به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ امیر سرتیپ دوم خلبان رضا رمضانی از خلبانان نیروی هوایی ارتش در آزادسازی خرمشهر است که لحظه به لحظه نبرد با دشمن بعثی را روایت کرده است.
بنا بر روایت فارس، سوم خرداد هر سال یادآور روزهایی است که رزمندگان اسلام توانستند با تلاش و رشادتهای بسیار خرمشهر را از چنگال رژیم بعثی عراق آزاد کنند. عملیاتی که نیروهای بسیاری در آن نقش ایفا کردهاند و روایتهای بسیاری از این نقش آفرینیها موجود است.
امیر سرتیپ دوم خلبان رضا رمضانی از خلبانان جنگنده اف-۵ و اف-۱۴ بوده است و در عملیاتهای بسیاری حضور داشته است. وی در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی در پایگاه شکاری دزفول حضور داشت و بخشی از مقاومت در برابر دشمن بعثی بوده است.
در ادامه گزیده اظهارات این خلبان دوران دفاع مقدس میآید:
*تا سال ۱۳۶۴ خلبان هواپیمای اف-۵ بودم و از همان سال به همراه گروهی دیگر برای خدمت با هواپیمای اف-۱۴ انتخاب شدیم.همانطور که میدانید، جنگ در حقیقت از ۲۵ و ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد؛ زیرا من در آن زمان به عنوان معلم خلبان در دانشکده خلبانی مشغول بودم و نیروی هوایی یک نیروی نظامی دانشمحور بود که به دقت شرایط را زیر نظر داشت. پیش از شروع جنگ، بسیاری از خلبانان در ستاد و سایر مراکز عملیاتی، به پایگاههای عملیاتی منتقل شدند. البته نیروی هوایی در آن سالها به ویژه در شهریور ۱۳۵۹، بسیار فعال بود، به خصوص در جبهه غرب.
*در روز ۱۸ شهریور، خلبانان شهید محمود اسکندری و شهید ایلخانی برای بمباران مناطقی که عراقیها در مرز اشغال کرده بودند، مأموریت یافتند که در جریان آن، هواپیماهایشان مورد اصابت قرار گرفت. ما در ۲۷ شهریور در پایگاه شکاری دزفول بودیم که عراق نقاط مهم نظامی و برخی پاسگاههای ما را عنوان اخطار یا هر دلیل دیگری اشغال کرده بود. بنابراین خلبانان دائماً از این پایگاه پرواز میکردند و مراکز اشغال شده توسط عراقی را بمباران میکردند.همین روز، دو هواپیما از همین پایگاه، به فرماندهی جاویدالاثر محمد زارع نعمتی و شهید بزرگوار سید الاسرا حسین لشکری در دو پرواز جداگانه، هنگام بمباران مواضع دشمن، هدف قرار گرفتند. یعنی شرایط پایگاه در آن زمان نیمه آمادهباش بود. به گونهای که تعداد هواپیماهای آماده پرواز (آلرت) بیشتر از حالت عادی بود؛ زیرا انتظار حمله وجود داشت.
*خود ما در روز ۳۱ شهریور قبل از طلوع آفتاب در وضعیت آلرت (آماده باش) صبح بودیم و هنگام ظهر وقتی تعویض شده بودیم و زمانی که به محل ناهارخوری رفته بودیم، صدای انفجار مهیبی شنیده شد؛ هر کسی از هر نقطه پایگاه در حال خارج شدن بود و ما از درب باشگاه خارج شدیم و به سمت پست فرماندهی آمدیم.
*یاد و خاطره مرحوم کیقباد اردشیرجم، خلبان زرتشتی و از خلبانان عملیاتی و جنگی، گرامی باد. در آن زمان، از هر دین و مذهب، خلبانانی حضور داشتند که همگی با هم متحد و همدل بودند.
*اولین پاسخ نیروی هوایی در روز اول جنگ، از سوی دستههای چهار فروندی پرواز از پایگاههای همدان و بوشهر بود که پیام روشنی به دشمن دادند؛ اینکه بیشه خالی از شیر نیست.
*در این روزها، شهیدان عزیز همچون شهید صالحی و شهید خالد حیدری که از عزیزان اهل تسنن بود، جان خود را در راه میهن فدا کردند.وقتی به سمت پست فرماندهی حرکت کردیم، اولین گروه حملهکننده عراقی از بالای سر ما عبور کرده و وارد منطقه شدند.
*در روز اول مهر، یعنی روز دوم جنگ، این پایگاه توانست حدود ۱۴۰ پرواز انجام دهد؛ مأموریتهایی که به طور منسجم و دقیق برنامهریزی شده بود و شامل حملات به ناصریه، شعیبیه، رادار و پایگاه شکاری کوت و دیگر مناطق هدف بود.
