به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ برای خیلیها واژه «گیشا» تصویری خوشرنگ و لعاب و زیبا را به ذهن میآورد: چهرهای با آرایش سفید، موهای مشکی براق و مرتب و کیمونوهای سنتی رنگارنگ.
به گزارش فرادید؛ از سال ۲۰۱۱، ژاپن با موج سهمگینی از گردشگران خارجی روبرو شده است. فقط در سال ۲۰۲۳، حدود ۲۵ میلیون گردشگر وارد این کشور شدند و در چهار ماه اول سال ۲۰۲۴ هم ۱۱.۶ میلیون نفر از این کشور دیدن کردهاند. بسیاری از این گردشگران به کیوتو، دومین شهر محبوب ژاپن بعد از توکیو، سفر میکنند. آنها امیدوارند تا در این شهر، با هنرمندان سنتی ژاپنی معروف به «گیشا» روبرو شوند.
اما مشکل اینجاست که بسیاری از این گردشگران از آداب و رسوم و قوانین محله گیشاها به نام «گیون» بیخبر بودهاند، یا اینکه عامدانه آنها را نادیده گرفتهاند. بعد از شکایتهای پی در پی ساکنان محله گیشا از رفتار ناشایست گردشگران، دولت محلی مجبور به اقدام شد. آنها قانونی وضع کردند که بر اساس آن، ورود گردشگران به این محله ممنوع اعلام شد. شورای محلی کیوتو اعلام کرد: «کیوتو یک پارک تفریحی نیست.» جریمه ورود غیرمجاز به این محله، ۱۰ هزار ین (حدود ۶۴ دلار آمریکا) تعیین شده است.
خود گیشاها (که در کیوتو با نام «گِیکو» شناخته میشوند) و همچنین کارآموزان آنها که «مایکُو» نامیده میشوند، بارها از رفتار گردشگران شکایت کردهاند. این افراد، اغلب نوجوان هستند و بارها بدون اجازه از آنها عکس گرفته شده است، با وجود اینکه در سرتاسر کیوتو تابلوهای هشدار زیادی وجود دارد که به روشنی قوانین و جریمههای مربوط به نقض آنها را توضیح میدهند.
این قانون جدید، بخشی از تلاشهای مداوم ژاپن برای مقابله با پدیده «گردشگری افراطی» است. این پدیده باعث فشار بر زیرساختهای شهری و به حاشیهرفتن جوامع محلی میشود. اما ممنوعیت ورود گردشگران به محلههای گیشا فراتر از صرف کنترل جمعیت گردشگران است. این ممنوعیت یک وجه فرهنگی نیز دارد. ژاپنیها میخواهند برداشت اشتباه و «نگاه جنسی» غربیها به گیشاها را که در طول چندین دهه وجود داشته است از بین ببرند و جایگاه تاریخی و فرهنگی آنها را یادآوری کنند.
برای درک جایگاه گیشا در ژاپن مدرن، باید ابتدا بدانیم که تصویر امروزی آنها در غرب، به شدت و البته به اشتباه، تحت تاثیر نگاه جنسی قرار گرفته است. رسانههای غربی در طول قرنها، تصویری از گیشا به عنوان فردی مرتبط با روسپیگری ساختهاند.
البته باید اذعان کرد که این نگاه تا اندازهای از یک واقعیت تاریخی ریشه گرفته است. در دوره توکوگاوا، گیشاها با محلات تفریحی مرتبط بودند و در دورهای که روسپیگری رواج بیشتری داشت، به این کار هم مشغول میشدند. اما این فقط یک وجه کوچک از تاریخ گیشاهاست. در واقع برداشت امروزی غربیها که سرشار از مسائل جنسی است، بیشتر تحت تاثیر داستانهای اغراقآمیز نویسندگانی مثل آرتور گلدن قرار دارد. رمان او با عنوان «خاطرات یک گیشا» برای دههها، دیدگاه غربیها نسبت به این زنان را شکل داده است.
