به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ محمدکاظم خوانساری، دیپلمات دیرین وزارت امورخارجه، درکارنامهُ دیپلماتیک خود سابقه ۶ سال سفارت ایران در لیبی در ایام جنگ تحمیلی را دارد در گفتگویی به خاطرات خود با سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله پرداخته است.
در ادامه اهم اظهارات خوانساری در گفنگو با جماران را میخوانید:
*زمانی که سفیر ایران در لیبی بودم معتقد بودم کشورمان باید سیاستی اتخاذ نماید که هم زمان در کنار تقویت، بسط و گسترش همه جانبه و البته بیسروصدای نفوذ و قدرت هرچه بیشتر حزب الله به منظور فراهم شدن زمینه تأثیرگذاری اساسی در عرصه سیاست لبنان به عنوان هدف اصلی، روابطمان را با دولت حاکم بر لبنان بهبود بخشیده و حساسیتزدائی کنیم.
* تنها مدیرکل سیاسی بودم که امکان تماس تلفنی مستقیم با رئیس جمهور را داشتم.
*در ابتدای مسئولیت جدیدم، سیّدالشهداء مقاومت اسلامی مرحوم آقای سیّد حسن نصرالله در ایران مشغول به تحصیل علوم حوزوی بود و دبیرکلی حزبالله را فردی به نام «شیخ صبحی طفیلی» اهل روستای بریتال در اطراف بعلبک عهدهدار بود. او نه تنها جاذبهای نداشت بلکه متأسفانه دافعه بسیار زیادی داشت و شهید بزرگوار مرحوم سیّد عباس موسوی عضو شورای رهبری و مسئول امور اجرائی، مراقب امور بود و با تلاشهای خستگیناپذیر و شبانهروزی خود کارها را به پیش میبرد. ایشان گاهی نیمههای شب در حالی که حقیر خواب بودم، به اینجانب تلفن میکرد و برخی مشکلات را در میان میگذاشت و استمداد میکرد. این شهید سرفراز واقعاً دلسوزانه برای تقویت پایهها و سازماندهی حزبالله تلاش میکرد.
* در همان سال اوّل عهدهداری مسئولیتم، از دفتر مقام معظم رهبری درخواست دیدار با معظمله برای خودم و سیّد حسن نصرالله نمودم که دفتر روزی را برای ملاقات تعیین کرد. به اتفاق شهید حسن نصرالله منتظر بودیم تا نوبت ما فرا برسد. در آن زمان رهبر معظم انقلاب روی زمین مینشستند و متعارف این بود که دیدارکننده نزدیک ایشان مینشست و مطالبش را میگفت.
*نوبت ما که رسید به توصیه جناب آقای حجازی، ابتدا حقیر نزد معظمله رفتم و نشستم و سیّد حسن نصرالله را معرفی کردم و به آقا عرض کردم: «ایشان از نیروهای فوقالعاده باهوش حزبالله هستند و در گفتوگوهائی که با او داشتهام به این باور رسیدهام که شایستگی زمامداری و دبیرکلی حزبالله را در آینده دارد.» از سید حسن دعوت کردم که نزدیک شود. ایشان آمد و رو به روی رهبر انقلاب نشست و کمی با زبان شیرین فارسی که آموخته بود، با معظّمله سخن گفت. آن لحظات شیرین که با خوشروئی و محبت بسیار ستودنی و غیرقابل توصیف مقام معظّم رهبری همراه بود را هیچگاه فراموش نمیکنم.
*سید حسن نصرالله به تدریج توانست تسلیحات مورد نیاز را از طرقی خریداری و رزمندگان را بیش از پیش به سلاحهای ضروری مسلّح نماید. در نتیجه قادر به وارد کردن ضربات دردناکی به نظامیان صهیونیست شد. ایشان مدبّرانه برخی از عناصرحزبالله را تربیت کرد؛ به گونهای که خود قادر به ساخت سلاحهای مهم و مورد نیازحزبالله شده و خودکفا شوند. حزباللهی که با چند قبضه کلاشینکف شروع به فعالیت کرده بود، به مرور زمان قادر به ساخت موشکهای پیشرفته شد.
*به شهادت رساندن شخص دبیرکل حزبالله با استفاده از ۸۴ تن بمبِ یک تنی و احتمالاً آلوده، با وجود آنکه واقعاً ضایعۀ بزرگی است، قطعاً نمیتواند برای این رژیم خونخوار کارساز باشد. چنانکه امروزه شاهدیم بیش از پیش اماکن نظامی و محل تجمع نیروهای اسرائیلی در داخل سرزمینهای فلسطین مورد حملات موشکی جانانۀ حزبالله واقع میشوند و حسب اظهارات برخی مسئولان حزبالله، این جنبش هنوز نیروهای زبده و ویژۀ خود را به کار نگرفته است.
*واقعیت این بود که ساکنان اراضی اشغالی فلسطین، سخنرانیهای سیّد حسن نصرالله را با دقّت گوش میکردند و باور داشتند که ایشان در گفتارش صادقتر از حکام رژیم صهیونیستی است.
*تأسیس و پایهگذاری حزبالله لبنان ابتکار حکیمانه، دوراندیشانه و عالی حضرت امام قدّس الله نفسه الزکیّه بود و با دستور ایشان به برادر ارزشمند و فرهیخته، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای سید علیاکبر محتشمی پور سفیر وقت کشورمان در سوریه، توسط ایشان پایهریزی شد. آن مرحوم که تربیتشدۀ دامان پاک مقتدایش بود با گردهمآوری تنی چند از معتقدان واقعی به آرمانهای بلند و مقدّس حضرت امام اقدام به این کار نمود.
*حقیر چنان که در جای دیگری نوشتم به جدّ معتقد هستم و باور دارم که علیرغم اهمیت فوقالعاده ارزشمند عملیات وعده صادق ۱ و ۲، ابتکار شجاعانه و بینظیر مقام معظّم رهبری در امامت نماز جمعۀ چند میلیون نفری معروف به «جمعه نصر»، از ابعاد سیاسی، نظامی، تبلیغاتی و قدرتنمائی واقعی، بینهایت گویا بود و نشان داد که نظام مقدّس کشورمان به صورت واقعی مردمی بوده و پشتیبانی تمام قدّ ملت سلحشور و سرفراز را به همراه دارد. اینجانب این اقدام را بزرگترین مانور و ابراز قدرت در برابر چشم دنیا پس از۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ میدانم.