به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، بدون شک تشکیل سازمان نظام روانشناسی در دهه ۸۰ یک اتفاق خجسته برای جامعه ایران و جامعه روانشناسی کشور است که قدمت فعالیتهای آن به سال های قبل از انقلاب برمی گردد. از سوی دیگر اقبال جامعه ایرانی به موضوعات پیرامون روانشناسی و اعتماد شهروندان به مشاوران در سالهای اخیر بار مسئولیت روانشناسان را در قبال مخاطبان که گروههای مختلف مردم، اعضای سازمان روانشناسی و دانشجویان این رشته هستند، بیشتر میکند.
انجمن سالمندی کشور تاسیس میشود
در این خصوص علی مظاهری، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به جایگاه سازمان نظام روانشناسی گفت: نظام روانشناسی باید با بدنه دانشگاهی به ویژه اساتید و دانشجویان این رشته ارتباط موثر بیشتری داشته باشد. ای مساله تاکنون حلقه مفقوده این نهاد بوده اما در آینده به صورت جدی باید پیگیری شود.
وی همچنین ناامیدی شغلی دانشجویان رشته روانشناسی را یکی دیگر از نقاط ضعف سازمان نظام روانشناسی دانست و افزود: با وجود ۲۴۰ هزار دانشجوی رشته روانشناسی، هنوز نام روانشناسی نتوانسته از این پتانسیل برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند یا برای آنها زمینه اشتغال فراهم کند. در حال حاضر جمعیت کشورمان به سمت سالمندی در حال حرکت است و می توان از این موضوع برای اشتغال فارغ التحصیلان روانشناسی استفاده کرد. در همین راستا انجمن سالمندی در حال تاسیس است تا بتوانیم نیازهای این قشر رو به تزاید را مرتفع کنیم.مظاهری با بیان اینکه استقبال مردم از روانشناسان در سالهای گذشته به صورت چشمگیری افزایش یافته است، می افزاید: نظام روانشناسی وظیفه دارد از این پتاسیل استفاده کند و با تکیه بر توان اعضا برای توسعه خدمات در سطح جامعه اقدام کند زیرا خلاقیت لازم برای این اقدام در مجموعه نظام روانشناسی وجود دارد که در دوره بعد سازمان باید به آن توجه شود.
بیمه خدمات روانشناسی یک موضوع استراتژیک
حسین مجتهدی، روانشناس و روان درمانگر نیز با انتقاد از مغفول ماندن خدمات سلامت روان در کشور گفت: در حال حاضر برای بیشتر بیماریهای جسمی بیمه داریم اما برای سلامت روان و مشاوره هیچ بیمه ای وجود ندارد و تنها خدمات بیمه موجود را روانپزشکان دریافت می کنند چون درمان دارویی انجام می دهند.
وی با اشاره به اقدامات انجام شده برای اجرایی شدن بیمه خدمات سلامت روان ادامه داد: رایزنیهایی از سوی مسئولان انجام شده و جلساتی با برخی نمایندگان مجلس و سازمان مدیریت و برنامه ریزی برگزار شده است اما منابع مالی بیمه و نقشه راه اجرای آن مواردی است که هنوز به اجماع نرسیده است.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه با مرکز پژوهشهای مجلس و دبیر شورای عالی بیمه مذاکراتی داشتیم، گفت: موضوع بیمه روانشناسی برای ما اهمیت استراتژیک دارد و بهزیستی از تمام ظرفیت خود در این حوزه باید استفاده کند.
وی با توصیه به اعضای جدید سازمان نظام روانشناسی گفت: خود سازمان نظام روانشناسی به لحاظ سازماندهی و تشکیلاتی باید چابک باشد و خود را بازسازی کند تا شکل سازمانی جدی بگیرد و به لحاظ توان مالی ارتقا یابد. سازمان باید برنامه استراتژیک داشته باشد به طوری که همه اعضا بدانند سازمان از کجا می خواهد حرکت کند و به کجا برسد. نظام روانشناسی باید برای هر سلیقه و گرایشی جای خود را داشته باشد و با تکثرگرایی و بر اساس خرد جمعی حرکت کند تا محوری باشد برای سازماندهی روانشناسان و مشاوران کل کشور.
