به گزارش
خبرداغ به نقل از شهروند: «ربنا هدیه من به مردم شریف و نجیب و روزهدار ایران است. هرگز به خودم اجازه ندادم تا آن را از این مردم نیکسرشت دریغ کنم.» پیام خسرو آواز ایران درباره یکی از ماندگارترین مناجاتهای خوانده شده در موسیقی ایرانی هنوز در ذهن دوستدارانش مانده است. آن روزها که برخی از مسئولان صداوسیما با استناد به شکایت این هنرمند مناجات ماندگارش را پخش نمیکردند، شجریان در قالب پیامی جملات بالا را نوشت و اعلام کرد، ربنا را از بقیه کارهایش سوا میداند و پخشنشدنش بر سر سفره افطار مردم دیناندیش را جفا.
حذف صدای مناجاتهای شجریان اما از وقتی کلید خورد که او به عدم رعایتِ «کپیرایت» اعتراض کرد. با این وجود درتمام اعتراضهای خسرو آواز به این نکته اشاره شده بود که «ربنا» و «مناجات افشاری» به ملت ایران تقدیم شده و حساب این دو اثر از بقیه آثار خواننده نامدار، جداست. بعد از این اما سالها از پی هم آمدند و رفتند و این مناجات پرخاطره دیگر هرگز با صدای شجریان از صداوسیما پخش نشد.
درهفتههای گذشته اما بسیای از مسئولان فرهنگی نسبت به رایزنیهایی سخن گفتند که براساس آن امکان پخش دوباره صدای محمدرضا شجریان در رادیو و تلویزیون وجود دارد. فرزاد طالبی مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از همین افراد بود.
طالبی درخصوص پخش صدای استاد از رسانه ملی گفت: سیاستگذار این رسانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست اما مذاکراتی ازسوی هنرمندان درسطوح مختلف درجریان است اما همانطور که گفتم، مسئول سیاستهای رسانه ملی افراد دیگری هستند و هر آنچه را که صلاح و صحیح بدانند را عمل میکنند. هرچند انتظار جامعه امر دیگری است که امیدواریم به آن توجه بیشتری شود.
موضع ارشاد و دولت یازدهم درمورد هنر شجریان و اقبالی که مردم به این استاد آواز دارند، ستودنی و البته مشخص است. مسئولان فرهنگی دولت روحانی از روز استقرار این دولت کوشیدند تمام راههای ممکن برای بازگشت استاد به عرصه رسمی هنر ایران را بیازمایند. آنها بعد از مدتها توانستند فرآیند اخذ مجوز آلبوم مشترک شجریان و زندهیاد پرویز مشکاتیان را طی کنند و از آن روز به بعد بود که «طریقت عشق» پرفروش شد. این آلبوم بعد از چند ماهی که از انتشارش گذشته، همچنان درصدر فروش آثار موسیقی قرار دارند و انتشار آن به صورت
پی درپی تجدید شده است.
با این وجود به نظر میرسد از مناجات ماندگار «ربنا» که بگذریم، موضع استاد آواز ایرانی همچنان همانی است که از سال ٧٤ یعنی دورهای که علی لاریجانی ریاست سازمان صداوسیما را به عهده داشت، بر آن پای فشرده است. شجریان درتمام اعتراضهایی که به پخش غیرقانونی آثارش در رسانه ملی داشت، درقواره یک نماینده خوشنام و محبوب برای هنرمندان عرصه موسیقی، از انتقاداتی گفت که درگوشه و کنار از زبان دیگر بزرگان عرصه موسیقی مطرح میشود. شجریان البته در این مسیر تنها نبود و نامداران دیگری چون شهرام ناظری، حسین علیزاده، فرهاد فخرالدینی و... با او همنظر بودند. نمونه اخیرالذکر این اظهارنظر مربوط به گفتوگوی خبرنگار «شهروند» با شهرام ناظری بود که اعلام کرد؛ «٣٧سال از انقلاب گذشته و در تمام این ایام آثارش را بدون رعایت کوچکترین حقوق مادی و معنوی او پخش کردهاند».
حالا هم به نظر میرسد موضع خسرو آواز ایران نسبت به عملکرد هنری صداوسیما و تفسیرهای این رسانه از آثار هنری تغییر چندانی نکرده است. آقای شجریان در سالهای مدیریت علی لاریجانی و عزتالله ضرغامی به هر دوی این مدیران نامه نوشت و موضع خود نسبت به عملکرد این سازمان را یادآور شد.
محمدرضا شجریان در سال ١٣٧٤ درنامهای خطاب به علی لاریجانی رئیس وقت صداوسیما خواستار پخشنشدن صدا و آهنگهای خود در رادیو و تلویزیون شده بود. او در آن نامه نوشته بود؛ «از این رسانه انواعی از موسیقی پخش میشود که فاقد کمترین ارزش هنری است... گاه مبتذلترین قطعات موسیقی را که ما نام موسیقی خالتوری (موسیقی کافههای لالهزاری) بر آن میگذاریم، بهعنوان آرم برنامه پخش میکنند. حتما شما هم در تجربه چندساله خود در صداوسیما دریافتهاید که آرم برنامه، پرچم و نشانه اصلی برنامه است و همیشه تلاش میشود تا زیباترین نوا برای آن انتخاب شود، شگفتم از این همه بدسلیقگی و بیذوقی در درک موسیقی، آن هم در مهمترین دستگاه فرهنگی کشور....
