به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ بیش از یک قرن است که سینمای ژاپن با خلق تاثیرگذارترین، متمایزترین و عمیقترین فیلمها، مخاطبان را مسحور خود میکند. پشت خلق این فیلمها کارگردانان تحسینشدهای مانند آکیرا کوروساوا، هایائو میازاکی و یاسوجیرو اوزو و همچنین فیلمسازان مدرنی مانند هیروکازو کورئیدا و تاکاشی میکه قرار دارند.
بدون شک هیچ محدودیتی برای کارگردانان ژاپنی و ظرفیت ذهن نابغه و خلاق آنها برای سوق دادن روایتهای سینمایی به مسیرهای جدید و جسورانه وجود ندارد. فیلمهای ژاپنی از حماسههای اکشن سامورایی گرفته تا درامهای مفهومی، از تریلرهای هیجانانگیز تا انیمههای جادویی، تنوع بالایی دارند.
این فیلمها بهلطف خلق جهانهای بصری پرکشش با ارزشهای فنی که بهسادگی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد، شناخته میشوند. اما این باعث نمیشود که داستان فیلمهای ژاپنی دور از ذهن باشد. در واقع، فیلمسازان ژاپنی برداشتها و نگاهی دارند، که اصیل و خاص خودشان است اما، درعینحال با تمام جهان ارتباط برقرار میکند.
خلق فیلمهای هنری ژاپن، در تاریخ این کشور جریان دارد. توکیوی معاصر و ژاپن فئودالی، داستانهایی دارند که هنوز حس تازهای را به مخاطب میدهد و به او اجازه میدهد زیبایی را در سادهترین چیزها بیابد.
ما اینجا فهرست بهترین فیلمهای ژاپنی تمام دوران را با شمارش معکوس به شما معرفی میکنیم. فقط بهتر است به شما تاکید کنیم که با شناخت و تماشای این آثار، انفجاری از طیف خلاقانه این فیلمسازان و لذت ناب سینمایی، از صنعت فیلمی که پس از این همه سال همچنان به شگفتی و نوآوری بیپایان ادامه میدهد، در مغز و قلب شما رخ میدهد.
۲۰. خواهر کوچک ما (Our Little Sister)
ژانر: درام
سال ساخت: ۲۰۱۵
کارگردان: هیروکازو کورئیدا
بازیگران: هاروکا آیاسه، ماسامی ناگاساوا، کاهو، یوکو ناکامورا، جون فوبوکی، شینوبو اوتاکه و کیرین کیکی
خواهر کوچک ما براساس یک مانگای زیبا که توسط آکیمی یوشیدا در طول یک دهه از سال ۲۰۰۶ نوشته شده ساخته شدهاست. این فیلم یک درام خانوادگی معاصر است، که حول زندگی سه خواهر بهنامهای ساچی، یوشینو و چیکا میچرخد.
این سه خواهر بعد از مرگ پدرشان با اکراه از خواهر و برادر کوچکشان که تا قبل از آن هیچ اطلاعی از وجودشان نداشتهاند، مراقبت میکنند. دختران برای سازگاری با خانواده جدید و ایجاد تعادل بین مسئولیتهای خود تلاش میکنند. آنها به شهر ساحلی سنتی کاماکورا نقلمکان کرده و درنهایت بهلطف رویدادهای شاد و غمگین و امیدواریهای و ناامیدیها، هر روز به هم نزدیک میشوند.
کارگردان این اثر یعنی هیروکازو کورئیدا یک فیلمساز شناختهشده است، که سادهترین صحنهها را با احساسات بسیار خود جان میبخشد. غیرممکن است با تماشای فیلمهای این کارگردان احساس نکنید، که قلبتان فرو میریزید. در فیلم خواهر کوچک ما، از کارهای معمولی مانند درست کردن سوپ میسو گرفته تا آویزان کردن لباسهای شستهشده، هر فریم معنای عمیقتری درباره قدرت شفابخش بخشش دارد و این حقیقت را ثابت میکند، که خانواده فقط با همخون بودن تعریف نمیشود.
۱۹. بهشت و دوزخ (High and Low)
ژانر: درام جنایی
سال ساخت: ۱۹۶۳
کارگردان: آکیرا کوروساوا
بازیگران: توشیرو میفونه، تاتسویا ناکادای و کیوکو کاگاوا
این تریلر پلیسی هیجانانگیز و پرمخاطب آکیرا کوروساوا، یک تاجر ثروتمند به نام کینگو گوندو را دنبال میکند، که در تلاش است تا یک شرکت تولید کفش را خریداری کند. اما در این گیرودار آدمرباها به زندگی او هجوم آورده و از او باج میخواهند. اما آدمربایان بهطور تصادفی کودک اشتباهی یعنی پسر راننده گوندو را میربایند و آنچه در ادامه میبینیم، یک آدمربایی ناامیدکننده برای مجرم است و یک دوراهی اخلاقی برای گوندو.
