تکنیکها و روشهای تبلیغاتی همواره ابزار مؤثری برای معرفی محصولات
بهشمار میروند. محصولات فرهنگی نیز مانند هر کالای دیگری نیاز به تبلیغات
تأثیرگذار برای جذب مخاطب دارند. امروزه بزرگترین پروژههای فیلم و
سریالسازی در دنیا همزمان با آغاز پیشتولید، برنامه مدونی برای
روابطعمومی و تبلیغات محصول هنریشان در نظر میگیرند.
تعامل با
رسانهها به منظور انعکاس اخبار و همزمان تبلیغات و معرفی کالای هنری،
بخشی از وظایف اصلی روابطعمومی فیلمها و سریالهاست. در ایران
روابطعمومی در فیلمسازی حرفهای هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.
گرچه
شاید در بعضی پروژهها نام روابطعمومی به چشم بخورد اما در عمل، کارکرد و
ماهیت آن برای بسیاری از فیلمسازان و مدعیان این حرفه روشن نیست. تبلیغ
درباره یک اثر هنری مانند یک سریال آداب خاص خودش را دارد. مخاطب با تماشا
یا گوشسپردن به تبلیغ یک سریال علاوه بر آشنایی با هنرمندان و کارگردان،
باید با روح اثر درگیر شود و ذهنش در قصه جا بماند.
چنین است که
گاهی مشاهده میشود، یک سریال با فیلمنامه قوی در کنار تبلیغات گسترده به
یک اثر ماندگار تبدیل و از سوی مخاطبان با اقبال فراوان روبهرو میشود؛
بهاصطلاح بر سر زبانها میافتد و در دورهای بحث روز مجالس هنری و
غیرهنری میشود و حتی سالها بعد نیز از سنین و اقشار مختلف دوباره به
تماشای آن مینشینند و درباره شخصیتها و سرنوشت آنها گفتوگو میکنند.
بیراه
نیست اگر سریال «شهرزاد» را به کارگردانی حسن فتحی در زمره همین آثار
بهشمار آوریم؛ یک سریال موفق شبکه نمایش خانگی که از طرفی تحسین منتقدان و
جامعه هنری را بههمراه داشته و از طرف دیگر با کمک استراتژیهای تبلیغاتی
متفاوت، باوجود تمام محدودیتها، مخاطبان را با قصه همراه کرده است. سریال
«شهرزاد» با فیلمنامه و عوامل قوی توانست نگاههای بسیاری را به خود جلب
کند.
تماشاگران بیشماری از اقشار و سنین مختلف با قصه و شخصیتها
ارتباط تنگاتنگ برقرار کردند و مخاطب دهه ٩٠ به تماشای داستانی از دهه ٣٠
شمسی نشست که روایتی تازه داشت. با یک جستوجوی ساده در میان صفحات
هواداران «شهرزاد» در شبکههای اجتماعی میتوان به دلتنگی و ناراحتی آنها
از اتمام فصل اول سریال محبوبشان پی برد و بر رابطه عمیق میان مخاطبان با
«شهرزاد» صحه گذاشت.
به گفته بسیاری از منتقدان، این اثر از هر
لحاظ استانداردهای لازم را بهعنوان یک محصول باکیفیت برای جذب مخاطب دارد؛
کارگردانی حرفهای، بازیهای مبهوتکننده نقشآفرینان در کنار رنگ، صدا و
تصویر هماهنگ، از لحاظ فنی کار را بینقص جلوه میدهد. جذابیت داستان همراه
با طراحی صحنه و لباس بینظیر در لوکیشنهای متعدد تاریخی، کشش بیننده را
برای دقت و پیگیری هر دقیقه از سریال بیشتر میکند. اما به نظر میرسد نکته
دیگری که «شهرزاد» را از سایر محصولات شبکه نمایش خانگی متمایز میکند،
توجه دستاندرکاران این سریال به موضوع روابطعمومی و تبلیغات و
سرمایهگذاری در این بخش است.
گویا عوامل مجموعه «شهرزاد» این مهم
را درک کردهاند که یک محصول، هرچند خوب و باکیفیت باشد اما تا از مجراهای
تبلیغاتی مناسب به مخاطب معرفی نشود، از شانس بالایی برای دیدهشدن
برخوردار نخواهد بود. دستاندرکاران «شهرزاد» از ابتدا با برگزاری نشست
خبری، یک ماه پیش از آغاز پخش سریال، روابطعمومی پاسخگو به مخاطب و در
تعامل با رسانهها را بهعنوان پل ارتباطی خود معرفی کردند و نشان دادند
تصمیمی جدی برای عرضه متفاوت کالای خود به بازار دارند.
