به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ منوچهر متکی، نماینده مجلس و وزیر پیشین امور خارجه در یک برنامه تلوزیونی درمورد مذاکرات بین ایران و آمریکا در عمان، گفت: این بار مسقط شاهد دربی سیاسی یا شهرآورد ایران و امریکا در بعد سیاسی شد و مذاکرات غیر مستقیم دو کشور امروز همانطور که اشاره کردید، دور نخست آن انجام شد.
اهم اظهارات منوچهر متکی را به نقل از خبرگزاری صداوسیما بخوانید؛
*ما مذاکرات مستقیم را با امریکاییها داشتیم. غیر از قصه عراق موارد متعدد بوده است و توافق هم کردیم با امریکاییها، اما امریکاییها به توافقات شان عمل نکردند، ظاهر قصه این است که آزموده را آزمودن خطاست، اما با رصد شرایط جهانی و موقعیت امریکا در این شرایط به نظر من تصمیم هوشمندانهای گرفته شد، اما برای این که جلوی یکسری کارهای نمایشی و شکلی و تبلیغاتی گرفته بشود، گفتیم ابتدا اجازه بدهید که نیت مان را برای هم باز بکنیم، ببینیم چگونه است و دیپلماتهای ما به دقت در دور اول مذاکرات اعلام هم کردند که این هدف را دارند دنبال میکنند، خروجی امریکاییها قابل فهم است، در دور اول مذکرات؛ خروجی طرف ایرانی هم که نظرات شان را بیان کردند، تحلیل شان را بیان کردند، روشن است.
*امریکاییها هم در بیانیه الجزایر، هم در برجام، به نوعی شیطنت کردند و برخی از حقوقی که برای خودشان قائل بودند شدند برای ما قائل نشدند.
*ما یک موضوع خیلی روشنی داریم به نام هستهای، امریکاییها باید نشان بدهند در این مذاکرات که آیا از استراتژی ۲۱ ساله شان در طرح موضوع هستهای که صرفا در جایگاه اتهام قرار دادن ایران بود و ایران را معرفی بکنند به عنوان مخل صلح و امنیت بین المللی و هیچ نتیجهای نگرفتند، آیا به این نتیجه رسیدند یا نه؟
*روسای جمهور امریکا، از آقای اوباما و بقیه و خود آقای ترامپ، ابایی نداشتند از این که تکرار کنند ما تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران را میخواهیم جمع کنیم، اما نمیتوانیم، خیلی به آنها نقشه لیبی را یاد میدادند، بیان میکردند و در بحث سلاح هستهای آنها میدانند که برای ما بالاترین تعهد، تعهد دینی است و مفسر این تعهد دینی هم ولی فقیه است در ایران و او فتوا داده در این زمینه، اگر غل غشی نمیداشتند همان زمان میپذیرفتند.
* امریکاییها یک نیاز اساسی دارند، من نمیدانم ما تا کی باید نان خودمان را بخوریم و امریکاییها را نصیحت بکنیم و باز هم گوش نکنند.
*زمانی که بنده وزیر خارجه بودم و دو وزیر خارجه بعد از من با مدیر کل آژانس آقای البرادعی و فکر کنم آقای آمانو، نشستیم گفتیم هر چه موضوع دارید نسبت به هستهای ایران بگویید، در دوره من ۱۲ مورد و در مورد وزیر خارجه بعدی فکر کنم هفت یا هشت مورد را مطرح کردند، گفتیم همه اینها را ما به شما پاسخ میدهیم، بعد شما چه میکنید؟ البرادعی گفت که ما بیانیه میدهیم که فعالیت هستهای ایران صلح آمیز است، یعنی قصه تمام، ما تمام ۱۲ مورد را جواب دادیم، زمانی که البرادعی رفت بیانیه صادر بکند امریکاییها گفتند ما یک لپ تاپ گیر آوردیم که چنین و چنان است و فلان و اینها و زیر بازی زدند، در دوره دو وزیر خارجه بعد از من همین قصه تکرار شد و موارد مطرح شد و وقتی تمام شد نخست وزیر رژیم صهیونیستی رفت در سازمان ملل.
*گفتند چنین است و چنان است و دورقوز آباد و از این طور مطالب؛ از این استنباط من بعنوان کسی که بیش از ۳۵-۳۶ و ۴۰ سال در سیاست خارجی است بودم محرز شد که امریکاییها اراده حل مسئله هستهای را ندارند.