تاریخ واقعی گیشاها
این برداشت اشتباه، باعث میشود که قرنها تاریخ و ریشه عمیق گیشا در فرهنگ و هنر ژاپن نادیده گرفته شود. کلمه «گیشا» در اصل بر «سرگرمی، هنرمندی و اجرا» تاکید میکند. اولین بخش این کلمه یعنی «گی» در کلمات دیگری مثل هنر (Geijutsu)، هنرمند (Geijutsuka) و هنرهای نمایشی (Geinou) هم دیده میشود.
مکی ایساکا، استاد دانشگاه مینهسوتا و متخصص مطالعات هنرهای اجرایی ژاپن و جنسیت میگوید: «تصویری که امروزه به طور خودکار با شنیدن کلمه گیشا به ذهن میآید، به خصوص در خارج از ژاپن، با سوابق تاریخی این کلمه همخوانی ندارد». او ادامه میدهد: «گیشا در حقیقت به معنای کسی است که «مهارت هنری کسبشده» (gei) را به کار میبرد.
اصطلاح گیشا حتی لزوما جنسیتدار (و مخصوص زنان) هم نیست. مورخان میگویند اولین گیشاها در واقع مردانی بودهاند که در شهر ادو (Edo) که امروزه توکیو نامیده میشود، کار میکردهاند. ایساکا میگوید: «در مناطق مختلف، گیشا به عنوان یک کلمه «خنثی» میتواند به گیشای مرد اشاره کند و برای معرفی همتایان زن، باید نشانهای از جنسیت به کار رود».
همچنین، گیشا یک کلمه واحد که در همه جای ژاپن به کار برود نیست. در شهرهایی مثل کیوتو، به جای گیشا از کلمه «گِیکو» استفاده میشود. ارتباط با سرگرمی و اجرا حتی در جنبههای ظاهری گیشا هم مشهود است. آرایش سفید و خیرهکنندهای که آنها روی صورتشان میزنند، شباهت زیادی به گریم بازیگران تئاتر کابوکی و ماسکهای سفید تئاتر نو ژاپنی دارد.
ایساکا میگوید: «در نوشتههای مربوط به تئاتر دوره ادو، که از اواخر قرن هفدهم تا اوایل قرن هجدهم را شامل میشود، «گیشا» معمولا به معنای بازیگر کابوکی است. در آن زمان، بازیگران کابوکی همگی مرد بودند.»
مشابه با سالنهای اجرای سنتی کابوکی و تئاتر نو، خانههای گیشا نیز از سیستمی برای انتقال دانش و مهارتها از طریق سلسله مراتب پیروی میکنند. این سیستم، راهنمای «مایکوها» (یعنی کارآموزان گیشا) در طول مسیر یادگیری آنهاست. مایکوها که معمولا بین پانزده تا بیست سال سن دارند، طی آموزشهای خود، مراسم چای، رقص و حتی موسیقی را فرا میگیرند. تبدیل شدن به یک گیشا، فرآیندی سخت و طاقتفرساست که تقریبا یک دهه طول میکشد. این مسیر شامل دورهی کارآموزی، دورهی آزمایشی و آموزشهای مختلف میشود و تا زمانی که یک دختر جوان حتی به عنوان مایکو کارش را شروع کند، ادامه دارد. بعد از دورهی مایکو، آموزشهای بیشتری برای تبدیل شدن به یک گیشا وجود دارد.
تعداد گیشاها در سالهای اخیر به دلیل همهگیری کرونا تا حدودی کاهش یافته است. تعداد گیشاها در پنج منطقهی کیوتو در سال ۲۰۲۱ حدود ۱۶۱ نفر و تعداد مایکوها ۶۸ نفر بوده است. با وجود این، همچنان دختران جوان میتوانند درخواست دهند که مایکو شوند. حتی برخی از زنان ژاپنی-آمریکایی این کار را انجام دادهاند و تجربیات خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاند. اما همانند بسیاری از مشاغل وابسته به فرهنگ سنتی، علاقه به این حرفه نیز در حال کاهش است.
