یک. کادر فرماندهی سیاسی و نظامی حزبالله، از دبیرکل گرفته تا فرماندهان موشکی و پهپادی همه شهید شدهاند. همین تازگی هم محمد عفیف، مسئول دفتر رسانهای حزبالله شهید شد. علمدارانی چون سید حسن نصرالله و سید هاشم صفیالدین هم شهید شدهاند، کسانی که نه در تراز لبنان، بلکه حتی در قیاس جهان اسلام و محور مقاومت یگانه و بینظیرند.
دو. سؤال این است که از حزبالله چه باقیمانده؟ حزبالله تا کجا ادامه میدهد و آینده چگونه برای این تشکیلات رقم خواهد خورد.
حزبالله تشکیلات منسجمی دارد و برای هر جایگاه، چندین گزینه پیشبینیشده دارد. هرکدام هم که شهید میشود، گزینه بعدی فورا جایگزین میشود. حزبالله تا امروز چند بار رژیم صهیونیستی را شکست داده و سازمانی با دهها هزار نیروی آماده عملیات است. همه اینها درست اما این اصل ماجرا نیست.
سه. نیروهای مسلح ما هم در ایام دفاع مقدس فرماندهان و نخبگان بزرگی از دست دادند اما با رفتن این شهدا چه اتفاقی افتاد؟ آیا سرنوشت جنگ تحمیلی به سود دشمن رقم خورد یا مطابق خواسته همان شهدا شکل گرفت؟ با شهادت حاج قاسم که سیدالشهدای محور مقاومت بود چه شد؟ آیا نیروی قدس تضعیف شد؟ آیا جریان مقاومت منطقه تضعیف شد؟! پاسخ معلوم است.
چهار. همه از روزی که مجاهد کبیر سید حسن نصرالله در میان ما نباشد نگران بودند اما امروز با شهادت او چه اتفاقی افتاده است؟ آیا غیرازاین است که انگیزه رزمندگان و مجاهدان حزبالله تقویتشده است؟ یک تفاوت اساسی اما به وجود آمده که هم دوست و هم دشمن فهمیدهاند که حزبالله تنها به الله اتکای مطلق دارد و حتی با رفتن نصرالله خم به ابرو نمیآورد. اگر بخواهیم کاملا عملگرایانه و کارکردگرا به موضوع نگاه کنیم، حزبالله امروز، همه توانمندیهای پیشین را دارد، بهعلاوه یک ویژگی جدید و آنهم اینکه فهمیده
بی نصرالله هم همان تشکیلات مقاوم قبل است، بلکه مقاومتر؛ چه اینکه از شهادت او غیرت و همیتی شکلگرفته که در نیروهای مسلح ما بعد از شهادت حاج قاسم شکل گرفت.
پنج. حزبالله از تمام آزمونهای سیاسی، تحریم، اختلافات و فتنه داخلی لبنان، آزمون نبرد با رژیم اشغالگر و حمایت از سایر اضلاع محور مقاومت پیروز بیرون آمده و امروز در آزمون جانشینی و از دست دادن رهبران عالی هم پیروز شده است. حزبالله همهچیز دارد و اینک در پی پیروزی در پروژه پایانی است: شکست نهایی رژیم صهیونیستی.
نویسنده: سیدمحمد بحرینیان