*این پایگاه با مرز عراق و حدود ۴۰ مایل فاصله دارد و نوک تیز حمله عراق از نظر زمینی نیز، مسیری بوده است که باید از کرخه عبور میکردند، خوزستان را محاصره میکردند و این پایگاه هم جزء اهداف بعثیها بود تا آن را به تسخیر خود درآورند.
*در روزهای اولیه جنگ، نیروی هوایی با اجرای بیش از ۱۹۱ سورتی پرواز توسط عراق مواجه بود ولی این تعداد در روزهای بعد کاهش یافت. با وجود بمباران شدید، این پایگاه و نیروهایش ایستادگی کردند و اجازه ندادند دشمن اهداف خود را محقق کند.فرماندهان ارتش تدابیری اندیشیده بودند تا از دیگر پایگاهها کمک گرفته شود و خلبانان پایگاههای تبریز، همدان و بوشهر در کنار خلبانان دزفول، به دفاع و عملیات ادامه دادند.
*وقتی تعداد هواپیماهای ساقط شده عراقیها را در ابتدای جنگ بررسی کنید شاید بتوان بدون اغراق گفت در روزهای اول جنگ تحمیلی حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد آنها توسط هواپیماهای اف-۴ و اف-۱۴ مجهز موشکهای اسپارو و پدافند قهرمان ما ساقط شدند.
*این اقدام بزرگی بود که نقشه صدام در پیروزی یک هفتهای در ایران را با شکست مواجه کرد و نیروی هوایی استراتژی جنگی عراق را به شکست کشاند. روزهای ابتدایی جنگ وقتی به تعداد شهدای پایگاه دزفول و هواپیماهای از دست رفته آن نگاه میکنیم، البته با شرایط خاص که هر فرد یا خلبان خود فرمانده، نیروی هوایی و ایران بود. یعنی چنین شرایطی در آن مقطع حکمفرما بود که توانستند این افتخار، حماسه و ایثار را خلق کنند.
*وقتی ارتش حضور داشت توانست طرحهای نظامی پیشرفته را انجام دهد. اولین اقدامی که انجام دادند آزادی سوسنگرد بود چون نمیخواستند فجایع رخ داده در این شهر تکرار شود. اقدامی که پس از آن انجام گرفت، شکست حصر آبادان بود چون یکی از اهداف عراق در جنگ با ایران تصرف اروند رود بود، یعنی اگر عراقیها جزیره مینو را تصرف میکردند و در این سمت مسلط میشدند به بخشی از اهداف خود دست پیدا میکردند. تعیین هدف یکی از اقدامات مهم بود که حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه دخیل بودند که حصر آبادان باید شکسته شود.
*خرمشهر ۳۴ روز مقاومت کرد، این مقاومت خرمشهر را باید مرهون نیروهای نظامی و مردمی دانست و باید ثبت و ضبط شود. اهمیت مقاومت مردم در خرمشهر این است که توانستند ۳۴ روز در مقابل سیل سنگین تجهیزات عراق مقاومت کنند.
*[نابودی پل پشتیبانی عراق روی اروند] این اتفاق نتیجه بمبارانهای بیوقفه نیروی هوایی و حملات هوانیروز بود که در شکار تانکها بسیار موثر بودند و در یورش به قلب دشمن هنگامهای میآفریدند. این اقدام در عملیاتهای «پاتک» و «تک» هنگامی که هنوز نیروهای توپخانهای ما نمیتوانستند به کمک نیروهای زمینی بیایند، قدرت هوایی آن مناطق را بمباران میکردند.
*یکی از نقشها متعلق به نیروی هوایی ارتش بود که خلبانان محمود اسکندری و علیاکبر زمانی از طریق تصاویر شناسایی هواپیمای فانتوم RF-۴ از پل پشتیبانی عراقیها در غرب خرمشهر توانستند این پل را منهدم کنند و موجب شدند تا عراقیها هیچ راه برگشت نداشته باشند.وقتی نیروهای ما از شمال وارد خرمشهر شدند عراقیها هیچ راهی برای بازگشت نداشتند و تعدادی خود را به داخل رودخانه انداختند.
*تعداد ۱۱ الی ۱۲ هزار اسیر از ۱۹ هزار اسیر در عملیات بیتالمقدس به خاطر این بود که راه بازگشت نداشتند و مجبور بودند خود را با پارچه و پیراهن سفید تسلیم کنند چون پل پشتیبانی آنها منهدم شده بود.انهدام پل مذکور نیاز به مهارت، شجاعت و ایثار خاصی دارد چون هر دو طرف اروندرود مستقر بودند و اینگونه نیست که شما سینهمال بزنید و بروید بلکه باید خلبان به سمت پل شیرجه بزند در صورتی که احتمال اصابت از هر دو طرف وجود داشت.