ممنوعیت ورود گردشگران؛ یک راه حل ناکارآمد
اگرچه شهرهای دیگری در ژاپن هم سابقهی داشتن محلههای گیشا را دارند، اما کیوتو همچنان مرکز اصلی فرهنگ مدرن گیشا به شمار میرود. در کیوتو پنج منطقهی مجزا به کار گیشاها اختصاص دارد. این مناطق اکوسیستمی را بر اساس فرهنگ سنتی ایجاد کردهاند که شامل مشاغل دیگری هم میشود. این مشاغل، نیازهای ضروری مشتریان مانند چایخانهها یا تالارهای پذیرایی را تامین میکنند. این اماکن نه تنها به مواد اولیه برای تهیهی منوی کامل برای پذیرایی از مشتریان دائمی و گردشگران نیاز دارند، بلکه به صنعتگرانی هم نیازمند هستند که بتوانند در نگهداری از ساختمانهای ساخته شده به سبک سنتی، مانند حصیربافان و نجاران ماهر کمک کنند. به طور مشابه، گیشاها نیز برای تهیهی ملزومات حرفهی خود مانند کیمونوهای نفیس و لوازم جانبی مختلف، به صنعتگران نیاز دارند.
اما این مناطق همچنین محل زندگی ساکنان عادی هم هستند که رفتوآمد سیلآسای گردشگران با پای پیاده و اتوبوس، به خصوص در چند سال اخیر، زندگیشان را مختل کرده است. متاسفانه، اکثر گردشگرانی که از کیوتو بازدید میکنند، از تاریخچهی گیشا و آداب و رسوم این منطقه آگاهی ندارند. فلورنتینا لیو، نویسنده، ویراستار و مشاور گردشگری باسابقه که در کیوتو زندگی میکند، شاهد افزایش چشمگیر تعداد گردشگران در سراسر ژاپن در چند سال اخیر، به ویژه در کیوتو بوده است. او میگوید: «در مقایسه با قبل از همهگیری، حالا چوب سلفیهای بیشتری دیده میشود، فیلمبرداریهای بیشتری در همه نوع مکانها از معابد گرفته تا رستورانهای کوچک انجام میشود و گردشگران بیشتری در حال پرسهزدن و صحبت کردن با تلفن همراه دیده میشوند». او ادامه میدهد: «همهی اینها به این معنی است که افراد کاملا غریبه، ناخواسته و بدون رضایت وارد عکسها یا ویدیوهایی میشوند که این گردشگران در جاهای مختلف مثل شبکههای اجتماعی پخش میکنند».
ممنوعیت ورود گردشگران به کیوتو ممکن است گرچه ممکن است ایدهای افراطی به نظر برسد، اما محدود کردن دسترسی به گیشاها و فضاهای آنها، طرح کاملا جدیدی نیست. قبلا هم برخی از چایخانهها مشتریانشان را محدود کرده بودند و حتی سیستمی مبتنی بر معرفی را به اجرا درآورده بودند. در این سیستم، مشتریان جدید اجازه ورود ندارند مگر اینکه توسط یک مشتری دائمی و وفادار یا یک فرد ثالث معتمد تایید شوند. همچنین، این موضوع که گیشاها و مایکوها اسرار حرفهای خود را به شدت مخفی نگه میدارند، حتی برای پژوهشگران خوشنیت هم این را دشوار کرده است که تا زمانی که حسن نیت خود را ثابت نکنند، اطلاعاتی از آنها جمعآوری کنند.
اما به هر حال این ممنوعیت مشکل دیگری را هم به وجود میآورد: چطور باید بین ساکنان و گردشگران داخلی و خارجی تمایز قائل شد؟ ممکن است بسیاری از افراد غیر ژاپنی که در این کشور زندگی میکنند، به دلیل ظاهر خود، از انجام فعالیتهای قانونی خود در این منطقه منع شوند. چنین ممنوعیتی به راحتی قابل اجرا نخواهد بود و در عوض، راهحلی کوتاهبینانه برای مشکلی واقعی ارائه میدهد که به نظر نمیرسد به این زودیها حل شود.