ازطرفی قانون و پلیس هم وارد این ماجرا شده و بهآرامی به مجرمین نزدیک میشوند. بهشت و دوزخ بهشکل یک فیلم هیجانانگیز شروع و به یک درام جنایی تبدیل میشود. این انتقال ژانر آنقدر بدوندردسر و ملایم اتفاق میافتد، که در جریان فیلم شما را با ناهنجاریهای ژاپن که مدتها است فراموش شدهاست هم، آشنا میکند. درباره کوروساوا باید گفت که، این کارگردان صاحبسبک بهطرز ماهرانهای نقدهای اجتماعی درباره اختلاف طبقاتی و اخلاقیات را در میان طرحی که پیرنگ بسیار محکمی دارد، قرار میدهد، که نمیتوان نادیدهاش گرفت. توشیرو میفونه در نقش گوندو در این فیلم میدرخشد و بهشت و دوزخ را به یکی از بهترین تریلرهای تمام دوران سینما تبدیل میکند.
۱۸. قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle)
ژانر: انیمه
سال ساخت: ۲۰۰۴
کارگردان: هایائو میازاکی
جای تعجب نیست، که در این لیست حداقل یک فیلم از هایائو میازاکی وجود داشتهباشد. قلعه متحرک هاول یک انیمیشن خیالانگیز است که سوفی، زن جوانی را دنبال میکند که توسط طلسم جادوگری به یک پیرزن تبدیل میشود. سوفی به دنبال باطل کردن این طلسم و در جستجوی درمان، وارد قلعه متحرک جادویی میشود که جادوگری به نام هاول در آن زندگی میکند. او نهتنها در قلعه متحرک هاول پناه میگیرد، بلکه با او، شاگرد مهربان و مترسک زندهاش، دوست میشود. قلعه متحرک هاول بهعنوان یکی از محصولات استودیوی جیبلی، یک ضیافت جذاب و شگفتانگیز برای احساسات است.
اصالت این اثر بهلطف ایدههای بسیار نو و خلاقانه، تصاویری که با دست میازاکی طراحی شدهاست، شخصیتهای منحصربهفرد و سکانسهای پرواز تحسینبرانگیز است. میازاکی خود اغلب بهدلیل حسوحال خاص شخصیت هاول، عشق بیچونوچرای خود را نسبت به این شخصیت ابراز میکند و آن را به یک کلاسیک جاودانه تبدیل کردهاست.
۱۷. نبرد سلطنتی (Battle Royale)
ژانر: اکشن
سال ساخت: ۲۰۰۰
کارگردان: کینجی فوکاساکو
بازیگران: تاتسویا فوجیوارا، آکی مائدا، ماسانوبو آندو، کو شیباساکی، چیاکی کورییاما، تاکشی کیتانو و آنا ناگاتا
اگر مجموعه فیلمهای بازیهای گرسنگی را دیدهباشید، دنیای پادآرمانشهری که ترسیمکردهاست را، بهیاد دارید. در این پادآرمانشهر، جوانان به جنگلی متروک فرستاده میشوند تا خود را تامین کنند، شکار کنند و دوستان خود را بکشند تا پیروز بیرون بیایند. باید بدانید که نبرد سلطنتی پیش از بازیهای گرسنگی این داستان را روایت کردهاست. در این فیلم کلاسیک، کینجی فوکاساکو بهشکلی خیرهکننده با قرار دادن ۴۲ دانشآموز دبیرستانی درمقابل یکدیگر، در نبردی تا سرحد مرگ خطرناک، پیچوتاب دلهرهآوری را خلق میکند.
در داستان این فیلم که انگار نسخه آینده ژاپن است، قانونی یک کلاس درس را که بهصورت تصادفی انتخاب شدهاست، برای رقابت در جزیرهای انتخاب میکند، که تنها باید یک دانشآموز در آن زنده بماند. این دانشآموزان با یک قلاده انفجاری تحتنظر هستند و در صورت شکستن حتی یک قانون، منفجر میشوند. نیازی به گفتن نیست که خشونت در فیلم به حد تکاندهندهای میرسد، اما در خدمت برجسته کردن پرسشهای عمیقتر درباره نفوذ قدرت و نقش اخلاق در جوامع است. بهعلاوه، نبرد سلطنتی از جوانی شخصیتها و سکانسهای اکشن هیجانانگیزی تغذیه میکند، تا نشان دهد که جامعه حاضر و مایل است، فرزندان خود را برای انقلاب بزرگتر قربانی کند.
