با آمدن آقای پزشکیان و شعار وفاق ملی، اولین مساله کوشش برای شکلگیری وفاق درون ساختار قدرت بود. تاکنون نیز به نحو مطلوبی پیش رفته است.
به جز رفتار صدا و سیما که همسو با این رویکرد نیست در دولت و دو قوه دیگر و نیروهای مسلح التزام به قواعد وفاق مطابق انتظارات خوب بوده است.
ولی تقابل رویکرد رسانههای رسمی با وفاق و کمتوجهی به الزامات وفاق در سطح حکومت، میتواند خطر جدی باشد.
از سوی مقابل روسای محترم هر سه قوه تاکنون به شکل مناسبی با این فرآیند جلو آمدهاند، به جز مورد اخیری که آقای رییس مجلس درباره انتصابات اظهار داشت که میتواند آغاز مشکل تلقی شود. همچنین برخی از نمایندگان مجلس و برخی از عناصر تندروی شکست خورده سعی در مسالهسازی دارند که اهمیت چندانی ندارند، ولی سایر مسوولان کشوری باید از هر گونه اظهارنظری که نشاندهنده شکاف و تقابل درون ساختاری باشد پرهیز کنند. حتی اگر اختلاف نظری دارند، که طبیعی هم هست، باید در جلسات خصوصی خود حل و فصل کنند.
این از حقوق مسوولان اجرایی است که هر کس را قانون اجازه میدهد، منصوب کنند، قرار نیست مسوولان اجرایی این دولت، سلیقههای دولت پیش یا افراد دیگر را رعایت کنند. این سلیقهها را تبدیل به قانون نانوشته کردن، بدبختی این کشور است.
نبودن وفاق در ساختار حکومتی بازتاب بسیار بدی در مردم دارد. اعتماد عمومی را زایل میکند، پایداری و ثبات سیاسی را از میان میبرد، حل مشکلات پیچیده کشور را غیر ممکن میکند و در نهایت مشروعیت و پذیرش عمومی حکومت نزد مردم را کاهش میدهد. از سابقه وجود اختلافات درون ساختاری در گذشته عبرت بگیریم.