*این دوره آمدند گفتند ما مذاکره بکنیم، به اعتقاد من یک: برای آیندگان، دو: با یک احتمال ولو ضعیف، که فحول و عقلای امریکا به این نتیجه رسیده باشند که ما در این قصه زورمان به ایران نمیرسد، ما نمیتوانیم خودمان را تحمیل بکنیم، ضمنا ما در شرایط سختی هستیم، زمانی که برجام امضا شد آقای جان کری تلفن میزند به اقای اوباما در واشنگتن، بچههایی که این تلفن را رصد میکنند میگویند جان کری به اقای اوباما میگوید که ما در هیچ یک از موضوعات بین المللی دستاوردی نداشتیم، نه در فلسطین، نه در موضوعات دیگر، نه در کره شمالی و و و ... و ذلک، امشب من میخواستم به شما اطلاع بدهم که اولین دستاورد مهم مان را در بحث هستهای با ایران به دست آوردیم، بنابراین شرایط میگوید که امریکاییها در وضعیت نیاز هستند ما در چنین موقعی به عنوان یک دیپلمات این را به رخ طرف مقابل نمیکشیم.
* اگر بخواهند این بازی فوتبال آمریکایی را دوباره راه بیندازند باید بدانند که ایرانیها سابقه ورزشیشان در شطرنج است، بازی فوتبال آمریکایی خیلی تدبیر و هوشمندی و زیرکی و برنامهریزی نمیخواهد بزن در رو، اما در شطرنج شما ساعتها به صفحه شطرنج نگاه میکنید و با دقت یک مهره را جابجا میکنید و هدف گذاریتان هم همان کاری است که ملت ایران کرد.
*آنها گفتند ما با اصل فعالیت هستهای ایران مشکلی نداریم بحث ما سلاح هستهای است تا به حال هم همین را میگفتند، اما عملاً پای این حرفشان نایستادند، چون برای آنها محرز است که ایران به دنبال سلاح هستهای نبوده و اگر پایبند به این حرف باشند و به آن عمل کنند به اعتقاد من زمینه تفاهم میتواند فراهم شود.
*چالش این است که آمریکاییها نخواهند به حرفی که زدهاند عمل کنند و روی آن بایستند مذاکره فقط هستهای است، ما چیزی از دست ندادیم ما یک بار دیگر نشان دادیم که ما صندلیها را ترک نمیکنیم، ما مذاکرات را ترک نمیکنیم.
* موضوعی به نام هستهای برای ما درست کردند و فکر میکردند با این موضوع هستهای جمهوری اسلامی را با یکی از دو استراتژی آمریکا مواجه خواهند کرد، استراتژی اول آمریکا براندازی است، استراتژی دوم آمریکا تغییر رفتار است البته متاسفانه ما یک استراتژی واحدی که همه دولتهای ما از آن تبعیت کنند نداریم جز دیدگاههای روشن و روشنگرانه مقام معظم رهبری که من وارد آن بحث نمیشود.
* آمریکاییها میتوانند به دنیا اعلام کنند به ملتشان اعلام کنند که ما به این قطعیت رسیدیم که ایرانیها به دنبال سلاح هستهای نیستند این چیزی است که من در ماههای پایانی مسئولیت وزارت امور خارجه طی گزارشی که به مقام معظم رهبری دادم و مسئولین عالی کشور طراحی ما برای کار با آمریکا بود.
*به عنوان فرزند کوچک این مردم و نوکر مردم عرض میکنم در مجموع تعاملات ما با آمریکا در طول ۴۰ و اندی سال گذشته اینگونه نبود که ایران و جمهوری اسلامی لجبازی کند برخی این را القا میکنند تبلیغ میکنند علیه جمهوری اسلامی حرف میزنند این غیرمنصفانه است. مَثَل آمریکا همان مَثَل رضا شاه در برابر شهید مدرس است، مَثَل آمریکا مَثَل همان قدرتمداری است که فکر میکند همه باید تابع او باشند و یک زمانی هم اینگونه بود، اما امروز شرایط متفاوت شده سلاح نرمافزاران، افکار عمومی، منطق در معادلات قدرت وارد شده و نقش آفرین شده آن حرفی که ما همیشه میزنیم در مورد اینکه امام اعتقاد داشت که منطق ما، تولید قدرت میکند و آمریکا معتقد بود که قدرت او، تولید منطق میکند جنگ قدرت، منطق بود که امام نمایندگی میکرد و منطق قدرت که آمریکاییها مدیریت میکردند.
* آمریکاییها سخت معتقد هستند که دیپلماسی و میدان باید با هم باشد لذا در گذشته هم مذاکره میکردند و هم تهدید میکردند، ما فکر میکردیم باید دیپلماسی و میدانمان از هم تفکیک باشد.