۱۶. دروازه جهنم (Gate of Hell)
ژانر: درام عاشقانه
سال ساخت: ۱۹۵۳
کارگردان: تینوسوکه کینوگاسا
بازیگران: کازوئو هاساگاوا و ماچیکو کیو
فیلمهای زیادی درباره جنون ناشیاز عشق نافرجام ساخته شدهاند، اما هیچکدام به اندازه دروازه جهنم تاثیرگذار و زیبا نیستند. برای نام بردن از افتخارات دروازه جهنم، باید گفت این فیلم در سال ۱۹۵۵ جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان و بهترین طراحی صحنهولباس را دریافت کرد. همچنین، این شاهکار ساختهشده توسط تینوسوکه کینوگاسا، اولین فیلم ژاپنی رنگی است.
دروازه جهنم داستان یک مثلث عشقی محکوم به فاجعه را دنبال میکند، که در برابر تجملات زیباییشناختی دوران هیآن ژاپن قرار میگیرد. در این روایت یک سامورایی به نام موریتو اندا، قهرمانانه بانو کسا را، زنی بسیار زیبا که در نهایت عاشقش میشود، نجات میدهد. با این حال، موریتو بعد از آن متوجه میشود که کسا، پیش از آن با واتارو واتانابه ازدواج کردهاست. او در روند تعقیب عشقش به دیوانگی محض فرو میرود.
دروازه جهنم شامل بخشی از خیرهکنندهترین مبارزات با شمشیر، صحنههای نبرد، کاخها، باغها و کیمونوهای دلربای ژاپنی است، که در قالب یک فیلم رنگی موردتوجه مخاطب قرار میگیرد. واضح است که سینمای ژاپن همیشه ابزارهایی برای تبدیل داستان عاشقانه به اثری هنری با زیبایی غمانگیز داشتهاست.
۱۵. آشوب (Ran)
ژانر: درام حماسی
سال ساخت: ۱۹۸۵
کارگردان: آکیرا کوروساوا
بازیگران: تاتسویا ناکادای، آکیرا تروئو، جین پاچی نزو، دایسوکه ریو، میکو هارادا و یوشیکو میازاکی
آشوب بهعنوان آخرین شاهکار کوروساوا در پنجاهوهشتمین دوره اسکار، نامزد چهار جایزه ازجمله؛ بهترین کارگردانی شده و در آخر جایزه اسکار بهترین طراحی لباس را بهدست آورد. این فیلم که در طول آخرین روزهای حرفه طولانیمدت کوروساوا فیلمبرداری شدهاست، حماسه خونین سامورایی درباره خیانت، جنون و جنگ است، که با ظرافت تمام از شاه لیر ویلیام شکسپیر اقتباس شدهاست.
داستان این فیلم درباره لرد بزرگ هیدتورا ایچیمونجی است، که در هفتاد سالگی، قدرت خود را بین سه پسرش تقسیم میکند. طبق رویکرد این پادشاه، تارو که بزرگتر است، حکومت خواهدکرد. جیرو و سابوروی جوانتر هم، مسئولیت قلعه دوم و سوم را بر عهده خواهندگرفت. اما طمع و جاهطلبی آنها را علیه پدرشان و همدیگر قرار میدهد. کل درام پیرامون حکمرانی است، ولی با صحنههای نبرد بزرگی که در مناظر سرسبز و وسیع گرفته شدهاند، به چشماندازی زیبا تبدیل شدهاست. تاتسویا ناکادای در این فیلم در نقش پدری آشفته با قدرت و ناامیدی بازی میکند، که سلطنتش در مقابل چشمانش از هم فرو میپاشد. شاید بزرگترین دستاورد کوروساوا کسب نامزدی بهترین کارگردانی برای این فیلم باشد.
۱۴. پادشاهی رویاها و جنون (Kingdom of Dreams and Madness)
ژانر: مستند
سال ساخت: ۲۰۱۳
کارگردان: مامی سونادا
بازیگران: هایائو میازاکی، توشیو سوزوکی، ایسائو تاکاهاتا و هیدهآکی آنو
پادشاهی رویاها و جنون یکی از فیلمهای متفاوت این فهرست است، زیرا بهعنوان یک مستند پشتصحنه شناخته میشود. اما دلیل کسب جایگاه چهاردهم این فیلم، خلق تصویر فوقالعاده از فرهنگ ژاپنی است. پادشاهی رویاها و جنون، استودیو جیبلی را در طول تولید چالشبرانگیز انیمه باد برمیخیزد و افسانه شاهدخت کاگویا بهشکلی گیرا دنبال میکند.
