در سالهای اخیر، با تداوم تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، مذاکراتی غیررسمی و غیرمستقیم میان دو کشور با نقشآفرینی عمان انجام گرفته است.
این مذاکرات، یکی در مسقط و دیگری در رم و مجددا عمان، با حضور نمایندگان ارشد دو طرف؛ سید عباس عراقچی از سوی ایران و استیو ویتکاف از سوی آمریکا، برگزار شد. این مطلب با رویکرد تحلیلی به مقایسه این سه نشست میپردازد؛ از تفاوت در محل و چارچوب گفتوگو تا سطح موضوعات مطرحشده و نقش میانجیگری عمان. هدف، بررسی این مهم است که چگونه شرایط ژئوپلیتیکی، ترکیب هیئتها و نوع مسائل مورد بحث، مسیر دیپلماسی تهران – واشینگتن را تحتتأثیر قرار دادهاند.
مقدمه
جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، بهرغم قطع روابط دیپلماتیک رسمی از سال ۱۹۸۰، در دورههایی با واسطهگری کشورهای ثالث وارد مذاکرات شدهاند. عمان، بهدلیل روابط متوازن با هر دو کشور و سیاست خارجی غیرخصمانه، همواره نقش مؤثری در تسهیل این ارتباط ایفا کرده است. تحلیل مقایسهای این سه دور نشان میدهد چگونه نوع مسائل، سطح مذاکرات و حتی محل گفتوگوها، پیامهای متفاوتی برای طرفین و منطقه دربر داشتهاند.
۱. مقایسه موقعیت مکانی: رم و مسقط
الف) مسقط: بازگشت به سنت بیطرفی منطقهای
در مسقط، فضای گفتوگو صمیمانهتر، منعطفتر و متناسب با سابقه تاریخی مذاکرات ایران و آمریکا (مانند مذاکرات منتهی به برجام) بود. عمان در این دور میزبان رسمی بود و مذاکرات در خاک خود برگزار کرد، که نشاندهنده اعتماد مجدد طرفین به نقش سنتی مسقط در کاهش تنشهاست.
ب) رم: بیطرفی اروپایی با رنگ دیپلماسی چندجانبه
برگزاری مذاکرات در رم – هرچند با مدیریت عمان – نمادی از تلاش برای جلب حمایت اروپایی، کاهش فشارهای منطقهای و انتقال پیام غیرامنیتی از سوی ایران بود. رم بهعنوان یک خاک ثالث اروپایی، به طرفین امکان تعامل در محیطی غیرنظامیتر و در چارچوب استانداردهای گفتوگوهای دیپلماتیک بینالمللی میداد.
۲. ترکیب هیئتها و سطح مذاکرات
الف) مذاکرات مسقط: نمایندگان امنیتی و استراتژیک
در مسقط، سطح گفتوگو بالاتر و متمرکز بر مدیریت امنیت منطقهای بود. ویتکاف بهعنوان نماینده شورای امنیت ملی آمریکا، با تمرکز بر حملات گروههای نیابتی، دریای سرخ و منافع منطقهای واشینگتن حضور یافت. عراقچی نیز با جایگاه فراتر از وزارت خارجه، نشاندهنده وزن راهبردی مذاکرات بود.
ب) مذاکرات رم: چهرههای دیپلماتیک و فنی
در رم، گفتوگوها با تمرکز بر موضوعات فنی و تحریمی صورت گرفت. عراقچی بهعنوان چهرهای باتجربه در مذاکرات هستهای و تحریمها، و ویتکاف با مسئولیت پیگیری روندهای سیاسی منطقه، بیشتر در قالب مذاکرات دیپلماتیک و سیاستگذاری عمل کردند. سطح گفتوگوها در قالب غیررسمی، اما با هدف تدوین چارچوب تفاهم اولیه دنبال شد.
۳. محورهای مورد گفتوگو در هر دور
الف) مسقط: محور امنیتی، بازدارندگی و کاهش تنش
در گفتوگوهای مسقط، تمرکز بر کاهش عملیات نظامی گروههای متحد ایران، کنترل بحران در عراق و سوریه، و همچنین تأمین امنیت خطوط کشتیرانی در دریای سرخ و تنگه هرمز بود. همچنین از ایران خواسته شد در روابط خود با روسیه و چین در حوزههای دفاعی، شفافسازی بیشتری داشته باشد.
ب) رم: محور هستهای و تحریمها
موضوع اصلی در رم، رفع تحریمها، تبادل زندانیان و بازگشت تدریجی به توافق هستهای بود. دو طرف بهدنبال یافتن سازوکارهایی بودند که در صورت تغییر شرایط سیاسی در دو کشور (از جمله انتخابات آمریکا)، مسیر احیای برجام باز بماند.
۴. نقش عمان در تسهیل گفتوگو
الف) در مسقط: نقش فعال و چندلایه
در دور دوم، عمان نقش فعالتری ایفا کرد. از هماهنگی بینالمللی گرفته تا نظارت مستقیم بر روند گفتوگو، عمان تلاش کرد اعتماد هر دو طرف را بازیابی کرده و فضایی امن برای گفتوگو فراهم آورد. حتی در مواردی پیشنهادهایی برای چارچوب اقدام متقابل ارائه شد.
