بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
با حذف آقاي احمدينژاد، انتخابات ٩٦ چند قطبي خواهد بود؟
اينكه انتخابات ٩٦ چند قطبي خواهد شد اهميتي ندارد. مهم اين است كه فضاي
انتخابات و عرصه مديريتي كشور هرگز به تفكرات پوسيدهاي مانند تفكرات دولت
سابق بر نميگردد.
مگر مبناي تفكري و مديريتي دولت سابق چگونه بود؟
تفكرات اقتصاد چاوزي.
اقتصاد چاوزي به چه معنا؟
اقتصادي كه در آن يارانه نقدي، محورتصميمات و تدبيرها و مديريتها قرار
گرفت. اقتصادي كه در آن يارانه نقدي نهتنها موجب اتلاف منابع كشور شد كه
موجبات همتشكني نيروهاي سياسي كشور راهم به دنبال داشت. برخي از نيروهاي
مستعد و ظرفيتهاي كاري كشور به جاي اينكه در خدمت توسعه كشور قرار بگيرند
زير سايه يارانههاي نقدي، همتشان شكست و ظرفيتهاي خوب كاري به راحتي
معطل ماند. اين البته تنها يك گوشه از مصايب تفكر اقتصاد چاوزي است. سهام
عدالت گوشه ديگري از تفكر اقتصاد چاوزي است. معتبرترين و بهترين شركتهاي
كشور در حال حاضر از نظر مديريتي گرفتار چالشهاي اساسي همچون عدم
بهرهمندي از مديريتهاي حرفهاي و كار بلدند. مسكن مهرهم، همچون يارانه
نقدي و سهام عدالت ضلع ديگري از اقتصاد چاوزي است كه سرمايه ملي را به باد
حراج داد. هرچند ساخت مسكن براي اقشار ضعيف جامعه، اقدام ارزشمند و مهمي
است اما روشي كه دولت سابق براي پيشبرد اين هدف داشت به نوعي بود كه از نظر
متخصصان حرفه شهرسازي، مسكن و اقتصاددانها حركت به سمت بيراههها بود.
انتقادهاي ريز و درشتي كه كارشناسان در اين زمينه به دولت سابق داشتند همه
برگرفته از آيندهنگري آنان بود. آنان ميدانستند كه با اين دست فرماني كه
دولت براي ساخت مسكن مهر انتخاب كرده و منابعي كه از بانك مركزي گرفته چه
تورمي پيش روي كشور و مردم خواهد بود. همين طور تصميمات ديگري مانند غلبه
واردات بر توليد ملي به اسمِ ثابت نگهداشتن قيمت ارز، در حالي كه تورم باعث
شده بود قيمت تمام شده توليدات داخلي روز به روز بالا برود يكي ديگر از
سوء تدبيرها و سوء مديريتهاي تفكر اقتصاد چاوزي دولت سابق بود كه حل كردن
اين مشكل واقعا كار سختي بوده و هست. درآمدهاي افسانهاي ارزي به دلايل
اتفاقات جهاني نصيب دولت سابق شد اما آنان، اين ارزها را به عنوان سرمايه
ملي به واردات اختصاص دادند كه همين امر منجر به برهم ريختگي بازار داخلي
شد و اين واردات بيدليل، توليدات داخلي را سركوب كرد.
پس شما معتقديد كه توصيه رهبري نظام به آقاي احمدينژاد به نوعي گرفتن شانس بازگشت چنين تفكري به عرصه مديريتي كشور بوده است؟
بله. دورهاي كه گذشت، دوره بسيار بدي براي كشور بود. با وجود درآمدهاي
افسانهاي دستاوردهاي خوبي براي كشور حاصل نشد. بر همين اساس آقاي
احمدينژاد مورد تاييد مقام معظم رهبري قرار نميگيرد.
واكنش رييسجمهور به حذف احمدينژاد چه بود؟
براي آقاي روحاني زود است كه درباره انتخابات ٩٦ فكر كنند چرا كه چند ماه
بسيار پركار را در پيش دارد. آقاي روحاني در اين مدت زمان باقيمانده از عمر
دولتش، تاكيد و تصريح كرده كه حواس مديران، مسوولان و دستاندركاران كشور
هرگز نبايد به سمت انتخابات برود. آقاي روحاني تاكيد دارد كه مسائل كشور و
حل مشكلات بسيار مهمتر از حرف و حديثهاي انتخاباتي است و مديران كشور
نبايد حواسشان به مسائل فرعي پرت شود. آقاي روحاني به دنبال اين است تا
كشور و مردم كشور از كوششهاي انجام شده بهترين نتيجه را بگيرند. بر اين
اساس نه شخص آقاي روحاني و نه همكاران آقاي روحاني در دولت، فعلا ذهنشان
انتخاباتي نيست. با توجه به شناختي كه از آقاي روحاني دارم ايشان به دنبال
آن است تا كشور پس از برجام بهترين استفاده را ببرد و گره اقتصادي باز شود.
به طور خلاصه بايد بگويم كه فصل انتخابات شايد براي جريانهاي سياسي آغاز
شده باشد اما براي آقاي روحاني آغاز نشده و ايشان به دنبال اتخاذ بهترين
تصميمگيريها براي دولت در سال چهارم است.
سبد راي آقاي احمدينژاد با عدم حضور او در انتخابات چه خواهد شد؟
همان رايي كه در ٩٢ به رقباي روحاني دادند سبد راي احمدينژاد است كه البته اين راي به دليل توصيه رهبري بهشدت ريزش خواهد داشت.
به نظر شما اصولگرايان ميتوانند به كانديداي واحدي برسند؟
من اميدوارم كه جناح اصولگرا بتواند با افرادي در حد و اندازه و اعتبار
اصولگرايي به عرصه بيايد تا انتخابات سال ٩٦، انتخاباتي پرشور و رقابتي
باشد.
به عنوان فردي كه شرايط را رصد ميكنيد فكر ميكنيد اصولگرايان چهرهاي براي رقابت با آقاي روحاني دارند؟
من ارزيابياي از جريان اصولگرايي ندارم. تا جايي كه هم كه ميدانم اعضاي
كابينه فرصت رصد فعل و انفعالات جريان اصولگرايي را ندارند.
چرا؟
به اين دليل كه آقاي روحاني رييس دولت مستقر است و بر اين اساس تلاش دارد
تا وظايف قانوني خود را به بهترين وجه ممكن انجام دهد. همكاران ايشان در
دولت هم همين نگاه و رفتار را دارند.