ما در این فیلم شاهد نبوغ، سختکوشی و ویژگیهای خاص انیماتورهای نمادین هایائو میازاکی و ایسائو تاکاهاتا هستیم، که در هنگام ساخت این فیلمهای جاهطلبانه در هنر خود غرق شدهاند. اما قلب مستند در خود استودیو جیبلی پرجنبوجوش و پویا نهفته است. در این فضا گروهی از انیماتورهای بااستعداد مجنون در کنار کارگردانان بزرگ کار میکنند و به داستانهای آنها روح میبخشند. توشیو سوزوکی، پسر هایائو میازاکی یعنی گورو میازاکی و هیداکی آنو، خالق فرنچایز بشارت، دیگر افرادی هستند که در این انیمه شناخته میشوند.
۱۳. تامپوپو (Tampopo)
ژانر: کمدی
سال ساخت: ۱۹۸۵
کارگردان: جوزو ایتامی
بازیگران: کن واتانابه، کوجی یاکوشو، تسوتومو کامازاکی، نوبوکو میاموتو، ماریکو اوکادا، یوشی کاتو، هیدجی اوتاکی و اوتومو ریوتارو
فرهنگ ژاپنی لذیذترین غذاها را دارد. بنابراین واضح است که یک کمدی کلاسیک حول محور غذا و البته رابطه عاشقانه، به نحوی که دلچسب و کمدی باشد، برای فهرست بهترین فیلمهای ژاپنی مناسب است. اثر هنری متفاوت جوزو ایتامی، تامپوپو، داستان گروهی از مردان را دنبال میکند که به بیوهای کمک میکنند، تا مغازه رامنفروشیاش را احیا کند.
این فیلم کمدی پر از صحنههای خندهآور و درام مفهومی، تنشهای وابسته به عشق را در هم میآمیزد و درعینحال با تمسخر فیلمهای آمریکایی و ایجاد سکانسهایی پیرامون تابوهای جنسی، حرف متفاوتی میزند. در قلب خود این فیلم، ممکن است شعارهایی درباره لذت بردن از چیزهای ساده در زندگی مانند غذا، دوستی و عشق باشد. اما با وجود کارگردانی مانند جوزو ایتامی، نتیجه یک داستان تخیلی وحشیانه است، که در صحنههای غیرقابلپیشبینی خود، غذاهای ژاپنی و شادی مشترک حاصل از اشتراک یک کاسه نودل را جشن میگیرد.
۱۲. نام تو (Your Name)
ژانر: انیمه عاشقانه
سال ساخت: ۲۰۱۶
کارگردان: ماکوتو شینکای
نام تو بهعنوان سومین فیلم ژاپنی پرفروش تاریخ سینما، نامزد جایزه بهترین پویانمایی سال آکادمی فیلم ژاپن و برنده جایزه بهترین پویانمایی در انجمن منتقدان فیلم لسآنجلس، چهلونهمین جشنواره فیلم سیتخس و هفتادویکمین جایزه فیلم ماینیچی شدهاست. این انیمه پرفروش ماکوتو شینکای، داستانی دراماتیک و جذاب از دو نوجوان را روایت میکند، که بهطرز مرموزی از خواب بیدار میشوند و متوجه میشوند بدنهایشان عوض شدهاست.
تاکی تاچیبانا یک پسر شهری است، که در زندگی روزمره خود غرق است و میتسوها میامیزو یک دختر روستایی است، که از روند فروتنانه زندگی خود راضی است. دنیاهای مختلف آنها زمانی با هم برخورد میکند، که مجبور میشوند زندگی دیگری را برای مدتی زندگی کنند، و بهطور غیرقابل توضیحی در یک داستان عشقی فراتر از درک زمان و مکان به هم متصل میشوند. تنها راه برای تاکی و میتسوها برای جلوگیری از این امر این است که، برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کنند. نام تو دارای جذابیتهای بصری و یک موسیقی متن تکرارنشدنی است، که داستان جادویی چگونگی پیوند سرنوشت دو روح را تکمیل میکند.
۱۱. هاراکیری (Harakiri)
ژانر: درام سامورایی
سال ساخت: ۱۹۶۲
کارگردان: ماساکی کوبایاشی
بازیگران: تاتسویا ناکادای، رنتارو میکونی، شیما ایواشیتا، آکیرا ایشیهاما و ایچیرو ناکاتانی
اگر از طرفداران فیلمهای کوئنتین تارانتینو هستید که در آنها او امضای خاص خود را از خشونت و سکانسهای اکشن شیک بهکار میبرد، پس هاراکیری را ببنید، تا معنای خشونت جذاب در سینما را درک کنید. درام سامورایی برنده جایزه کوبایاشی حول محور یک رونین یا همان سامورایی سرگردان و بزرگ به نام هانشیرو است، که از یک ارباب فئودال تقاضای اجازه برای خودکشی آیینی در حیاط خانهاش را دارد.