ب) در رم: میانجیگری در سایه
هرچند مذاکرات در رم برگزار شد، اما هماهنگیها، برنامهریزی و حتی انتقال پیامها از سوی عمان صورت گرفت. عمان نقش «میانجی پنهان» را بازی کرد، و از خاک اروپا بهعنوان ابزار تسهیل ارتباط استفاده کرد.
۵. بازتاب منطقهای و بینالمللی مذاکرات
الف) مسقط: کاهش تنش نظامی و توقف درگیریهای پراکنده
پس از مذاکرات مسقط، شواهدی از کاهش حملات نیابتی و آرامتر شدن فضای نظامی منطقه دیده شد. این مذاکرات بیشتر کارکرد «مدیریت بحران» داشت تا دستیابی به توافق جامع.
ب) رم: امیدواری محدود در بازارهای اقتصادی
مذاکرات رم منجر به افزایش گمانهزنیها درباره احتمال احیای برجام شد. این موضوع اثرات مثبتی بر قیمت نفت، بازار ارز و تعاملات اقتصادی منطقهای داشت؛ هرچند بهدلیل عدم نتیجهگیری، اثر آن موقتی بود.
مذاکرات دور سوم میان عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه ایران و هلگا ویتکاف معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در عمان، در آوریل 2025، گامی مهم در جهت تسهیل در مسیر توافق هستهای بود. این دور از مذاکرات تفاوتهایی با دو دور قبلی که پیشتر اشاره داشت که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
الف: محتوای مذاکرات:
در دور سوم، طرفین به بررسی موضوعات پیچیدهتر و جزئیتر پرداختهاند، بهویژه در حوزه تضمینها و راهکارهای عملی برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای (برجام) و نحوه کاهش تنشها در منطقه. این در حالی است که در دورهای قبلی، بحثها بیشتر روی اصول و چارچوبهای عمومی تمرکز داشت.
ب: شکل مذاکرات:
در دورهای قبلی، مذاکرات بیشتر به صورت غیررسمی و تبادل نظر در سطح کارشناسی و میاندولتی بود. اما در دور سوم، مذاکرات با حضور مقامات بلندپایهتر و با دقت و جزئیات بیشتری صورت گرفت. این دور، بهویژه در موضوعات فنی و اجرایی، پیشرفتهای ملموستری داشت.
پ: مقامات و نهادهای دخیل:
در حالی که در دورهای قبلی، مذاکرات عمدتاً میان ایران و ۱+۵ صورت میگرفت، در دور سوم مذاکرات میان ایران و اتحادیه اروپا برجستهتر شد و مشارکت اتحادیه اروپا در میانجیگری و تسهیل گفتوگوها محسوستر بود.
ت: آمادگی برای توافقات جدید:
در این دور، نسبت به دو دور قبلی، طرفین به نظر میرسید که به توافقات عملیتری نزدیکتر شدهاند. تفاوت اصلی این بود که طرفین درباره مسیرهای قانونی و اجرایی توافق جدید، به نتایج ملموستری رسیدند و در بسیاری از موارد، به همراستایی بیشتر در نگرشها دست یافتند.
ث: شروط و ضمانتها:
یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در این دور از مذاکرات، بررسی ضمانتهای اجرایی برای تحقق توافقات بود. ایران بر لزوم تضمینهای عملی و محکمی برای رفع تحریمها تأکید داشت، در حالی که طرفهای مقابل به بررسی راههای تحکیم و نظارت بر تعهدات هستهای ایران پرداختهاند.
نتیجهگیری
دور اول و دوم گفتوگوی سیدعباس عراقچی و استیو ویتکاف به میزبانی عمان، هرچند در چارچوب میانجیگری واحد انجام شدند، اما تفاوتهای بنیادینی در ماهیت، محتوا و پیامد داشتند. باید خاطر نشان کرد که مذاکرات مسقط بیشتر با هدف مدیریت بحرانهای امنیتی و نظامی شکل گرفت؛ در حالی که گفتوگوهای رم نشاندهنده امید به بازگشت به مسیر دیپلماسی هستهای و احیای برجام بود. اما در دور سوم مذاکرات عمان، حکایت از تلاشهای طرفین برای رسیدن به یک توافق جامعتر و پایدارتر دارد که در آن به جزئیات اجرایی و سازوکارهای تضمینهای بینالمللی توجه بیشتری شده است.
در پایان در مورد نقش بی بدیل عمان می توان اشاره کرد که با انعطاف در نوع میزبانی – گاه پنهان، گاه علنی – توانست موقعیت خود را بهعنوان میانجی مورد اعتماد حفظ کند. این تجربه، نمونهای از دیپلماسی هوشمند کوچکقدرتها در مواجهه با منازعات پیچیده بینالمللی است.
کارشناس ارشد روابط بینالملل
v.ozeiri@gmail.com