مهسا مژدهی: عباس عراقچی در صورتی که بتواند اعتماد نمایندگان مجلس را بهخود جلب کند، تبدیل به یکی از شناختهشدهترین چهرههای دولت چهاردهم خواهد شد. در شرایطی که ایران با مشکلات بینالمللی گوناگونی در خاورمیانه و همچنین با غرب روبه روست، اهمیت تیم وزارتخارجه بیش از هر زمان دیگری دانسته میشود. عراقچی به تازگی برنامهای را به مجلس ارائه داده که در آن به نحوه کار خود اشاره کرده است. در بخشی از این برنامه آمده: هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی، حمایت همهجانبه از محور مقاومت، تعامل «عزتمندانه، کارکردگرا و فرصت محور» با اروپا، جلوگیری از بازسازی امنیتی سازی اجماعی علیه ایران در شورای امنیت؛ و رفع شرافتمندانه تحریمها با مذاکرات هدفمند و غیر فرسایشی از جمله محورهای برنامه سید عباس عراقچی برای اداره دستگاه سیاست خارجی است.
در خبرآنلاین با حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل در مورد انتخاب عباس عراقچی بهعنوان وزیرخارجه احتمالی دولت چهاردهم به گفتگو نشستهایم:
عباسعراقچی که بهعنوان وزیرخارجه از سوی مسعود پزشکیان به مجلس معرفی شده است. او یکی از شناخته شدهترین چهرههایی است که در بین وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم قرار دارد. تفسیر شما از این انتخاب چیست؟ چه خصوصیاتی در عراقچی باعث شده تا انتخاب پزشکیان برای وزارت خارجه در شرایط بحرانی کنونی باشد؟
آقای عراقچی فردی کاردان است. او سه ویژگی دارد. اول اینکه از بدنه وزارت خارجه بوده و سال ها در این وزارتخانه حضور داشته و در دولتهای گوناگون هم کار کرده. از دوره آقای احمدینژاد به این سو مسئولیت داشته و در جریان ریز تحولات کار بوده و مسئولیت داشته است. در دوران حسن روحانی او مذاکره کننده بوده و در دوره دولت سیزدهم دبیر شورای روابط خارجی ایران که آقای خرازی رئیس آن بوده بهحساب میآمده. عراقچی بدنه وزارت خارجه را بهخوبی میشناسد. نکته دوم این است که او مدیریت خوبی دارد و در سمتهای مختلف چه زمانی که معاون سیاسی و چه معاون حقوقی بوده یا در بخشهای دیگر وزارتخارجه حضور داشته، مدیریت خوبی داشته است. وزیر خارجه علاوه بر اینکه باید دیپلمات خوبی باشد، باید مدیریت هم بداند. ویژگی سوم آقای عراقچی این است که مذاکرهکننده بسیار حرفهای است. من نمیدانم که آیا در دولت جدید مذاکراتی برای رفع تحریمها شکل میگیرد یا نه. اما اگر بگیرد؛ عراقچی یکی از مذاکرهکنندگان حرفهای در ایران است. اگر مجلس به ایشان رای بدهد یک فضای حرفهای فراهم میشود تا دولت بتواند اراده جدی داشته باشد تا هم روابط اقتصادی ایران را با کشورهای همسایه سر و سامان دهد و هم مذاکراتی را برای پایاندادن به تحریمهای ظالمانه علیه ایران شروع کند.
این مزیتهایی که گفتید در شرایطی که ما در آن قرار داریم؛ باعث ایجاد چه موقعیتی در سیاست خارجی ایران میشود. ایران از طرفی در خاورمیانه درگیر بحرانهای متعدد است و کارهای نیمهتمام برای ارتباط با برخی از کشورهای عربی دارد و از طرف دیگر روابطش با بسیاری از کشورهای اروپایی دچار تنش کمسابقهای شده است. با توجه به این موارد، پیشبینی شما از سمتوسوی سیاست خارجی با انتخاب عباس عراقچی چیست؟
این ویژگیهایی که گفتم باعث میشود تا عراقچی بتواند در وزارتخارجه همکاری همکاران ارشد خود را جلب کند. در این وزارتخانه نیروهای خوبی وجود دارند اما باید یک مدیر لایق بتواند از این پتانسیل مثبت در وزارتخارجه استفاده کرده و در عالیترین شکل از آنها استفاده کند. بهخصوص در زمینه روابط اقتصادی و فعال کردن دیپلماسی اقتصادی میتواند نقش داشته باشد. البته مانع اصلی بحث افایتیاف و تحریمهاست و من امیدوارم تیم وزارت خارجه طرحی را داشته باشند تا بتوانند افایتیاف را در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب برساند. البته خود افایتیاف بحثش نیست بلکه بحث دو مورد پالرمو و سیافتی مطرح است که اگر این دو تعیین تکلیف شود، در بخش فعالیتهای اقتصادی وزارتخارجه مؤثر خواهد بود. بخش دیگر مربوط به پایان دادن به تحریمهاست که باید مذاکراتش انجام شود. ترجیحا اگر مذاکرات مستقیم انجام شود؛ برخلاف دولت قبلی که غیرمستقیم بود و خیلی زمان میبرد و به نتیجه هم نرسید، میتواند دنبال شود.