اما همانطور که داستان گرهگشایی میشود، از طریق چندین فلاشبک، ما حقیقت آزاردهنده پشت تلاش هانشیرو برای انتقام و داستان چیجیوا، سامورایی جوانی را که زمانی به دیدار ارباب فئودال رفتهاست، میفهمیم. درحالیکه فیلمهای سنتی سامورایی قالب خاص خود را داشته و بر موضوعات مخصوص به خود تمرکز دارند، هاراکیری یک پوسیدگی اخلاقی را در قلب ژاپن فئودال به نمایش میگذارد. در این فیلم تاتسویا ناکادای در نقش رونین شکسته، بازی فوقالعادهای ارائه میدهد و فیلم را از یک درام لطیف به یک شاهکار فراموشنشدنی ارتقا میدهد.
۱۰. دزدان فروشگاه (Shoplifters)
ژانر: درام
سال انتشار: ۲۰۱۸
کارگردان: هیروکازو کورئیدا
بازیگران: لیلی فرانکی، ساکورا آندو، مایو ماتسواوکا و کیرین کیکی
این فیلم برنده نخل طلا به کارگردانی هیروکازو کورئیدا، زندگی یک خانواده فقیر و درعینحال دوستداشتنی را ترسیم میکند، که از طریق خلافهای کوچک امرارمعاش میکنند. اوسامو بهعنوان سرپرست این خانواده، در یکی از دزدیهای معمولیاش از مغازه، یوری، دختر بچهای را پیدا میکند که در سرما یخ زدهاست. اوسامو او را به خانه میبرد و حقیقت را درباره خانوادهاش میفهمد و به دنبال آن تصمیم میگیرد او را عضوی از خانواده خودش کند.
دزدان فروشگاه فضای متفاوتی نسبت به فیلمهای سابق کورئیدا مانند؛ خواهر کوچک ما، موباروسی، و مثل پدر، مثل فرزند دارد. پیام اصلی این فیلم آنقدر مهم است، که نمیتوان آن را نادیده گرفت. دزدان فروشگاه قلب شما را در دستان خود میگیرد و به یادتان میآورد، که تا چه اندازه به مهربانی و دلسوزی یکدیگر نیازمند هستید. فیلم در خلال لحظات آرام و شاد و انجام کارهای روزمره در خانوادهای که در حاشیه ثروت جامعه زندگی میکند، نگاهی ملایم به خود میگیرد، اما درسهای بسیار مهمی به مخاطب میدهد.
۹. آکیرا (Akira)
ژانر: انیمه
سال انتشار: ۱۹۸۸
کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
کاتسوهیرو اوتومو در آکیرا، مانگای علمی تخیلی که خودش نوشتهاست را، به یک فیلم انیمه سایبرپانک پیشگامانه تبدیل کرده، که به یکی از محبوبترین فیلمهای انیمیشن ژاپنی تبدیل شدهاست. آکیرا نوجوانی به نام تتسو را دنبال میکند، که قدرتهای خاص او شروع به بیدار شدن میکند و توکیو را با هرجومرج و نابودی تهدید میکند. در طرف دیگر، رهبر باند دوچرخهسواری، کاندا، دوست دوران کودکی تتسو و فردی با عقده مردانه است، که بهسادگی نمیتواند برتری دیگران را تحمل کند.
درگیری وحشتناک تتسو و کاندا شامل اعمال جنونآمیز و اقدامات سیاسی خرابکارانه است. انیمیشن آکیرا هر مرزی را که تابهحال در این ژانر ترسیم شدهبود، جابجا کرده و شکل هنری جدیدی خلق میکند، که توکیوی غرق در تابلوهای نئونی و آسمانخراشهای بلند را با زیباییشناسی تکرارنشدنی خود به تصویر میکشد. از بررسی این که چگونه قدرت ذهن را فاسد میکند، تا ترس از آنچه فناوری افسارگسیخته میتواند به آن تبدیل شود، آکیرا یک نمایش پرقدرت از ژاپن است.
