشور ما هميشه روساي جمهور دو دورهاي را نشان
ميدهد. اگر ايشان بخواهند دوباره رييسجمهور شوند، بايد به «رويش»هاي راي
خود بيشتر فكر كنند. زيرا «ريزش»هايي نيز براي آراي آقاي روحاني وجود دارد
كه ميتواند ايشان را در مسير راي آوري دچار مشكل كند.
*در
عرصه رقابت رفتن آقاي احمدينژاد را ميتوان اينگونه بررسي كرد؛ اگر
احمدينژاد ميماند، قطعا ميان اصولگرايان شكاف ايجاد ميشد، زيرا همين
الان هم برخي طرفدار «جدي» و «تعصبي» آقاي احمدينژاد هستند،
منبع: اعتماد