مجتهدی در مورد اختلاف بین سازمان بهزیستی و نظام روانشناسی در خصوص صدور مجوز مراکز مشاوره خاطرنشان کرد: چند ماه است که در حال مذاکره با معاونان مختلف بهزیستی هستیم و صدور فرایند مجوز باید با یک همکاری متقابل انجام شود. مرجع صنفی بخشی از کار را باید انجام دهد که موضوع پروانه اشتغال فرد است و سازمان بهزیستی باید بخشهای حاکمیتی کار را برعهده بگیرد و در یک تعامل دوجانبه این کار انجام شود.
وی در زمینه اولویتهای سازمان نظام روانشناسی ادامه داد: اول از همه صنف روانشناس و مشاور باید یک انسجام برسند تا همه به آن احساس تعلق داشته باشند. در عین حال ذیل این نهاد، سازماندهی شوند و منافع صنفی و تخصصی خود را دنبال کنند. بخشی از این مطالبات رفاهی، تخصصی و بخشی مربوط به ارتباط با مجامع جهانی است.
صدور مجوز در نظام روانشناسی اصلاح شود
سینا امینی نیز با یادآوری این نکته که در کشورهای توسعه یافته، روانشناسی در عرصه های مختلف مثل روان، درمان، صنعت و محیط زیست یک الزام است، گفت: هر جا انسان هست، مسائل روانی هم وجود دارد و امروزه بیشتر از توسعه اقتصادی روی توسعه انسانی سرمایه گذاری می شود.
وی اضافه کرد: با وجود همه زحمات کشیده شده از سوی روانشناسان و سازمان نظام روانشناسی هنوز خلاءهای جدی در این حوزه احساس می شود که بارزترین آنها نبود ارتباط میان نظام روانشناسی با بدنه روانشناسان کشور است به طوری که اعضای جوان سازمان هیچ کانال ارتباطی که نظریات و دغدغه های خود را منعکس کنند پیدا نمی کنند.
امینی تاکید کرد: باید یک رویکرد از پایین به بالا در سازمان نظام روانشناسی شکل بگیرد و این ارتباط دو طرفه در راس امور سازمان باشد.
وی گفت: در حوزه هایی تشکل صنفی باید با سازمانهای دیگر ارتباط موثر برقرار کند و سازمان نظام روانشناسی که متولی خدمات روان درمانی و پوشش دهنده این خدمات است باید به حوزه بیمه ها ورود کند. سازمان نظام روانشناسی در این زمینه ضعیف عمل کرده است و با وجود همه تلاش ها اقدامات موثر انجام نشده است.
وی با اشاره به اینکه نظرات روانشناسان در برنامه های سازمان نظام روانشناسی و همچنین در سطوح عالی تصمیم گیری در کشور نادیده گرفته می شود، گفت: سازمان نظام روانشناسی باید هویت حرفه ای روانشناسان را در نظر داشته باشد همانطور که سازمان نظام پرستاری و پزشکی در صدور مجوز فعالیت برای اعضای خود به خوبی عمل کرده اند، نظام روانشناسی نیز باید برنامه های مدونی در این موضوع داشته باشد. در حال حاضر روانشناسان زیادی داریم که عضو نظام نیستند اما خدمات خوبی دارند و در مقابل افراد زیادی هم هستند که خدمات باکیفیت ارائه نمی دهند اما عضو سازمان نظام روانشناسی هستند بنابراین روند صدور مجوز فعالیت در نظام روانشناسی دارای خلاءهایی است که باید اصلاح شود زیرا روایی و پایایی ندارد.
امینی گفت: صدور پروانه فعالیت باید سطح بندی داشته باشد و اگر دغدغه مراجعان را داریم باید خدمات خوب ارائه دهیم و پایگاه خودمان را محکم کنیم در حال حاضر خدمات درمانی تحت نظارت روان پزشکان انجام می شود در حالی که متولی این امر باید روانشناسان باشند اما وزارت بهداشت معتقد است ارائه خدمات روانشناسان باید از سوی روان پزشکان تایید شود در حالی که روان پزشک در حوزه ای دخالت می کند که تخصصی در آن ندارد به طور مثال اگر فردی بخواهد مشاوره پیش از ازدواج بگیرد برای اینک بتواند از بیمه استفاده کند باید به تایید روان پزشک برسد در حالی که روان پزشکان برای این مسئولیت تربیت نشده اند. البته رویکرد ما روان پزشک ستیزی نیست و قرار است به عنوان کسانی که خدمات سلامت ارائه می دهیم دست در دست هم داشته باشیم اما رویکرد وزارت بهداشت، پزشک محور است.
