برنامه
«سپید و سیاه» برنامهای گفتوگو محور و محصول موسسه هفت رخ معاصر است.
نخستین بخش از مجموعه گفتوگوهای این برنامه که با عنوان «رو در رو با
بزرگان فرهنگ و هنر» عرضه شده، به گفتوگوی تفصیلی با اصغر فرهادی
کارگردان برنده اسکار اختصاص دارد. پیش از انتشار نسخه کامل گفتوگوی این
کارگردان، بخش کوتاه 10 دقیقهای از مصاحبه او با کیوان کثیریان انتشار
یافته است. در این بخش به نکاتی چون فروش بالای «فروشنده» و استقبال گسترده
مخاطبان از آن، هجمههایی که در این روزها به اصغر فرهادی صورت گرفته و
همچنین بحث غیرت در «فروشنده» مورد توجه قرار گرفتهاند.
سکوت ارزشمند مخاطب در سالن سینمافرهادی
در پاسخ به این سئوال کثیریان که نگاه او به استقبال گسترده مخاطبان از
«فروشنده» چیست، گفت: «طبیعتا خیلی خوشحالم که فیلم توانسته با تماشاگر
ارتباط برقرار کند و یک تماشاگر، تماشاگر بعدی را برای دیدن فیلم دعوت
میکند. نکتهای که بیش از پیش من را خوشحال میکند این است که وقتی در
تاریکی وارد سالن میشدم، آنقدر سکوت بود که گاه فکر میکردم کسی در سالن
ننشسته و یا تعداد کمی در سالن هستند، اما وقتی نور میآمد میدیدم تعداد
تماشاگران زیاد است.»
او ادامه داد: «اینها، خیلی برای من
خوشحالکننده است، مخصوصا برای این جنس فیلم که ممکن است مخاطب عام نتواند
با آن ارتباط برقرار کند و یا با تعاریفی که پیش از این شده، ممکن است برای
مخاطب سنگین باشد. برخلاف این تصور میبینم مردم در شهرهای مختلف و از
جمله تهران به سالن سینما میروند و فیلم را میبینند و تازه بعد از بیرون
آمدن از سالن سینما، داستان برای آنان شروع میشود و صحبت با هم را آغاز
میکنند.»
این بار سکوت نمیکنماین
کارگردان در بخش دیگر مصاحبه در مورد هجمههایی که در هفتههای اخیر نسبت
به او صورت گرفته است، گفت: «به بخشی از این هجمهها عادت کردهام. در
واقع از سر «درباره الی» آرام آرام این حاشیهسازیها شروع شد. بخشی از
این حاشیهها مربوط به فیلم است و به این دلیل من چیزی نمیگویم. از نگاه
من طبیعی است که آدمها فیلم را ببیند و در ادامه نظر خود را درباره آن
بگویند، گاه ممکن است نظرشان خیلی هم به فیلم مربوط نباشد، اما از آنجا که
در این بحثها موضوع خود فیلم است، سعی میکنم چیزی نگویم. بخشی هم آنقدر
سطحی است که وقتی چند روز از آن بگذرد، اصلا فراموش میشود و باز هم نیازی
نیست من پاسخ بدهم. کمکم سعی کردم به روند رو به رشد حاشیهها که فیلم به
فیلم بیشتر میشد، عادت کنم و اجازه ندهم انرژی من صرف پاسخگویی و ورود به
آنها شود.»
او ادامه داد: «اما این بار اتفاق متفاوتی افتاده است.
دوستان به من میگویند شاید پاسخ ندادن و سکوت کردن و صبوری نشان دادن باعث
شده است که فکر کنند، حالا میتوانند حاشیهها را پررنگتر کنند. این
بحثها تا جایی که مربوط به فیلم و یا خود من به عنوان فیلمساز میشد، حتی
اگر بیانصافی هم اتفاق میافتاد، کسی به یاد ندارد که من یک جمله گفته
باشم. من برنده این میدان هم بودم، چون به هر حال مردم فیلمها را میدیدند
و خودشان قضاوت میکردند. چیزی که این بار اتفاق افتاده و پیش از اکران
فیلم شروع شد، با این ذهنیت که آنان هرچه میگویند من پاسخ نمیدهم، به
شیوهای غیراخلاقی گرایش پیدا کرده است و اینجا دیگر نمیتوان پاسخ نداد،
چون بحث هزرهنویسی، هرزهگویی، فحاشی و تهمت زدن مربوط به سینما نیست.»
فرهادی
گفت: «اساسا فکر میکنم اگر کسی حرفی داشته باشد که پشت آن منطق باشد،
میتواند آن منطق خود را مطرح کند. کسی عصبی میشود و صدایش را بلند میکند
و به فحاشی و تهمت زدن روی میآورد که منطق پشت حرفش نیست. کسانی که در
این روزها سراغ این شیوه دور از اخلاق رفتهاند، اتفاقا کسانی هستند که
مدعی اخلاق دینی و سینهچاک یک گرایش فکری هستند.»