سازمان صداوسیما موظف است، برای پخش آثار هنرمندان از آنان کسب اجازه کند و حقوق مادی آنان را هم برای هر نوبت پخش آثارشان رعایت کند.» در ادامه نامه آمده بود؛ «این روال جاری رادیو و تلویزیون درهمه کشورهای متمدن جهان است. از این گذشته من نمیدانم صداوسیما به چه حقی و براساس کدام مجوز روی آثار من تصویر میگذارد و آن را به نام ویدیو کلیپ پخش میکند؟ فرض کنید قانون رعایت حقوق مولفان و مصنفان وجود ندارد و باز هم فرض کنید اگر وجود دارد، کسی به هر دلیل مایل نیست از طریق دستگاه قضائی احقاق حق کند. آیا شما شرعا این مشکل را برای خود حل کردهاید؟ چگونه است که بدیهیترین حقوق مالکیت حقوقی که مورد تأکید قوانین جاری کشور است، زیر پا گذاشته میشود؟ در حیرتم که نادیده گرفتن حقوق هنرمند ازسوی مهمترین و وسیعترین رسانه کشور نشانه چیست؟ مردم چه میگویند وقتی میبینند از صبح تا شام، این رسانه پیامهای اخلاقی در رعایت حقوق دیگران پخش میکند، اما خود به آن عمل نمیکند؟ »پایان بخش نامه تاریخی شجریان چنین بود؛ «به صراحت اعلام میکنم که مایل نیستم صدای من از صداوسیمایی پخش شود که بیاعتنا به حقوق هنرمندان است. قاطعانه از جنابعالی میخواهم دستور دهید هیچ اثری از من مطلقا از رادیو و تلویزیون پخش نشود، چون در ماه مبارک رمضان هستیم، تنها به احترام این ماه مبارک و ادای دین به نیکسرشتی مردمی که در دامان آنها پرورش پیدا کردهام، پخش «مناجات» و «ربنا» را اجازه میدهم.»
شجریان در دوره ضرغامی هم با ارسال نامهای به رئیس سازمان صداوسیما به ادامه پخش آثارش از این رسانه اعتراض کرد: «همانطور که اطلاع دارید، صداوسیما درشرایط فعلی مستمرا اقدام به پخش سرودهای میهنی اینجانب بهویژه سرود «ای ایران ای سرای امید» میکند. جنابعالی مستحضرید این سرود و دیگر سرودهای خواندهشده متعلق به سالهای ١٣٥٧ و ١٣٥٨ است و هیچ ارتباطی به شرایط کنونی ندارد. اینجانب درسال ١٣٧٤ نیز اعلام کردم، راضی به پخش آثار خود از صداوسیما نیستم. مجددا تقاضای خود را تکرار کرده و تأکید میکنم آن سازمان هیچ نقشی در تهیه این آثار نداشته و شایسته است به حکم شرع و قانون سریعا کلیه واحدهای آن سازمان از پخش صدا و آثار من خودداری کنند.»
سخنان روز گذشته حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی و البته یکی از نزدیکان خسرو آواز ایران گواه آن است که شجریان همچنان درهمین مسیر میاندیشید.
نوربخش روز گذشته دربخشی از گفتوگویش با ایلنا، با اشاره به اینکه موضوع منع پخش صدای استاد شجریان از رسانه ملی همیشه از اقداماتی است که خانه موسیقی پیگیری میکند، گفته بود: دغدغه اصلی استاد شجریان رعایت حقوق هنرمندان موسیقی از طرف رسانه ملی است و باید آن را محترم شمارد. رسانه ملی حق ندارد اثر هنرمند را بدون اجازه پخش کند. همچنین رسانه ملی حق ندارد اثر هنرمند را هر طور که میخواهد، تفسیر کند.
او افزود: ما مشغول تعامل با صداوسیما هستیم و امیدواریم در دوره مدیریت جدید این سازمان بتوانیم این حقوق را استیفا کنیم، چراکه خانه موسیقی در بحث کپیرایت و رعایت حقوق مولف و مصنف چالشهای اساسی دارد، البته موضوع کپیرایت مسألهای است که درجامعه بسیار فراگیر است و مردم باید بدانند دانلودهای غیرقانونی آهنگها مانند دزدی و غیرشرعی است.
اقدام دولت و مسئولان فرهنگی وزارتخانه ارشاد برای پخش دوباره مناجاتهای شجریان، ستودنی و البته لازم است. آنها بدون هایوهوی مذاکره میکنند، احتمالا نه میشنوند اما برای کاری که به نظرشان درست است، پا پس نمیکشند. بازگشت صدای شجریان به صداوسیما نه یک انتخاب بلکه حق مردمی است که این رسانه را ملی خطاب میکنند. با این وجود، شکاف به وجود آمده میان هنرمندانی که حقوق مادی و معنوی اثر را باید از آن آنها بدانیم، با سازمان صداوسیما محدود به پخش یک مناجات نیست. شجریان درتمام این سالها با درک صحیحی از جایگاهش میان مردم و هنرمندان کوشیده درمقابل جایگاه به دست آمده ادای دین کند. او نماینده هنرمندانی است که سالها و سالها آثارشان از فراگیرترین رسانه ایرانی پخش شد اما هیچوقت به حقوق مادی و معنویشان توجهی صورت نگرفت. باید دید صداوسیما برای این مطالبه فراگیر که شجریان نماینده آن است، چه راهکاری دارد؟