به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛شاید بتوان انتخابات مجلس دوازدهم را متفاوتترین انتخابات پارلمان در کشور دانست. زیرا جریان اصولگرا حداقل با سه لیست متفاوت وارد این رقابت شدند.
بنا به گزارش روزنامه فرهیختگان، در چنین فضایی تصور بر این بود احزاب و گروهها در یک رقابت سالم و تمیز، با ارائه ایدههای خود برای حکمرانی و مسائلی که در مجلس آینده دنبال خواهند کرد و اقبال مردم را بهسوی خود جلب کنند اما شرایط به آن صورت که پیشبینی میشد پیشنرفت و از چند هفته مانده به انتخابات، افشاگریهای توییتری آغاز شد و اکانتهای متصل به یک لیست علیه اعضای لیست دیگر دست به افشاگری زدند و اسناد و مدارکی نیز در این باره منتشر کردند. طرف مقابل برای عقب نماندن از این غائله اسنادی منتشر کرد و دست به افشاگریهایی زد. در این میدان دیگر عملا کسی کاری به ایده و طرح و... نداشت، افکار عمومی درگیر فاسد بودن یا نبودن اعضای این لیست و آن لیست سکه گرفتن و نگرفتن شده بود.
اتفاقات رخداده در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی چندان همسو با راهبرد اخلاقی نبوده و نیست. برخی افراد و جریانات حاضر در روزهای منتهی به انتخابات دست به افشاگریهایی میزنند که تا پیش از این حرفی درموردشان زده نشده بود. این اتفاق اما میتواند از جهتهای مختلفی دموکراسی را تهدید کند.
یکی از این تهدیدات تاثیر بر تصمیمگیری رایدهندگان است. به این صورت که افشاگری در روزهای پایانی انتخابات، آگاهی و ارزیابی پیشین مردم نسبت به کاندیدای موردنظر را مختل و آنها را دچار سردرگمی میکند.
قطبیسازی و ایجاد بدبینی هم ازجمله مسائلی است که افشاگران در آستانه انتخابات به آن دامن میزنند. افشاگریهای لحظه آخری میتواند مردم را نسبت به آنچه در حیات سیاسی کشور رقم میخورد، مایوس بسازد و اعتمادشان را سلب کند. همچنین ممکن است رایدهندگان نسبت به شفافیت و منصفانه بودن سیستم انتخاباتی دچار تردیدهایی شوند.
همه فاسدند بهجز ما
افشاگریها پای افرادی را به انتخابات باز کرد که هیچ سنخیتی با آن نداشتند. از این رو برخی تحلیلگران با نگرانی از «ابتذال در امر سیاسی» گفتند؛ ابتذالی که خود را با نزدیک شدن به انتخابات نشان داد. این بداخلاقیها به سطحی رسیده که دلسوزان نظام آرزو میکردند انتخابات در همان روز یازدهم اسفند بهپایان برسد و دور دومی در کار نباشد وگرنه معلوم نیست این جریانها تا چه حد برای کسب کرسی نمایندگی، اعتماد عمومی به کل نظام از بین میبرند. پس از پایان شمارش آرا در دور اول انتخابات مشخص شد در برخی حوزهها انتخابات به دور دوم کشیده شده است. در تهران، شهری که بالاترین حاشیهها و بداخلاقیهای انتخاباتی در جریان بود نیز ۱۶ صندلی خالی ماند و قرار شد دور دوم انتخابات در روز ۲۱ اردیبهشت برگزار شود. به فکر جمعآوری اسناد برای دور دوم و افشاگریهای شدیدتر افتادند.
درحالیکه بسیاری از افرادی که این روزها بهشدت درحال تخریب چهرههای مقابل هستند، همان کسانی هستند که تا پیش از این درون یک طیف سیاسی تعریف میشدند و روابط دوستانهای نیز با یکدیگر داشتند. با آغاز رقابتهای انتخاباتی دور دوم، توپخانه تخریب و افشاگری از سوی طرفین پرشتابتر فعالیت خود را آغاز کرد و کارش را به نقطهای رساند که لیدر یک جریان از طراحی جریان مقابل برای رهبری آینده نظام بگوید و در آنسو نیز اسناد مالی موسسه غیردولتی افشا شود که در انتخابات نقش پررنگی دارد.
شاید اگر یکسال پیش به طراحان این لیستها و رایدهندگان گفته میشد فضای انتخاباتی کشور به این سمتوسو خواهد رفت، باور نمیکردند، اما حالا ابتذال امر سیاسی همه طرفها را به نقطهای رسانده که بهجای ایده در قانونگذاری و حکمرانی، بهدنبال اثبات این هستند که رقبایشان فاسدند و اگر این موضوع را قبول ندارید، این هم سندش.
این نوع افشاگری اصل مبارزه با فساد را زیرسوال میبرد. انتخابات روز گذشته اما نقطه پایان نخواهد بود. این تازه بهار افشاگریهاست و سالی که نکوست از بهارش پیداست. این افشاگریها خود را در رقابت بر سر ریاستمجلس و ریاست کمیسیونها نشان خواهد داد و پس از آن به سایر ارکان نظام نیز سرایت خواهد کرد. اگر جلوی این افراد و شبکههای مشخص که وظیفه تولید و انتقال اطلاعات در داخل و خارج کشور دارند گرفته نشود، باید به انتظار روزهای نگرانکنندهای نشست.
به دوره ابتذال امر سیاسی خوش آمدید. اگر تا پیش از این افشاگریها از سوی دو جریان سیاسی مقابل علیه یکدیگر انجام میشد، الان اینگونه نیست و افرادی از طیفهای همسو به یکدیگر حمله میکنند. مردم تصور فاسد بودن همه جریانات سیاسی را پیدا میکنند. اگر در گذشته یک فسادی افشا میشد، مورد پذیرش مردم قرار میگرفت اما الان کار به جایی رسیده که افشاگری تبدیل به یک عمل دمدستی شده و مردم حتی به افشاگران نیز اعتماد ندارند.
مساله مهم بازیگردانی گروه یا جریانی است که منبع این افشاگریها هستند. این دادهها از کجا به دست این افشاگران میرسد؟ مساله مهمتر این است که چرا این جریانات موعد انتخابات را برای افشاگری انتخاب میکنند؟ هدف طراحان این افشاگریها خارج کردن رقابتهای انتخاباتی از جنبه ایجابی به سلبی است تا انتخابات حول «چه کسی کمتر دزدیده؟» شکل بگیرد. این البته غیرقابلپیشبینی نبود، وقتی یک بلاگر تبدیل به لیدر سیاسی میشود، نباید انتظاری بیش از آنچه اتفاقافتاده از رقابتها داشت.
بزرگترین تبعات این افشاگریها، به حاشیه رفتن اصل مبارزه با فساد است. وقتی مبارزه با فساد رنگ جناحی و ابزاری برای کسب قدرت شود. در این شکل از افشاگری تیغ مبارزه با فساد عملا کند شده و فضا برای مفسدان مهیا میشود. مساله دوم بیاعتمادی مردم به نظام خواهد بود و سومین مساله هم شماتتهایی است که صورت میگیرد. نمونه آن متنی است که محمدجواد آذریجهرمی در کانال تلگرامی خود نوشت. او تاکید کرد که این جریانات بهجای رقابت بر سر «برنامه برای پیشرفت کشور» درحال رقابت بر سر اینکه «چه کسی کمتر دزدیده است» هستند.