به گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛ روزنامه هم میهن نوشت:گروهی که انگار پرشمارتر بهنظر میرسند، از جمشیدی دفاع میکنند اما در مقابل نمیشود روایتهایی را نیز که این هنرپیشه پولساز این سالهای سینمای ایران را مقصر میدانند، بهکلی ناچیز دانست. آمارهایی نیز از این تقابل البته منتشر شد که در آن، کفه طرفداران بیگناهی جمشیدی بیشتر بود اما برای ارجاع به این آمار باید به دو نکته توجه کرد.
یکی اینکه این بررسی در روزهای نخست این تقابل و پیش از انتشار سخنان دختر شاکی پرونده و نیز خروج جمشیدی از ایران به مقصد کانادا انجام شده است. دیدیم که این دو خبر بهخصوص اولی نیز بسیار در فضای عمومی مورد توجه قرار گرفت، بنابراین اینک میرسیم به نکته دوم که عبارت است از اینکه در چنین پروندههایی، رصد کنش کنشگران مجازی باید در فواصل کوتاه و باتوجه به این نقاط عطف شکلگرفته در جریان پرونده باشد و نمیتوان به یک رقم و تحلیل بسنده کرد.
بههرروی بدون تعارف، اگر دغدغهمان عدالت، انصاف و حفظ حرمت، کرامت و حقوق آدمها باشد، خیلی از خبرها کار نمیشد و خیلی از پیشبینیها و این دعواهای حیدری ـ نعمتی شکل نمیگرفت. کمی عجیب نیست که جمعیتی کثیر براساس پیشفرضها، سلایق، علایق و نظرشان درباره میزان هنر بازیگری جمشیدی یا برداشتشان از اغواگری زنان، احکامی کلی و مطلق صادر میکنند و خود را در مبارزهای جانانه بر سر چیزی میبینند که اطلاع اندکی از آن دارند، اما چندان در قید این مهمتر از هر مهمی نیستند که این پرونده، یک مسابقه فوتبال یا حتی رقابتی میان دو جناح سیاسی نیست که بخواهیم آن را به کریخوانی و جبههسازی تقلیل بدهیم.
آنچه میتواند آبروی آن مرد را بخرد یا روح رنجدیده آن زن را اندکی تسلی بخشد، دادگاهی منصفانه، عادلانه و مبتنی بر موازین انسانی و حقوق بشری است که در آن شواهد ارائه شود، ادله به سمع و نظر قضات برسد، شاکی و متشاکی از حق خود دفاع کنند و درنهایت تقصیرها و قصورها تعیین شود.
اهمیت عمده برگزاری چنین دادگاهی را در وهله اول باید تعیین تکلیف طرفین همین پرونده جنجالی دانست اما در کنار آن نباید از پیامدهای مثبت آن در افزایش اعتماد جامعه به قوهقضائیه و آگاهسازی عمومی نسبت به چنین پروندههای پیچیدهای بهآسانی گذشت. زشت یا زیبا، خوب یا بد، متاسفانه امروز چنین پروندهای پیشروی ماست و وجدان بسیاری را معذب کرده، اما خوب است که از این موقعیت استفاده شود برای گشودن بحثهایی جدیتر و گسترش حساسیت عمومی درباره آسیبهای اجتماعی، راههای مقابله با آنها، کاستیهای حقوقی موجود، وظایف حکومت و مراقبتهایی که افراد، اصناف و رسانهها باید دراینزمینه داشته باشند.
خاطرتان باشد سال پیش جامعه فرانسه در شوک تجاوز به ژیزل پلیکو فرو رفت اما بههرروی تصمیم آن زن در پیگیری علنی آن پرونده، دستمایهای شد که جامعه خود را در آیینه آن بنگرد، حس شرمساری جمعی را تجربه کند و بیشازپیش به ایجاد شرایطی انسانیتر بیاندیشد. این فرصت را هدر ندهیم.