دبه گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛ریافت بسیاری این بود که اگر اقتصاد کشورت را درست و ظرفیتهای ملک را احیا کنیدو اگر برنامهها را برای رفاه و آسایش و آرامش ملت به نتیجه برسانید، مردم همان دینی را خواهند پذیرفت که شما مبلغ آن هستیدو همان خدایی را بندگی خواهند کرد که شما میپرستید.
در این مجموعه کثیر النمایش هم دیدیم که چون یوسف مصر را از قحطی نجات داد، فقرا را غنی کردو بردهها را آزادی بخشید، مردم هم به این باور رسیدند که خدای یوسف تواناتر از خدایان معبد آمون است. در نهایت هم مردم همان خدایی را پرستیدند که یوزارسیف یا همان یوسفِ نبی گفته بود. به همان آیینی درآمدند که دینِ عزیز مصر بود.
این حکایت را حکمتی است فرازمانی و فرا سرزمینی. هرجای دنیا "الناس علی دین ملوکهم" زمانی تحقق عینی و عملی پیدا میکند که ملوک، به آبادانی مُلک و آرامش ملت همت کنند. نجات ایمان و مُلک به هم گره خورده است. کلید گشایش هم آبادانی است.
اگر بالادستیها در رفاه باشند و دیگران گرفتار، اتفاقی که میخواهیم نخواهد افتاد. برای روی دادن اتفاق مبارک دینداری و غیرت ورزیدن بر آن باید دهها اتفاق در حوزه زندگی بیفتد که مردم آن را در زندگی خود لمس کنند. ملموس نباشد، گریز از مرکز و قهر با باورها ملموس خواهد شد. وقتی خبرهای واقعی نسبت معیشتی مردم را ناتراز گزارش میکند نمیتوان به تزیین کلمات، مردم را جذب کرد.
زمانی که خط فقر، به گفته کارشناس روابط کار 55 میلیون تومان است و متوسط حقوقها در ایران حدود 17 میلیون تومان نمیتوان مردم را پا به پای خود برد. فاصله ما با مردم دقیقا به همین اندازه میشود. اگر نزدیکی شان را میخواهیم باید این فاصله نجومی را کم کنیم. اگر فاصله دریافتی مردم با خط فقر بیشتر باشد، از ما هم بیشتر دور خواهند شد. اگر این گسل، پُر شود، اگر معیشت مردم محترمانه و کریمانه مقدور شود، مساجد ما هم شلوغتر خواهد شد. در خیابان هم چیزی خواهیم دید که به متر و معیار معرفت دینی نزدیکتر است. یوسف اول نان مردم را تامین کرد بعد حرف از ایمان زد. این قاعده را اگر بر عکس کنید جواب نمیدهد. به مسئولان محترم باید گفت راه یوسف را بروید اگر مردم را در راه خدا میخواهید.