۸. مدفن کرمهای شبتاب (Grave of the Fireflies)
ژانر: انیمه
سال انتشار: ۱۹۸۸
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
جالب است بدانید که مدفن کرمهای شبتاب بهطور همزمان با همسایه من توتورو اثر میازاکی منتشر شد. و حتی باوجود اینکه ایسائو تاکاهاتا بهاندازه هایائو میازاکی تحسینشده نیست، این شاهکار احساسی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این فیلم که روزهای پایانی جنگ جهانی دوم را از نگاه دو خواهر و برادر، سیتا نوجوان و ستسوکو، خواهر کوچکترش روایت میکند، مبارزه برای بقا را در کشوری به نمایش میگذارد، که هنوز درگیر عواقب بزرگترین رویداد تاریخ است.
خواهر و برادر به دنبال غذا و سرپناه میگردند و تمام تلاش خود را میکنند تا پس از تخریب خانهشان در بمباران آتش، از یکدیگر مراقبت کنند. داستان ساده و درعینحال عمیق، گواهی بر توانایی تاکاهاتا در تزریق احساسات عظیم به هر لحظه و تصویر فیلم است. مدفن کرمهای شبتاب ادای احترامی به بیگناهی کودکانی است، که آرامششان بهراحتی بوسیله جنگ نابود میشود.
۷. راشومون (Rashomon)
ژانر: تریلر روانشناختی
سال انتشار: ۱۹۵۰
کارگردان: آکیرا کوروساوا
بازیگران: توشیرو میفونه، ماسایوکی موری، ماچیکو کیو، تاکاشی شیمورا و مینورو چیاکی
راشومون بهعنوان اولین فیلمی که کوروساوا و سینمای ژاپن را به جهان شناساند، برنده جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز شدهاست. این فیلم همچنین جایزه اسکار افتخاری اسکار را هم بهدست آوردهاست. راشومون یکی دیگر از آثار کلاسیک کارگردان بزرگ آکیرا کوروساوا است، که نقطه عطفی برای تریلرهای جنایی روانشناختی آینده شده و از آن زمان تعداد کمی از آثار سینمایی توانستهاند به جایگاهش برسند.
طرح این فیلم بسیار ساده است: چهار نفر روایتهای متناقضی از قتل یک مرد و تجاوز به همسرش ارائه میدهند. اما داستان فیلم، که از طریق فلاشبکها روایت میشود، به همان اندازه که ترسناک است، دیوانهکننده هم است. کوروساوا در این فیلم بسیار ماهرانه از روش داستانسرایی غیرخطی و تغییر دیدگاهها استفاده میکند و حقیقت را درباره ماهیت انسان و اعتبار حافظه انسان به نمایش میگذارد. راشومون با بازیهای دراماتیک توشیرو میفونه و ماچیکو کیو، داستانی پر از پیچشها و چرخشهای تکاندهنده دارد. اما جذابیت اصلی این فیلم در این واقعیت نهفته است، که حقیقت عینی ممکن است اصلا وجود نداشتهباشد و فقط نسخههای ذهنی شکل گرفته ناشی از تعصب و علاقه شخصی آن را آشکار میکند.
۶. داستان توکیو (Tokyo Story)
ژانر: درام
سال انتشار: ۱۹۵۳
کارگردان: یاسوجیرو اوزو
بازیگران: ستسوکو هارا، چیشو ریو، چیهکو هیگاشییاما، کیوکو کاگاوا، هاروکو سوگیمورا، سو یامامورا، کونیکو میاکه،، شیرو اوساکا
هدایت فهرست بهترین آثار سینمایی ژاپنی به سمتی بهنسبت دراماتیک با کمک داستان توکیو، فیلم برنده چندین جایزه مهم سینمایی، جذاب است. این فیلم به کارگردانی یاسوجیرو اوزو، داستان یک زوج سالخورده را روایت میکند، که تمام مسیر را از اونومیچی به توکیو میروند تا از فرزندان بزرگشان دیدن کنند. کویچی، بزرگترین فرزند این زوج سالخورده، یک پزشک ماهر است و شیگه دخترشان، یک آرایشگر موفق. اما هر دو این فرزندان آنقدر مشغول هستند، که نمیتوانند وقت خود را با والدینشان بگذرانند. بنابراین مراقبت از آنها بر عهده نوریکو، بیوه کوچکترین پسرشان که در جنگ شهید شده، است
. موسیقی لطیف، دیالوگها مفیدومختصر و داستان فیلم لطیف است، اما اوزو موفق میشود شکاف بیننسلی و رویدادهایی را که شکل ژاپن پس از جنگ را تغییر دادهاست، به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. این نحوه روایت اوزو احساسات شما را چنان درگیر میکند، که کمتر اثری میتواند این کار را با شما کند. این اثر با گرمی و صمیمیت به شما نزدیک میشود و در آن شاهد پخش صحنههایی شعرگونه هستید، که غم و اندوه خانوادههایی که از هم جدا میشوند در آن، ارزشهایی را به شما یادآور میشوند. داستان توکیو در بسیاری از معتبرترین نظرسنجیها، در دسته بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن است. برای مثال در رویدادی که در جشنواره فیلم بوسان در سال ۲۰۱۵ برگزار شد، منتقدان و هنرمندان بزرگ، داستان توکیو را بهعنوان بهترین فیلم آسیایی تمام دوران معرفی کردند.