این روانشناس افزود: برای پیش بردن موازی خدمات روانی به اساتید روانپزشک به ویژه در زمینه بیماری های حاد که نیاز به بستری دارند، نیاز است. سازمان نظام روانشناسی نتوانسته از حقوق زیرمجموعه خود دفاع کند و لابی موثری انجام نشده است. همچنین بحث ارائه مجوز مراکز مشاوره باید به دقت پیگیری شود. در حال حاضر سازمان بهزیستی در ارائه مجوزها بهتر عمل کرده است و اگر به تعرفه مصوب سازمان نظام روانشناسی برای خدمات مشاوره و روان توجه کنیم، می بینیم که تعرفه ها به قدری پایین است که ارائه این خدمات را بی ارزش می کند. حتی برگزاری روز روانشناس و مراسم ویژه آن بر عهده بهزیستی بود. بنابراین باید عملکرد خوب سازمان بهزیستی یک الگو برای نظام روانشناسی باشد. همچنین عملکرد سازمان نظام روانشناسی در زمینه مهارت افزایی و آموزش به اعضا مورد نقد است. در شرایطی که دانشگاه های ما امکانات و اساتید متخصص و اعضای هیات علمی متبحر به میزان کافی در اختیار ندارند، سازمان نظام روانشناسی هم فقط به برگزاری کارگاه ها برای افرادی خاص بسنده کرده است تا ساعاتی را به عنوان کارورزی بگذرانند بدون اینکه یک برنامه مطالعه شده و صحیح وجود داشته باشد. به همین دلیل این طرح با شکست مواجه شد.
یدک کشیدن اسم مشاور، طلاق و اعتیاد را حل نمیکند
همچنین مهدی میرمحمدصادقی، معاون مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی با اشاره به لزوم تقویت جایگاه نظام روانشناسی در اذهان و باور عمومی جامعه افزود: پزشکان زمانی اقتدار خود را تثبیت و اعتبار کسب کردند که توانستند بیماریهای واگیردار را کنترل کنند. خط مقدم کنترل آسیبهای اجتماعی نیز روانشناسان، مشاوران و مددکاران هستند.اگر بتوانیم در کنترل آسیبها، کنترل خشونت و آسیبهایی نظیر آزار و تجاوز و طلاق و اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی کاری کنیم، هم جامعه سود می برد هم ما سود می بریم و هم صاحب اعتبار خواهیم شد. بنابراین ورود روانشناسان و مشاوران به صورت سیستماتیک برای پیشگیری کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی فرصتی است که جامعه روانشناسان بتواند قدرت تخصصی خود را به نشان دهد و معتقدم این می تواند حتی اعتبار مالی هم ایجاد کند.
وی تاکید کرد: در حوزه پیشگیری نیز باید به صورت جدی به ویژه در حوزه اعتیاد وارد شوند که تابه حال هم شده اند. باید بتوانیم وارد موضوع روان درمانی بشویم تا افرادی را که تا حدودی آسیب دیده اند بهبود ببخشیم و از آسیبها دور کنیم. باید تخصص مشاوران را هم در پیشگیری و هم ارتقای سطح سلامت روانی اجتماعی و هم در زمینه درمان و شفابخشی آسیب دیدگان روانی اجتماعی به منصه ظهور برسانیم و این میسر نخواهد شد مگر اینکه این جامعه با ثبات و متخصص باشد. به صرف یدک کشیدن اسم روانشناس و مشاور، درمانی رخ نمی دهد و از طلاق پیشگیری نمی شود. همسرآزاری کاهش پیدا نمی کند روابط جنسی خطرناک کم نمی شود بلکه مشاوران باید در بالاترین سطح تخصصی کار کند زیرا این یک مداخله جدی و درمانی است و با سرنوشت افراد و با شرایط روحی کاملا در رابطه است.