به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ روز دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ رفراندوم انحلال مجلس هفدهم توسط دولت مصدق در تهران حومه برگزار شد و طبق آماری که فردای آن روز در روزنامهی کیهان منتشر شد ۱۶۱ هزار و ۱۷۸ نفر از اهالی تهران و حومه در این انتخابات شرکت کردند. و از این تعداد تنها ۱۱۶ نفر رای مخالف دادند. اما فارغ از آرای مثبت و منفی نکتهی منفی ماجرا اینجا بود که زنان در این انتخابات حق رای نداشتند اما با این حال حضور پرشوری در پای صندوقها داشتند. آنها با این تصور که در این انتخابات دیگر حق رای خواهند داشت به پای صندوقها رفتند اما از شرکتشان در انتخابات جلوگیری شد. شماری ناامیدانه برگشتند اما بقیه ماندند و شروع کردند برای نوشتن رای برای بیسوادان. همین امر موجب شد که باز مسئلهی حق رای زنان بر سر زبانها بیفتد و موافقان این موضوع را مطرح کنند که دکتر مصدق حتما برای انتخابات دورهی هجدهم با اختیاراتی که دارد تبصرهای در این زمینه در قانون انتخابات بگنجاند. ادر همان روزها خبرنگار مجلهی فردوسی (۲۵ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) با سه تن از زنان اقشار مختلف در این رابطه گفتوگو کرد. گزارش و گفتوگوی او را در ادامه میخوانید:
دنیای نو افکار پوسیدهی ارتجاعی و محرومیت زنان در اجتماع را محکوم میکند
اولین کسی که به سوال خبرنگار ما پاسخ داد دختر جوانی بود که در خیابان نادری روزنامهی «جوانان دموکرات» میفروخت و عضویت جمعیت ملی مبارزه با استعمار و انجمن هواداران صلح را داشت یک پیراهن سفید فرم مردانه پوشیده، آستینهایش را تا بالای آرنج بالا زده و موهایش را مثل پسرها کوتاه کرده بود. در جواب سوال خبرنگار ما گفت:
- من و جمعیتی که عضویت آن را دارم خواهان تحصیل فوری حقوق زنان و شرکت آنان در انتخابات است. دنیای نو افکار پوسیدهی ارتجاعی و محرومیت زنان در اجتماع را محکوم میکند و به فرمان تاریخ و اقتضای زمان حقوق حقهی زنان بر مبنای هرچه وسیعتری باید تامین شود. دولت دکتر مصدق اگر ادعای آزادیخواهی دارد باید با تصویب یک قانون مترقی برای انتخابات و تامین آزادیهای دموکراتیک، امکان شرکت کلیهی طبقات و دستجات از آن جمله زنان را در انتخابات فراهم سازد تا نمایندگان واقعی خلق به پارلمان راه یافته و مبارزهی رهاییبخش مردم ضد استعمار را در راه صلح و دمکراسی به ثمر برسانند.
جز عدهای عقبمانده هیچکس در مساوات زن و مرد تردید ندارد
دومین جواب را به سوال خبرنگار ما یکی از دختران عضو سازمان زنان پیشروی وابسته به حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) داد که پس از مقدمهی مختصری چنین گفت:
سازمان زنان پیشرو از ابتدای تشکیل خود برای تحصیل حقوق زنان کوشیدهاند و چون مبارزهی ضداستعماری برای طرد نفوذ اجانب و تامین استقلال و حاکمیت مملکت را مافوق کلیهی اصلاحات و قدم اول در راه ترقی و عظمت ایران تشخیص داده به همین جهت همگام نهضت ملی به فرمان مصدق قهرمان رهبر انحرافناپذیر ملت به مبارزه با استعمارگران و ایادی داخلی آنها پرداخته است بدیهی است که به زنان ایران باید حق رای داده شود زیرا در دنیای امروز جز عدهای عقبمانده هیچکس در مساوات زن و مرد تردید ندارد اخیرا به موجب قانون جدید انتخابات به زنان مصر حق شرکت در انتخابات داده شد و به همین جهت سازمان زنان پیشرو تلگراف تبریکی به جمعیت دختران نیل که حصول این موفقیت نتیجهی مبارزات آنها بود مخابره کرد و امیدواریم دکتر مصدق نیز به ندای زنان ایران جواب مساعد داده و با دادن حق رای به آنها نیمی از اهالی کشور را که در حال فلج به سر میبرند در سرنوشت خودشان سهیم سازد.
مرا چه به این حرفها
خبرنگار ما بیمناسبت ندانست که عین سوال فوقالذکر را از یک خانم چادری نیز بکند خانم مزبور که هرگز بیحجاب از خانه قدم بیرون نمیگذارد گو اینکه با او سابقهی آشنایی و نسبت خانوادگی داشت ولی ابتدا حاضر نمیشد به مصاحبه جواب بدهد تا اینکه خبرنگار ما به لطایفالحیل او را به حرف کشید:
ای آقا... مرا چه به این حرفها. تا وقتی که این همه آقایان تحصیلکرده و درسخوانده هستند عقیدهی من چه اهمیتی دارد؟... والله به عقیدهی من باید دید دستور خدا و رسول در این مورد چیست، هر طور دین و مذهب مقرر کرده باید عمل کرد، هرکسی را بهر کاری ساختند، از مردها نان درآوردن و از زنها بچهداری و خانهداری. من که شخصا از سیاست و مجلس سر در نمیآورم ولی اگر قرار شود ما زنها هم رای بدهیم من از حالا میگویم که رای خودم را فقط به دکتر مصدق خواهم داد زیرا معلوم است که این پیرمرد با آن جثهی علیل قصدی جز خدمت به ملت و مملکت و به اسلام ندارد.