کارگردان «جدایی
نادر از سیمین» گفت: «من به خود آنان میگویم که این به ضررشان است. من
معتقدم مردم باهوش هستند و متوجه حقیقت میشوند، در این شرایط آن افراد
هستند که در انزوا قرار میگیرند. اگر کسی با فیلمی مشکل دارد، میتواند
درباره آن بنویسد و یا به فیلمسازی من اشکالی را وارد میداند، میتواند آن
را مطرح کند. این انتقادها برای من پذیرفته شده است، به این دلیل که وقتی
من فیلمسازی را انتخاب کردم، یعنی این انتقادها را قبول کردهام، اما وقتی
راجع به بحثهای خصوصی و حریم خصوصی من هرزهگویی میشود و تهمتهایی که
هیچ سندی برای آن وجود ندارد مطرح میشود، چیزی نمیتوان گفت غیر از اینکه
این برآمده از یک ذهن بیمار است. من در عجبم که چگونه اینها میتوانند
پیش وجدان خودشان راحت باشند؟»
او در پایان در پاسخ به این سئوال
تاکید کرد: «قرار نیست من همیشه ساکت باشم. گاه این سکوت باعث جریتر شدن
طرف مقابل میشود، اما نمیخواهم هیاهو کنم، راه قانونی شکایت کردن از آنان
است.»
او در پاسخ به این سئوال که چرا این برخوردها با او میشود،
گفت: «شاید اگر از خودشان هم بپرسید ندانند. آنان همیشه از ته ماجرا را
شروع میکنند. میگویند این فیلم («فروشنده») بیرون از ایران موفق بوده است
و جایزه گرفته است. پیشفرض آنان این است که اگر شما خارج از ایران
جایزهای گرفتهاید حتما توطئهای در کار است و حتما شما چیزی گفتهاید که
مورد تایید جشنوارههای خارجی است و چون مورد تایید آنان است، حتما ضد ماست
در نتیجه ذرهبینی در دست میگیرند و روی قصه، فیلم و فیلمساز تمرکز
میکنند و دنبال دلایل و نشانههایی برای اثبات اینکه فیلم چیزی است علیه
ما میگردند، دلیل هم این است که در جشنواره خارجی به فیلم جایزه دادهاند،
اما گاه این پازلها را میچینند، اما در نهایت میبینند آنچه میخواستند
به دست نیامده، در اینجا دیگر راهی جز فحاشی نمییابند. میگویند آنقدر
فحاشی میکنیم که به صدا درآید، آنقدر فحاشی میکنیم که بگذارد از این کشور
بیرون برود.»
بحث بیغیرتی در مورد «فروشنده» انحرافی استاو
در پاسخ به سئوال دیگری با این مضمون که آيا «فروشنده» در مذمت غیرت است و
اصلا اینکه فیلم در مورد غیرت و بیغیرتی است، گفت: «این بحث را یک موضوع
انحرافی میدانم. این بحث زمانی مطرح شد که هنوز کسی فیلم را ندیده بود.
خلاصهای از داستان فیلم مطرح شد و این برداشت برگرفته و محصول خلاصه
داستان منتشر شده بود. سر فیلم «جدایی...» هم یادم هست بحثی از این دست در
گرفت که فیلم فقط درباره مهاجرت است و هدف آن تشویق به مهاجرت است. آنان
میخواستند مسیر گفتوگوهایی که بعد از فیلم به وجود میآید منحرف کنند.
اساسا بحث فیلم، بحث غیرت نیست. ممکن است کسی چنین برداشتی کند، آنچه که در
فیلم محل گفتوگو است دو موضوع بسیار مهم است یکی چیزی به اسم حریم خصوصی
که میتوان نشانههای آن را در فیلم برشمرد و نکته بعدی آبرو. وقتی
میگوییم آبرو یعنی قضاوت جمعی نسبت به ما و تصویری که از ما بیرون از خود
ما وجود دارد.»
این کارگردان برنده جایزه گلدن گلوب ادامه داد: «این
دو موضوع حریم خصوصی و آبرو در تئاتر و در طراحی خانه ویلی لومان هم دیده
میشود، آن خانه دیواری ندارد و داری حریم خصوصی نیست. قرار نیست با ساخته
شدن این فیلم فیلمساز مانیفستی بدهد و همه چیز را از ریش و بن بزند. هیچ یک
از فیلمهای من اینگونه نبودهاند. قرار است که شمای تماشاگر هم مثل من
فیلمساز این صورت مساله را ببینید و فکر کنیم برای در آمدن از این وضعیت چه
کار باید کرد.»
فرهادی گفت: «حتی در سطحیترین نوع ارتباط با این
فیلم شاید، تماشاگری فکر کند که چقدر تعرض به حریم خصوصی یک خانواده
میتواند ویرانگر باشد و زندگی دو آدم را نابود کند، همین برداشت شاید
ترمزی باشد. برهمین اساس فیلم از بعد یک «فروشنده» نصیحتگو و اخلاقی هم
کارکرد دارد. همانطور که در «جدایی...» هم میبینم که دروغ گفتن چقدر
میتواند مصیبتبار باشد. بر همین اساس است که میگویم برخی از این
جوسازیها صادقانه نیست.»
کارگردان «درباره الی» در توضیح اینکه هدف
مقابله با فیلمهای او چه نکاتی میتواند باشد، گفت: «فرهادی خودی نیست،
پس به هر قیمت باید او را تخطئه کرد. به هر قیمت باید او را به گوشهای برد
که ناچار شود این زمین را ترک کند. بحث فیلم نیست، همین فیلم را با همین
شمایل و بدون هیچ تغییری اگر فیلمساز دیگری ساخته بود و اسم فیلمساز دیگری
روی آن بود مطمئن باشید کلی تعابیر دینی از فیلم پیدا میشد، همچنین فیلم
«جدایی...» در مورد آن هم چقدر سعی کردند تعابیری به آن بچسبانند. به مرور
زمان مردم رفتند و آن فیلم را دیدند و متوجه شدند، آن آدم مذهبی در فیلم
مذهبی است و شخصیت غیرمذهبی هم مشخصات یک آدم غیرمذهبی را دارد و دوربین هم
وسط ایستاده است و این را به صورت یک صورت مساله مطرح میکند.»