اینکه حوادثی تلخ چون انفجار معدن طبس اولین نبوده و در بسیاری کشورهای کمتر توسعه یافته اتفاق افتاده و میافتد شکی نیست، انصاف هم حکم میکند این اتفاق را با عملکرد دولت چهاردهم پیوند نزنیم ولی طرف صحبت با کل حاکمیت است که متاسفانه محافظت از شهروندان ایرانی سالهاست در سیاستهایش اولویت ندارد و نهتنها فرهنگ ایمنی در برنامههایش کمرنگ شده بلکه با تفکر و نگرش مرگ دست خداست یا کار خداست!! مسئولان میخواهند از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند.
فرهنگ ایمنی به مجموعهای از باورها، رفتارها و ارزشهایی اشاره دارد که در یک جامعه و در سازمان برای ترویج ایمنی و پیشگیری از مصدومیتها و حوادث شکل میگیرد. آموزش، ارتباطات موثر ردههای مختلف سازمان، تعهد مدیریت، شناسایی و ارزیابی خطر و مخاطرات، تشویق به رفتارهای ایمن و ایجاد محیطی با حداقل ممکن خطر از مولفههای فرهنگ ایمنی است.
حال باید پرسید کدامیک از این مولفهها در سازمانها و در تفکر مدیران ما نقش و جایگاهی اولی دارد؟ حوادث غیرعمد، بدون علت نبوده و ماهیتا قابل پیشگیری هستند. تجربه جهانی نشان میدهد هیچکدام از حوادث سرنوشت محتوم ما انسانها نیستند و سو مدیریت مهمترین علت رخداد آنهاست. لطفا ناکارآمدی خود را به گردن خدا نیندازید.
*اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه