یک. مسعود پزشکیان در سفر عراق، برخی مرزها را برای اولین بار در نوردید. در تاریخ دفاع مقدس آمده که نیروهای مسلح ما در عملیات کربلای ۵، تا ۱۸ کیلومتری شهر بصره پیش رفتند و این بندر که قطب اقتصادی عراق هم هست، در معرض فتح به دست رزمندگان ما قرار گرفت. امروز اما مسئله متفاوت است. از صدام و رژیم و حزبش اثری نیست و پزشکیان که در آن ایام، رزمنده ای از خیل فرزندان ایران بوده، در قامت رئیسجمهور ایران، به بصره سفرکرده است؛ آنهم درحالیکه بر درودیوار این شهر یک عبارت ویژه در استقبال از او نقش بسته است: «جیران الابد» و به فارسی ترجمهاش زیرش نوشتهشده:
«تا ابد همسایه».
دو. غیر از سفر به بصره و کردستان عراق، این سفر برجستگیهای دیگری هم دارد. پزشکیان در مسیر دیپلماسی، در ادامه راه پیشینیان سخن میگوید و بهعنوان جزئی از یک کل یکپارچه اظهارنظر میکند. پزشکیان بههیچوجه در تلاش برای فاصلهگذاری با
روسای جمهور پیشین ایران و بهویژه شهید رئیسی نیست و سعی نمیکند بهطرف های مقابل القا کند که دوران من، دوران دیگری است و از باز شدن درها و گشوده شدن آغوشها سخن نمیگوید، چه اینکه آغوش ملت ایران همیشه برای تعامل و مذاکره با همگان جز غاصبان سرزمین فلسطین باز بوده است.
سه. پزشکیان زبان دیپلماسی عمومی را بهخوبی اجرا میکند، با کردها و عربها و شیعه و سنی ارتباط میگیرد و در سخن گفتن با سران، تودهها را از یاد نمیبرد. مهمتر از حرف زدنش به زبان کردی، حرف زدنش به زبان دل با کردهاست. او در سخن گفتن، حقیقتا فاصلهها را کم میکند و مسیر آینده را برای همکاری نزدیک اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی با اعراب و اکراد هموار میکند.
چهار. مهمتر از همه اینها، مواضع اصولی و ضد صهیونیستی پزشکیان است. پیشنهاد تشکیل شورای کشورهای اسلامی با پول و حتی نیروهای مسلح مشترک، دقیقا نقطه پایان اسرائیل و نفوذ اغیار در منطقه ماست. انتخاب عراق هم برای اولین سفر خارجی انتخابی هوشمندانه بوده است. سفر عراق، موفقیتآمیز و امیدوارکننده است.
نویسنده: سیدمحمد بحرینیان