۵. شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)
ژانر: انیمه
سال انتشار: ۱۹۹۷
کارگردان: هایائو میازاکی
شاهزاده مونونوکه که داستانش در قرن چهاردهم جریان دارد، افسانه زیستمحیطی میازاکی است که داستان جنگجوی جوان و شاهزاده امیشی به نام آشیتاکا را دنبال میکند. این دو شخصیت با دنیای صنعتی و خدایان و ارواح ساکن در جنگل سروکار دارند. از آنجا که پایه و اساس جریان زندگی آنها متزلزل شدهاست، آشیتاکا باید صلح را بین قبیله انسانی که بهطرز خستگیناپذیر در حال ساختن یک شهر آهنی هستند و خدایان حیوانات به رهبری شاهزاده مونونوکه، که برای محافظت از جنگل با آنها میجنگند، ایجاد کند. میازاکی از طریق خلق تصاویر خیرهکننده، شورشی از عظمت و شکوه بصری ایجاد میکند.
ما موجودات شگفتانگیزی مانند خدای گرازهای اهریمنی و خدایان گرگهای غولپیکر را در این انیمه مهم میبینیم و به دنیایی منتقل میشویم، که در آن عدهای در تلاش برای زندگی مسالمتآمیز هستند. اما بخش متمایز فیلم، تمثیل زیستمحیطی است، که او برای طرح پرسشهایی درباره حفظ و حتی توسعه طبیعت استفاده میشود. بهطورکلی، شاهزاده مونونوکه یکی از بزرگترین انیمههای حماسی است، که تا به حال ساخته شدهاست.
۴. عزیمتها (Departures)
ژانر: درام
سال انتشار: ۲۰۰۸
کارگردان: یوجیرو تاکیتا
بازیگران: ماساهیرو موتوکی، ریوکو هیروسوئه و تسوتومو یامازاکی
در فیلم عزیمتها داستان زندگی یک نوازنده ویولن سل به نام دایگو کوبایاشی را دنبال میکنیم، که ارکسترش بهتازگی منحل شدهاست. پس او به همراه همسرش به زادگاهش بازمیگردد، تا زندگی و حرفه جدیدی را شروع کند. دایگو با گرفتن یک شغل شوم از یک آژانس تبلیغاتی، شروع به کار به عنوان یک مسئول کفنودفن میکند و اجساد را برای مراسم تشییع جنازه آماده میکند. او در ابتدا با پیشداوری با این شغل روبرو میشود، اما خیلی زود روحیه خاصی پیدا میکند، که نقشش را میپذیرد.
داستان فیلم در حومه شهر در استان یاماگاتا میگذرد، و دایگو را نشان میدهد که با لطافت و خیلی آرام مردهها را تمیز میکند و به آنان لباس میپوشاند. کارگردان یوجیرو تاکیتا هر صحنه را با احساسات ظریف و مضامین متحولکننده و شوخطبعی خاص خود آغشته میکند. جای تعجب ندارد که این فیلم در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه اسکار بهترین فیلم بلند بینالمللی شد، زیرا عزیمتها به شما میآموزد که یکدیگر را آنطور که باید ببینید.
۳. شهر اشباح (Spirited Away)
ژانر: انیمه
سال انتشار: ۲۰۰۱
کارگردان: هایائو میازاکی
نام نبردن چندباره از آثار هایائو میازاکی در فهرست بهترین فیلمهای ژاپنی جرم است، زیرا این کارگردان افسانهای ما را با شاهکارهای زیادی مجذوب خود کردهاست. در شهر اشباح، داستان چیهیرو، دختر ده سالهای را دنبال میکنیم که با والدینش در مسیر محل زندگی جدیدشان، از یک شهربازی متروک سردرمیآورد. در آنجا چیهیرو وارد دنیای ارواح شده و متوجه میشود که والدینش به خوک تبدیل شدهاند. او که به عنوان شاگرد یک جادوگر به دام افتادهاست، باید راهی برای آزادی والدینش بیابد و به خانه و دنیای انسانها بازگردد.
