به گزارش
خبرداغ به نقل از خبرگزاری مهر: ۲ فیلم کوتاه از ساخته های سعید روستایی به همراه پشت صحنه فیلم «ابد و یک روز» از اواخر هفته اخیر در سینماهای گروه «هنر و تجربه» به نمایش در می آیند.
فیلم های کوتاه «خیابان خیلی خلوت» و «از طرف آنها» به همراه پشت صحنه فیلم «ابد و یک روز» فیلم هایی هستند که از ۲۵ شهریور اکران خود را در سینماهای گروه «هنر و تجربه» آغاز خواهند کرد.
سعید روستایی در یادداشتی به بهانه اکران فیلم های کوتاهش در گروه «هنر وتجربه» نوشته است:
«سینما برای من با نفیهای متوالی آغاز شد. زمانی که طرحهای مختلف را در سرم مرور می کردم و گاهی روی کاغذ میآوردمشان و هیچکدام آن چیزی نمیشدند که من به خاطرش سینما را انتخاب کرده بودم اولین جرقه با ایده «شنبه» شروع شد. این یکی ارزشش را داشت. میتوانستم پای آن بایستم و دوستانم را برای همراهی در ساخت فیلم قانع کنم. هرچند که معتقدم بدترین روزهای زندگیم روزهای فیلمبرداری فیلم کوتاه «شنبه» بود ولی بار مشکلات فیلمبرداری را فیلمنامه به دوش کشید و این رای قاطع سینما در ذهنم حک شد که برای ساخت فیلم خوب به سه چیز بیشتر احتیاج نیست: دکوپاژ، بازیگر و از همه مهم تر فیلمنامه خوب.
«شنبه» تحسین شد و من برای ادامه مسیرم مصمم و آماده.
فیلمنامه «مراسم» را برخلاف اولی در خلوت نوشتم و زمانی که پس از اتمام نگارش به حسب معمول فیلمنامه را برای نظرخواهی به دوستانم دادم، با یک نظر واحد مواجه شدم: «هر چه سریعتر بسازش»
احتیاجی به بازنویسی نبود. مهرهها همه در جای خود نشسته بودند و منظره پیش رویم چنان بود که مجال وسواس نمیداد. کمترین دستاورد «مراسم» برای من تندیسهای مختلف فیلم کوتاه بود و بیشترینش تثبیت راهی که انتخابش کرده بودم. فیلم سومم در ادامه «مراسم» بود با این تفاوت که دوست داشتم اینبار ستارههایم را روی نیمکت بگذارم. مادر که نقش اساطیر الاولین فیلمهای مرا دارد، غایب است. خانه، اتاقها، فضای آرام فیلمبرداری در چهاردیواری بسته و ... همه غایبند.
این بار لازم بود تا بازی جزییات را زیر تابش آفتاب مرور کنم.
با «خیابان خیلی خلوت» و در غیاب ستونهای جهان سینماییام هنوز گویی از پس روایت و ساخت جهانی هم عرض زندگی بر آمده بودم، هرچند شرایط فیلمبرداری و بودجه اصلا اجازه نمی داد کاری را که در ذهن دارم انجام دهم و فیلمی را که حداقل بیست روز برای فیلمبرداریش زمان لازم بود در هفت روز به اتمام رساندیم. بگذریم.
حالا آنچه احتیاج به پوست اندازی داشت، مدیوم بود. ماهیهای پرورشی آماده رها شدن در دریا بودند و من در تدارک «ابد و یک روز».
فیلمسازی نوعی جنون است و بیرون کشیدن محتوای وجود. روزها و شبهای فیلمبرداری «ابد و یک روز» سخت بود و زیبا، نوعی ترومای لذتبخش. شبیه بیماری که از رنج خود لذت می برد. پشت دوربین جهان دیگری در جریان بود، جهانی که اگرچه تاریخ و روایت خود را داشت اما اراده و تلاش ما بر این بود که جهان مقابل دوربین نیز عالمی باشد از جنس دنیای پشت دوربین.
دنیای ناشناختهای در سینما که عموما در حجاب رنگ و نور پنهان می شود.»