آنها
بهخوبی از جایگاه روابطعمومی و نقش تعیینکنندهاش در میزان فروش محصولات
هنری در دنیا باخبر بودند و تمام تلاششان را برای جذب مخاطب بیشتر و
همراهیاش تا پایان قصه انجام دادند. برگزاری دو رویداد بزرگ یعنی «فرش
قرمز آلمان» پیش از آغاز اولین قسمت و «اکران سریال شهرزاد در سینما ملت»
تبلیغات این پروژه را وارد فاز جدیدی کرد. برپایی مراسم فرش قرمز یک سریال
بخش خصوصی در یک کشور خارجی برای نخستینبار و همچنین تماشای آن بر پرده
سینما ملت همراه با خیل عظیم هواداران، از اتفاقات کمنظیر در عرصه هنر و
فرهنگ این مرزوبوم است.
تیم رسانهای با بهکارگرفتن روشهای
گوناگون توانست نام «شهرزاد» را قبل از شروع سریال بر سر زبانها بیندازد و
طیف بسیاری را برای آغاز قصه منتظر و کنجکاو کند. پخش ویژهنامههایی به
نام «شهرزادنامه» در شکل و شمایل یک روزنامه، پیش از آغاز سریال و توزیع آن
توسط کلاهمخملیها در سطح شهر تهران و برخی شهرستانها از دیگر اقدامات
بدیع و اثرگذار بود. «شهرزادنامه» درواقع با هدف معرفی بازیگران و عوامل
این مجموعه و آشنایی مخاطبان با حالوهوای تاریخی و عاشقانه قصه، در چند
نوبت منتشر شد.
میتوان بهجرئت گفت روابطعمومی مجموعه «شهرزاد»
اولین روابطعمومی منسجم و شکلیافته را برای محصولات فرهنگی- هنری، فیلم و
سریال پایهگذاری کرد و با دردستگرفتن نبض فضای مجازی در شبکههای
اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام، قشر جوان را هدف خود گرفت و با
طراحیهای متفاوت از تصاویر بازیگران و سکانسهای سریال، ساخت تیزرهای
گوناگون و... صدای بلندگوهای خود را بیشتر کرد و با راهانداختن صفحههای
بهروز در اینستاگرام و کانال تلگرام، موج گستردهای را در بین هواداران به
راه انداخت. روایت شاعرانه از صحنههای بهیادماندنی هر قسمت با طراحیهای
گرافیکی زیبا که در شبکههای اجتماعی مختلف دستبهدست میشد، از دیگر
ابتکارات جالب روابطعمومی و تیم تبلیغات برای کمک به برقراری ارتباط عاطفی
مخاطب با سریال است. بیش از ٥٠٠ هزار دنبالکننده در صفحه رسمی در
اینستاگرام، بیش از یکصد هزار شرکتکننده در کمپین «من و شهرزاد» به منظور
دریافت تصاویر و نوشتههای هواداران درباره سریال و بیش از ١٣٥ هزار عضو در
کنال تلگرام، از رکوردهای جالبی است که نشان از تعامل درست روابطعمومی
این مجموعه با مخاطبان دارد. در این میان از آنچه نمیتوان گذشت، ترانههای
«محسن چاوشی» با صدای خاص و محزونش برای «شهرزاد» است. «محسن چاوشی» نیاز
به معرفی ندارد. آنها که با سبک و سیاق کارهایش آشنا هستند، میدانند که او
برای هر اثری نمیخواند و حساسیت بسیاری در انتخاب دارد.
چاوشی با
انتخاب اشعار زیبا و ساخت و تنظیم آهنگهای شنیدنی، محبوبیت سریال را
چندبرابر کرد. با اینکه داستان سریال «شهرزاد» مربوط به دهه ٣٠ خورشیدی
است، اما ساخت کلیپهای تأثیرگذار و همراهی صدای چاوشی با صحنهها و تصاویر
سریال هر بار غوغایی در بین هواداران به پا میکرد. تیم رسانهای سریال
نیز با اقدامات درست و بموقع در انتشار آهنگها و ساخت کلیپها، موجب
افزایش فراگیری این ترانهها شدند. نمونه آن نیز دانلود میلیونی قطعه
«کجایی» است که قریب به چهار میلیون نفر آن را تنها از کانال اختصاصی
شهرزاد در تلگرام، گوش کردهاند.
این مجموعه با درپیشگرفتن
پاسخگویی فوری به تماشاگران، به رسالت اصلی خود بهعنوان یک روابط عمومی
عمل کرد. بنا بر گزارشهای دریافتی از سوی روابط عمومی این سریال، تاکنون
بیش از ٢٥٠ هزار پیام تلگرامی از سوی مخاطبان پاسخ داده شده است که با وجود
مشغله بسیار ناشی از اقدامات متنوع این تیم، عملکردی قابلتحسین است.