میازاکی سرزمینی فانتزی را تداعی میکند که در آن ارواح در اوقاتفراغتشان، خود را آنجا سرگرم میکنند. ایدهپردازیهای تحسینبرانگیزی مانند حمام بزرگ، شخصیت بیصورت، از یاد بردن نام و طبیعت در شهر اشباح وجود دارد. اما در نهایت، این فیلم درباره چیهیرو و سفر او برای کشف خودش است. باوجود اینکه چیهیرو پس از نجات یافتن چیزی از دنیای ارواح به یاد نمیآورد، اما از طریق کمک به دیگران، معنای واقعی هدف و عشق در زندگی را آموختهاست.
۲. هفت سامورایی (Seven Samurai)
ژانر: درام حماسی
سال انتشار: ۱۹۵۴
کارگردان: آکیرا کوروساوا
بازیگران: تاکاشی شیمورا، توشیرو میفونه و سوجین کامییاما
هفت سامورایی یک فیلم حماسی است که به ماجراهای مردم روستایی میپردازد، که هفت سامورایی بیکار را برای دفاع از خود و خانهشان در برابر راهزنان استخدام میکند. همانطور که ساموراییها از مردم روستا محافظت میکنند و به آنها آموزش میدهند، ۴۰ راهزن به آنجا حمله میکنند. هفت سامورایی کوروساوا که در بسیاری از رتبهبندیها بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان محسوب میشود، شایسته جایگاه ابتدایی این فهرست است، زیرا آنچه در ادامه داستان فیلم میبینیم، فقط یک داستان اکشن و ماجراجویی نیست، بلکه کاوشی عمیق در آسیبهایی است براثر قدرت، که بر وجدان و اعمال انسان وارد میشود.
کوروساوا در طرحریزی مضامین پیچیدهای مانند طبقه اجتماعی، غرور و بار و فشار رهبری در مجموعهای پر از سکانسهای اکشن، شخصیتهای واقعی و تصاویری غنی استاد است. گروه بازیگری هفت سامورایی به رهبری توشیرو میفونه، هر کدام گذشته و دغدغههای خاص خود را دارند. بهطورکلی، هفت سامورایی یکی از آن فیلمهایی است، که علیرغم دو ساعت و نیم زمان، بسیار جذاب و خوشحسوحال است، و هر دقیقه تماشای آن ارزش دارد.
۱. ماشینم را بران (Drive My Car)
ژانر: درام
سال انتشار: ۲۰۲۱
کارگردان: ریوسوکی هاماگوچی
بازیگران: نیشیجیما هیدهتوشی، ریکا کیریشیتا، ماساکی اوکادا و توکو میورا
ماشینم را بران برنده بهترین فیلم بلند بینالمللی اسکار، نخل طلای کن، گلدن گلوب، انجمن منتقدان فیلم لسآنجلس، حلقه منتقدان فیلم نیویورک و انجمن ملی منتقدان فیلم و دارای ۱۶۸ بار نامزدی جایزه از فستیوالهای معتبر جهانی و دریافت ۷۷ مورد از آنها است. این فیلم با الهام از مجموعه داستان کوتاه «مردان بدون زنان» نوشته نویسنده بزرگ ژاپنی «هاروکی موراکامی» و دیگر داستانهای کوتاه این مجموعه ساختهشدهاست. ماشینم را بران اثری خیرهکننده است، که مضامینی مانند؛ از دست دادن، خیانت، بخشش و قدرت ارتباط انسانی را بررسی میکند.
داستان این فیلم درباره شخصی بهنام یوسوکه کافوکو، کارگردان و بازیگری تنها است، که برای تولید نمایشنامهای با عنوان «عمو وانیا» به هیروشیما میرود، اما در این روند با راننده زن جوان خود، رابطهای برقرار میکند. این دو درحالیکه زمانهایی را در ماشین میگذرانند و بین تمرینهای نمایشش سفر میکنند، داستانهایی درباره گذشته دردناک خود به اشتراک میگذارند.
اگر همین طرح به کارگردان دیگری داده میشد، داستان را به یک فیلم معمولی و کلیشهای تبدیل میکرد. اما ریوسکی هاماگوچی تفاوت ظریفی را ایجاد میکند، که در فاصله بین کلمات، در سکوت طولانی و نماهای نزدیک و جزییات احساسی، فراتر میرود. وقتی با گذشت ۴۰ دقیقه از تیتراژ فیلم هنوز هیجان مخاطب به قوت خود باقی است، باید بدانید که با فیم خوبی طرف هستید. ماشینم را بران بهترین تجربهای است، که میتوانید در یک ماشین ساب قرمز داشتهباشید.