مهسا بهادری: بیش از دو هفته از شروع ریاست رائد فریدزاده بر سازمان سینمایی میگذرد، سازمانی که دستکم در کمتر از پنج سال گذشته با بحرانها و چالشهای بیشماری روبه رو بود. از گسترش کرونا، تعطیلی سینماها و اینکه تنها تعداد محدودی فیلم گیشه سینما را در دست گرفته بودند گرفته تا اعتصاب و قهر و ممنوعالفعالیتی جمع کثیری از اهالی سینما معضلاتی است که سینمای امروز بسیار با آن درگیر است.
پیرو همین چالشها سراغ رضا درستکار، منتقد و کارشناس سینما رفتیم تا پیشنهاداتش برای رسیدگی به سینمای ایران را بررسی کنیم که در ادامه میخوانید.
اولین چالشی که این روزها سینمای ما با آن مواجه است چیست؟
اولین چالشی که در حال حاضر سینمای ما با آن مواجه است سینمای تجاری است که با ادعای زیادی میآید و میخواهد سهم اکران بیشتر و سانس بیشتری بگیرد. به جرعت میگویم اگر رییس سازمان سینمایی قرار باشد همان رویه قبلی را پیش بگیرد، پس چرا رییس قبلی تغییر کرد؟ بنابراین اولین چالش آقای فریدزاده این است که سینمای افسارگسیخته نازل را به طریقی که هست مهار کند. نه آن را از بین ببرد نه اجازه جولان این چنینی بدهد. البته آقایانی که تهیهکننده فیلمهای کمدی هستند آدمهای پر نفوذیاند که میتوانند از گذرگاه ممیزی عبور کنند و چگونه عبور میکردند؟ با رانت دادن.
در واقع وظیفه سازمان سینمایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بخش مهمی از وظیفه سازمان سینمایی این است که این افراد و تقاضاهایشان را کنترل کند اگر فیلم کمدی اکران میشود کسی با آن فیلم مشکل ندارد بلکه با عدم وجود توازن در سینما مسئله وجود دارد چون این اشتباه است که سینما همه ظرفیت خود را برای یک ژانر به کار ببرد.
چالش دوم این است که گروهی در سینماها رانتخواری را در سینما ایجاد کردند که سینمایشان فرهنگی نیست و بی فرهنگند و این افراد با رفتارهای توسعه نیافته خود حتی برخی از جشنوارهها را از بین بردند.
هر دویی که نام بردم معضل هستند یکی آنهایی که فیلم گیشهای میسازند یکی آنهایی که ادعای کار فرهنگی دارند و اگر رائد فریدزاده بتواند از این دو دسته و زیادهخواهیهای آنها جان سالم به در ببرد بخشی از معضلات سازمان سینمایی حل میشود.
اگر دولت به قول ها و شعارهایی که داده عمل نکند کار سینما هم پیش نمیرود. بخش اعظمی از بدنه سینما آسیب دیده و نیاز به کمک دارد و برای درمان این آسیب هم نیاز به درمان وجود دارد و هم نیاز به توزیع عدالت که آقای فریدزاده با کمک منتقدان، مدرسان، متفکران و مورخان سینما میتوانند به این ماجرا رسیدگی کنند و مانند مرحوم داد، عملگرا باشند نه اینکه مثل مدیران دوره قبل تنها در خدمت یک طیف خودی باشند.
بحث ابتذال در سینما تا چه اندازه جدی است؟
این ماجرا را نمیتوان کتمان کرد؛ بدون تعارف مسئله مهم این است که چند مدیر لایق روی کار بیایند و این شرایط را کنترل کنند. نکته این است که باید تدابیری برای مقابله با جریان سینمای مبتذل اندیشیده شود، مسئله امروز ما اکران پشت هم فیلمهای طنز و گیشهای است که سازندگان آن میخواهند به هر قیمتی مسائل و مرزهای اخلاقی را زیر پا بگذارند و مخاطب را به خنده بیندازند. شواهر نشان میدهد که دستکم در سه سال گذشته سازندگان و مدیران سینمایی نخواستند راه و سیاق جدید پیشه کنند، انگار نمیخواستند بپذیرند که دوره فیلمهای دهه شصت و هفتاد و هشتاد به پایان رسیده است. این در حالی است که سینمای ما فراموش کرده که باید به حرف و فرم نو جایگاهی دهد.
در نهایت باید به آقای فریدزاده گفت لطفا برای سینما کار کنید، نه برای صندلی ریاست چون مادامی که برای سینما کار میکنید، سینما هم از شما دفاع میکند، اما بهمحضی که برای خودتان و آن صندلی کار کردید، کارتان تمام است، یادتان باشد این صندلیها نوبتیاست.