طرح
مفهوم «دانلود حلال» یا همان فروش آنلاین نسخه الکترونیک قسمتهای سریال
از وبسایت اصلی، راهکار مؤثری برای مقابله با خرید غیرقانونی محصولات هنری
است که برای نخستینبار از سوی کادر سازنده یک اثر، موردتوجه قرار گرفته
است. بهروزبودن وبسایت رسمی، انتشار اخبار و فعالیتهای مرتبط و پاسخ به
نظرات کاربران گواه دیگری بر حس احترام به مخاطب از سوی عوامل این مجموعه
است. یقینا همه این اقدامات باعث شده است وبسایت رسمی این سریال در مدت
کوتاهی در بین ٢٠٠ وبسایت پربیننده کشور براساس رنکینگ الکسا قرار گیرد که
در نوع خود اتفاقی بیسابقه است. امکان خرید پستی تمامی قسمتهای سریال و
تحویل در سراسر کشور از دیگر اقداماتی است که این تیم تبلیغاتی برای سهولت
در دسترسی به نسخههای اصلی انجام داده است.
با وجود تلاشهای
بسیار تیم رسانهای در مقابله با قاچاق گسترده این محصول پربیننده، اما در
نبود قانونی با ضمانت اجرائی محکم درباره حقوق مالکیت آثار هنری، شمار زیاد
دانلود و کپی غیرمجاز، گریبان سازندگان این مجموعه را نیز گرفت. روابط
عمومی این سریال با راهاندازی کمپینی به نام «روز شهرزاد» همزمان با تولد
بازیگر این نقش، از عموم همراهان و مخاطبان خود خواست با اقدامی مشترک،
حمایت خود را از خرید نسخههای اصل این سریال اعلام کنند.
از اهداف
این کمپین میتوان به مواردی مانند پرهیز از دانلود و خرید نسخههای
غیرقانونی، پرهیز از بهاشتراکگذاری دیویدیهای سریال، برخورد با
فروشندگان و ترویجدهندگان نسخههای تقلبی اشاره کرد. برپایی چنین
کمپینهایی بیشک برای دو دسته از افراد زنگ هشدار بلندی است. یک برای آن
دسته از کسانی که با نادیدهگرفتن زحمات تهیهکننده، سرمایهگذاران،
کارگردان و بازیگران دست به قاچاق گسترده آثار هنری میزنند و وجدان و
اخلاق و شرع را هم زیر پا میگذارند. دو برای کسانی که باید به فکر فرو
روند و راه چارهای برای جلوگیری از این خسارات که بر پیکره فرهنگ و هنر
کشور وارد میشود، ارائه دهند. عرضه آویز «مرغ آمین» به عنوان نمادی
بهیادماندنی از «شهرزاد» و فلشمموریهای حاوی قسمتهای سریال و ماگ و
پیکسل ویژه «شهرزاد»، مهر تأییدی بر احترام به سلیقه و خواسته مخاطب است که
آلبوم خلاقیتهای تبلیغاتی این تیم را زیباتر میکند.
بیش از ٧٠
بازیگر، چندین کارگردان مطرح و منتقد سینما، چندین ورزشکار، خواننده و
همچنین استادان ارتباطات، درباره این سریال به اظهارنظر پرداختند و همگی بر
زیبایی این هنر، کارگردانی و تهیهکننده را در بین چهرههای شاخص بهویژه
هنرمندان به راه انداخت.
در آستانه پایان سریال «شهرزاد» میتوان
تمامقد از زحمات عوامل تولید این مجموعه تشکر کرد و به آینده سریالسازی
در ایران امیدوار بود. در شرایطی که مردم از تماشای محتوای تکراری و
کسلکننده سریالها، خسته شده بودند و مدام به دنبال جایگزینی سریالهای
خارجی برای پرکردن این خلأ بودند، حسن فتحی توانست نگاه مخاطبان را به سوی
یک محصول باکیفیت وطنی جلب کند و با داشتن فکری نو و اهمیتدادن به ذائقه
تماشاگر، باز هم با ساخت اثری ماندگار کلکسیون افتخارات هنریاش را کاملتر
کند؛ چنانکه نهتنها هموطنان در داخل کشور در انتظار دوشنبههای
«شهرزاد» بمانند بلکه ایرانیان خارج از کشور نیز به تماشای یک سریال دیدنی
حتي کیلومترها دور از وطن بنشینند.
از طرفی دیگر با نگاهی به
تاکتیکهای تبلیغاتی و پررنگبودن نقش روابط عمومی سریال «شهرزاد» میتوان
گفت فصل جدیدی از چگونگی تعامل با مخاطب و جلب اعتماد تماشاگر در روند
سریالسازی ایران اتفاق افتاد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا مردم
ایران در طول هشت ماه با شخصیتهای سریال «شهرزاد» همذاتپنداری کنند و از
ناراحتی آنها ناراحت و از شادیشان، خوشحال شوند.
قطعا تصمیم به
ساخت فصل دوم «شهرزاد» ناشی از همین استقبال بیسابقه تماشاگران از دیدن یک
اثر فاخر است و با نگاهی به کارنامه حسن فتحی میتوان منتظر یک شاهکار
هنری دیگر از این کارگردان خوشنام بود. دستمریزاد به حسن فتحی برای هنر
کارگردانیاش و سیدمحمد امامی، تهیهکننده هوشمند این اثر برای اندیشه
بزرگش.
روزنامه
شرق