مدل پایداریها این است؛ از وحدت حرف میزنند ولی در بزنگاهها یک وحدت شکن تمام و عیار میشوند. اینبار هم گویا قرار است برای بهار 96 در همان شکل و شمایل قبلی جلو بیایند، مشت شان اینبار برای وحدتشکن بودن زودتر باز شده است.
مصطفی صادقی: بهتر است این بار حرف آخر را همین ابتدای تحلیل مطرح کرد؛ « پایداری ها مشتشان را باز کردهاند؛ نامزد جدید همین روزها رونمایی می شود».
پیش بینیها درست بود؛ نو پدید های اصولگرا باز خود را تافته جدابافته دانسته و راه دیگری برگزیده اند. می خواهند با یک نامزد اختصاصی وارد بهار 96 شوند. بی توجه به«آن کسی که» از سمت اصولگرایان خواهد آمد و بی توجه به «آنچه» راستگرایان به عنوان سازوکار انتخاباتی تدوین خواهند کرد. رخداد تازه ای نیست؛ همیشه اینگونه بوده اند، دب کردنهای همیشگیشان است ؛ سیاست ورزی با ساز جداگانه.
نکته اما این است که آنها این بار خیلی زودتر از آنچه تصور می شد حرف های دلشان را زده اند. از جدایی از هم جناحی ها گفته اند و از دلدادگی به «مرادشان». پایداری ها این بار چه در سر دارند و پشت صحنه چه اتفاقاتی در حال وقوع است ؟
2- نکته دیگر این است که صادق محصولی سر یک بحث قدیمی را باز کرده و گویی از یک تغییر مهم در مواضع آیت الله مصباح خبر داده است . صادق محصولی گفته : « اصلحی را که یقین داریم رأی آور نیست او را معرفی نخواهیم کرد » این در حالی است که آیت الله مصباح پیش تر تاکید ویژه ای روی این جملات داشت :« گاهی باید فرد اصلح - ولو رایآوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از میان کاندیداهای ریاستجمهوری هیچکس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریمها باشند؟ آیا نباید از کسی که ولو رایآوری ندارد، اما دغدغه انقلاب و اسلام را دارد، حمایت کرد؟« به بیان دیگر یک اصل پر رنگ در نحوه سیاست ورزی و مصداق گزینی آیت الله حالا کمرنگ شده و بی فروغ . آیت الله دنبال پدیده رای آور است همان که سیاسیون نام آن را گذاشته اند:« اصلح مقبول»
3- وقتی می گوید به سراغ او می رویم نشان از آن دارد که گزینه مشخص شده اجماعی در میان پیشنهاد دهندگان و تصمیم سازان صورت گرفته اما شاید همچنان آن فرد پاسخ نهایی را نداده است.
4- در جای دیگری از مصاحبه صادق محصولی هشدارهایی داده که بوی جدایی می دهد و خط و نشان برای طیف های تصمیم ساز اصولگرا :« اگر عده ای بدون هماهنگی با دیگران خود را محور قرار داده و ادعای دعوت از دیگران برای کار مشترک داشته باشند مسلما وحدتی شکل نمی گیرد یا عدهای دیگر اگر از قبل روی نامزدی به قطعیت رسیده باشند و بخواهند با مکانیزم دلخواه خودشان ولو تحت عنوان ائتلاف و وحدت، آن را به دیگران تحمیل کنند مطمئنا نتیجه لازم را نخواهند گرفت» . حرف های او از جنس همان حرف های سال 92 است . حالا راحت می توان گفت که پایداری ها استارت زده اند ؛ بیش فعالی پیشه کرده اند و گوی سبقت را از هم جناحی های خود ربوده اند .
هر چه بود آیت الله و یارانش در شرایط خاص انتخابات 92 و فراغ باقری لنکرانی بر سر یک گزینه به ائتلاف رسیدند . فردی که بر اصلح بودنش اتحاد نظر داشتند و اما در رای آور بودنش اختلاف نظر. نتیجه همانی شد که آیت الله فکر می کرد ؛ سعید جلیلی نتوانست انتخابات را ببرد.
حالا اما اتفاقات مهم دیگری هم رخ داده و علاوه بر شاخه قم و تهران ، متحدان دیگری هم پیدا شده اند . گویا رفقای سابق باز به هم رسیده اند آن هم درست در شرایطی که جدایی پایداری ها از آیت الله مصباح به شدت تکذیب شده است.
حالا اگر چنین باشد چرا نباید به این نتیجه رسید که شاخه تهران پایداری دل آیت الله را نسبت به محمود احمدی نژاد نرم کرده و به فکر ترمیم خاطرات سال تلخ رفته افتاده است . یا اصلا وقتی که صادق محصولی با این صراحت به نقد طیف ها و شخصیت های تصمیم ساز اصولگرا می پردازد و البته همزمان از رای آور بودن گزینه شان سخن به میان آورد چرا نباید مطمئن تر از همیشه گفت که رفقای سابق باز به هم رسیده اند ؟
درست این است که بگوییم محمود احمدی نژاد به یک پروژه مشترک با یاران آیت الله رسیده است .
هر دو مورد مقبول پایداری ها ، احمدی نژاد و بخش هایی از اصولگرایان خصوصا طیف چپ آن هستند. در این میان پرویز فتاح چند بار خبر نامزدی اش را تکذیب کرده و عزت الله ضرغامی هم سکوت را بر هر واکنشیدیگری ترجیح داده است . آیا آنکه صادق محصولی گفته یکی از این دو فرد است ؟ آیا سعید جلیلی واقعا از کاندیداتوری در انتخابات منصرف شده یا اینکه نامزدی احتمالی او شکاف عمیق دیگری را در میان پایداری ها پدید خواهد آورد ؟