به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین،نرگس کیانی: آناهیتا غنیزاده، موسس و مدیر مسئول آموزشگاه هنری راما، کارنامه پر و پیمانی در حوزه تدریس نمایش خلاق به کودکان، تحقیق، پژوهش و کارگردانی نمایش عروسکی دارد.
او عصر پنجشنبه چهارم شهریور، نمایش «لاکی عجق وجق» را که پیش از این در تالار هنر اجرای عمومی داشت، در شانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک روی صحنه میبرد.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با غنیزاده که او در آن از لزوم کنار هم بودن نمایشهایی که اجرای عمومی داشتهاند و تولیدات تازه در جشنواره، آسیبهای ناشی از نبود مکانی برای نگهداری دکورها و عروسکهای نمایشی و اجرای تازه «لاکی عجق وجق» میگوید.
با توجه به این که «لاکی عجق و جق» پیش از این در تیر و مردادماه سال جاری در تالار هنر به اجرای عمومی درآمد و اینک در جشنواره هم روی صحنه میرود، آیا به نظرتان بهتر است آثار پس از اجرای عمومی در جشنواره شرکت کنند یا نخستین اجرای خود را در جشنواره روی صحنه ببرند؟
واقعیت این است که اگر نمایشی نخستین اجرای عمومی خود را پشت سر گذاشته و بازخورد مخاطب خود را سنجیده باشد، بهمراتب از تولیدات تازه قابل قبولتر خواهد بود. طبیعتا مسئولان برگزاری هر جشنوارهای هدفی از برپایی این رویداد دارند و هدف مسئولان جشنواره بینالمللی تهران- مبارک نه ارائه آمار که ارتقای سطح کیفی کارها و برقراری ارتباط بهتر با مخاطب است. این دو نکته از نظر من از اهداف جشنواره است و این برقراری ارتباط بهتر نمایش عروسکی با مخاطب، هم شامل رده سنی کودک و نوجوان و هم شامل بزرگسالان میشود.
گمان میکنم زمانی که کارها پس از اجرای عمومی وارد جشنواره شوند شاهد آثاری شسته رفتهتر خواهیم بود. گاهی اوقات پیش میآید که همکاران ما به دلیل شتابزدگی که همواره در همه جشنوارهها وجود دارد، کمبود بودجه و شکها و تردیدها نسبت به احتمال گرفتن اجرای عمومی یا نگرفتن آن، کیفیت کارشان افت میکند. بسیاری اوقات پیش میآید که کارگردانی با خود میگوید اگر توانستم نوبت اجرای عمومی بگیرم به عنوان مثال لباسهای بهتری برای عروسکها میدوزم یا برای طراحی صحنه و دکور هزینه بیشتری صرف میکنم و با همان حداقلها ناگزیر در جشنواره روی صحنه می روند. واقعیت این است که کارگردان برای هماهنگ کردن مخارج خود با کمک هزینه جشنواره، ناچارا از مواد اولیه نازل تری برای ساخت عروسک یا دکور استفاده می کند.
از طرف دیگر، بهدلیل این که شکل فعلی جشنواره به عادت تبدیل شده است، به هم ریختن آن کمی دشوار است. شاید همکاران جوان تر ما ترجیح بدهند که کارشان را برای جشنواره تولید کنند و نه برای اجرای عمومی. احتمالا به این دلیل که حضور در جشنواره خود منجر به ایجاد شور و شوقی در همه افراد و به انگیزهای برای حرکت تبدیل می شود که همه حاضرند حتی بدون گرفتن مبلغی به یکدیگر کمک کنند.
در این میان تنگناهای اجرای عمومی آثار عروسکی بیشتر از نمایشهای زنده است که جشنوارهها را به یک فرصت برای جوانان تبدیل میکند.
بله. همه ما میدانیم که در طول سال به دلایل مختلف اعم از نبود سالن، کارهای عروسکی کمی برای اجرای عمومی تولید می شود اما نوبت به جشنواره که می رسد شاهد حضور پررنگ اهالی نمایش عروسکی هستیم. بنابراین شاید نتوان با قاطعیت تصمیم گرفت که کدام شیوه بهتر است اما شاید اگر بتوان هر دو بخش را در کنار یکدیگر داشت، اتفاق بهتری رخ دهد چنانکه در همین دوره از جشنواره من، عادل بزدوده، مریم کاظمی، زهرا مریدی و... پیش از حضور در جشنواره، اجرای عمومی داشته ایم.
میخواهم بدانم بعد از اتمام اجرا در جشنواره، جایی برای نگهداری از دکور و عروسک های خود دارید؟
یکی از دغدغههای ما این است که دکور پرخرج «لاکی عجق وجق» را پس از اجرای جشنواره در کجا نگه داریم چون تالار هنر هم به شکل طبیعی عذر آن را خواسته است. از طرف دیگر ما آذرماه در جشنواره کودک و نوجوان همدان حضور خواهیم داشت. اکنون حتی خودمان نیز نمیدانیم که پس از جشنواره تا آذرماه آن را کجا نگه داریم؟ طبیعتا اگر بتوانیم تا آن زمان سالن دیگری برای اجرای عمومی بیابیم که بسیار خوب است، ولی اگر نتوانیم نمیدانیم چگونه باید از دکورمان نگهداری کنیم؟
هیچ جا هم نیست تا عروسکها را نگه دارد. با این مشکل چه میکنید؟
این مسئله در مورد عروسکها هم صدق میکند، آنها پناهگاهی ندارند. با توجه به این که عروسک های من بزرگ هم هستند (با خنده) تنها جایی که برای نگهداری از عروسک های «لاکی عجق وجق» به ذهنم می رسد، انبار منزل مادر همسرم است! من تمام عروسک های کارهای پیشینم را هم که مثل فرزندان هنری من هستند، در انبار خودم نگه داشته ام اما تا چه زمانی و تا چند اجرا می توانم این کار را انجام دهم.