عراقچی شخصیت بینالمللی شناخته شدهای است که تعاملات مناسبی را میتواند با کشورهای منطقه، با کشورهای همسایه و کشورهای اروپایی و آمریکا و چین و روسیه و هر جای دیگری که لازم باشد، مثل هند و آفریقای جنوبی داشته و با آنها وارد گفتگو و مذاکره شود و به وضعیت فعلی کشور بهبود ببخشد. ما نیاز داریم که تحرک جدیدی در دیپلماسی ایران در سطح بینالمللی و منطقه را شاهد باشیم.
شما به موقعیت مناسب عباس عراقچی در اذهان بینالمللی اشاره کردهاید. بههر حال او مذاکرهکننده ارشد ایرانی و فرد شناخته شدهای بوده است. آیا میتوان گفت چهره ایران در فضای بینالملل هم میتواند با این انتخاب بهبود پیدا کند؟
بستگی به عملکرد دارد. شما وقتی فردی را انتخاب میکنید که شخص شناخته شدهای است، شرط لازم را برقرار کردهاید. اما این کفایت نمیکند. چون کشورها به عملکرد شما نگاه میکنند و عملکرد عراقچی و دولت پزشکیان معیار قضاوتی برای جهان است. من فکر میکنم که شرط لازم است که فردی حرفهای و دیپلماتی شناخته شده وزیر خارجه شود اما شرط کافی نیست. بلکه عملکرد او و وزارتخارجه باید همه جانبه باشد تا اعتماد بینالمللی را جلب کند.
آیا اگر وزیر خارجه بتواند رای اعتماد خود را با تعداد بالا دریافت کند؛ تا چه اندازه در عملکردش موثر خواهد بود؟
اینطور نیست. این مسائل جنبه نمادین دارد. طبیعی است که وزیر خوشش بیاید ۲۶۰ نماینده رای مثبت به او بدهند. اما این نمادین است. عملکرد وزیر اهمیت دارد. این که با پشتیبانی چند نماینده بیاید، چندان موثر نیست. وزیرخارجه بیشتر با سایر کشورهای طرف کار است و تعداد آرا به معنی این است که با پشتیبانی مردمی وزیرخارجه شده. اما عملکرد وزیرخارجه و نوع تعاملی که با همکارانش و رسانهها و مسئولین سایر کشورها دارد؛ تعیینکننده است.
برخی از منتقدان انتخاب عراقچی معتقدند که تیمی که او به آن تعلق دارد به غرب بیش از شرق نگاه میکنند. انها همین انتقادات را از دولت حسن روحانی و تیم وزارتخارجه به رهبری جوادظریف داشتند. این انتقاد را چطور میبینید؟ آیا میتوانند مانع از عملکرد دقیق وزارت خارجه شوند؟
آنها اشتباه میکنند. فکر میکنند وزیرخارجه تعیین کننده سیاست خارجی است. وزیرخارجه در ایران سیاستساز و تصمیمساز هستند. اما تصمیمگیر نیستند. شورای عالی امنیتملی و رهبری تصمیمگیر هستند و وزارتخارجی مجری سیاست خارجی است. آنها که عراقچی را غربگرا یا شرقگرا میدانند؛ بی اطلاع هستند که وزیرخارجه مجری سیاستهاست. اگر قرار باشد ما با آمریکا مذاکره کنیم؛ کار کارشناسی آن را وزارتخارجه انجام میدهد اما تصمیم گیری را به عهده ندارد. در بخش تصمیمسازی کادر وزارتخارجه و شخص رئیسجمهور خیلی نقش دارند. جهتگیریها اما در شورای عالی امنیت ملی تعیین میشود نه تعلقات شخصی وزیر خارجه.