اگر آرشیوی برای نگهداری عروسک ها وجود داشته باشد، طبیعتا سایر اهالی نمایش عروسکی نیز می توانند از عروسک های یکدیگر استفاده کنند و ناچار نباشند که هر بار دست به تولید بزنند. اگر جایی وجود داشت که به عنوان مثال می توانستم لاکی را با خیال راحت آن جا بگذارم، لازم نبود همواره استرس داشته باشم که اگر سال دیگر یا هر زمان دیگری بخواهم مجددا «لاکی عجق وجق» را اجرا کنم آیا عروسک هایم سالم و قابل استفاده خواهند بود یا خیر؟
در «لاکی عجق وجق» برای پیوند دادن وجه سرگرمکننده با انتقال مفهوم یا پیام اخلاقی به صورت غیر مستقیم به کودکان چه تدبیری اندیشیده اید؟
مخاطب اصلی ما گروه سنی خردسال و مخاطب کودک است. ما در اجرای عمومی حتی شاهد حضور و لذت بردن کودکانی دو ساله یا دو سال و نیمه در سالن بوده ایم که به خوبی با نمایش ارتباط برقرار می کردند. از سوی دیگر خوشبختانه خانواده ها و پدر و مادرها نیز به خوبی با کار ارتباط برقرار کردند.
این نمایش داستان لاکپشتی است که فکر میکند لاکش میان او و دوستانش فاصله ایجاد کرده است. به همین دلیل لاکش را تنها می گذارد تا از تنهایی دربیاید. بدین ترتیب او با شکلی جدید در جنگل ظاهر می شود و این بار موجودات جنگل او را نمی شناسند و او را عجق و جق می نامند. این سفر، لاکی را با دشواری ها آشنا می کند و در نهایت به تکامل می رساند که با ترک لاکش از تنهایی درنیامد و باید می دانست که هر چیزی در دنیا یک شکل و رنگی دارد، هر کس با شکل خودش لطف و قشنگی دارد... این ترجیع بندی است که در طول نمایش خوانده می شود.
لاکی در نهایت به این نتیجه میرسد که اگرچه ممکن است لاکش موجب کندی حرکتش شود اما آرامش و امنیتی را برایش به همراه می آورد که منجر به ادامه زندگی اش می شود. ما از لحاظ اجرایی کوشیدیم به گونه ای عمل کنیم که مخاطب شاهد رفت و برگشت نور نباشد و کم شدن و اضافه شدن آکسسوار صحنه توسط خود بازیگران و هنگامی که مشغول خواندن ترجیع بند «هر چیزی در دنیا یک شکل و رنگی دارد، هر کس با شکل خودش لطف و قشنگی دارد» هستند، صورت بگیرد و بچه ها نیز با آنها همخوانی کنند. مفهوم اصلی نمایش «لاکی عجق وجق» در این ترجیعبند آمده است و از طریق شعر در ذهن کودک حک می شود.
در همین ارتباط بازخوردی هم از طرف تماشاگران داشتید؟
بله. به خاطر دارم که یکی از اتفاقات جالب در اجرای عمومی این بود که پس از پایان اجرای در یکی از شب ها، کودکی 9 ساله با تعجب از من پرسید پس چرا بیشتر آدم ها دماغ شان را عمل می کنند؟! قطعا بحث ما نظر دادن در مورد بد بودن یا خوب بودن این اتفاق نیست اما همین که تماشاگران کودک ما به سمتی بروند که بتوانند با هویت خود کنار بیایند و آن را بپذیرند به هدف خود رسیده ایم.
من سالیان سال است که نمایش خلاق تدریس میکنم و با کودکان امروزی تقابلی تنگانگ دارم که منجر به نزدیکی ام به فضای ذهنی آنها می شود. ما در متن، موسیقی، طراحی و ساخت عروسک ها و دکور به سمت آشنایی زدایی از آنچه بارها و بارها دیده شده است، رفته ایم و کوشیده ایم فاصله ای میان کلیشه هایی که در ذهن همه وجود دارد و آنچه روی صحنه دیده میشود، ایجاد کنیم.
در «لاکی عجق وجق» از شیوه متفاوت تکنیک تنپوش استفاده شده است. در این باره توضیح دهید.
تکنیک اصلی ما استفاده از تن پوش است اما تنپوشهای مان اصلا به تصویری که ممکن است از تن پوش در ذهن داشته باشید، نزدیک نیست. به عنوان مثال زنبورمان، تنها دامنی برجسته و دو بال دارد یا لاک لاکپشتمان خانهای است که بازیگرمان مانند جلیقه آن را میپوشد. در واقع تنپوشهای ما کاملا فانتزیاند.