به گزارش خبرداغ به نقل از مبلغ دومین کمیسیون تخصصی همایش بین المللی « مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام» با موضوع « اخلاق مثبت جهانی در اسلام و مسیحیت» سیزدهم اسفندماه سال جاری با حضور متفکران بین المللی در پزوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. متن زیر گزارش سخنان پنل اول این نشست میباشد:
دکتر حسن بوسلیکی اولین سخنران نشست صحبت خود را با اشاره به نظریه هانس کونگ آغاز کرد و گفت: طبق ایده هانس بدون صلح ادیان، صلح جهانی محقق نمی شود چرا که ادیان کنترل کننده جنگ ها هستند. اما آنچه که مهم است این است که طبق قرآن مهمترین متن دینی اسلام، برای گفتمان اخلاقی جهانی چه رهنمودها و افق هایی وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال خوب است رجوع به آیه معروف« قل یاأهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا» داشته باشیم که خداوند به پیامبر می فرماید: آنها را دعوت کن و راجع به مشترکات صحبت کنید. در نگاه عمیق تر شاید بتوان بهترین معنا برای کلمه «سواء» را همان اخلاق دانست. برای درک بهتر، مثالی را ذکر می کنم. در سال 1993پارلمان ادیان در شیکاگو شکل گرفت که در آنجا بزرگان ادیان نمیتوانند بر کلمه واحدی اتفاق نظر داشته باشند در حالی که همین پارلمان در محتوای اخلاقی به اتفاق نظر می رسند. همچنین مثال تاریخی پیمان حلف الفضول پیامبر با مشرکان است که با هدف حمایت از ستمدیدگان بوده و ماهیتی اخلاقی داشته است از طرفی در قرآن آیات متعددی است بیانگر این مطلب است که دعوت انبیاء به گونه ای بوده که فقط انسان هایی که مشکل اخلاقی داشتند از پذیرش حق رویگردان بودند چرا که دین، فطرتپسند بوده و اخلاق، مروج دینداری است. در نهایت آنچه در قرآن توسعه جهانی دارد، وفای به عهد است و هرگونه رابطه انسان اعم از رابطه با خود، با خدا و طبیعت در سایه وفای به عهد به سلامت و سعادت می رسد آنچنانکه طبق قرآن، انسان مسلمان موظف هست حتی با مشرکان که دورترین افراد نسبت به خداوند هستند نیز در عهد و پیمان باقی بمانند.
ایشان در ادامه بیان داشت: مساله مهم در قرآن دوگانه حقوق و مسئولیت انسان است که آنچه که قرآن توجه بیشتری برآن آن قائل است انسان مسئولیت پذیر است و بیشتر مشکلات جهان محصول عدم عمل به اخلاق است که در گفتمان اخلاقی جهانی نیز اگر بخواهیم یک الگو بسازیم این الگو دو فراز دارد یکی اینکه باید رجوع کنیم به اشتراک فطری انسان ها و دیگری عمل به اخلاق مورد پذیرش هر دین، منطقه و کشور. در سایه این دو فراز یعنی همزیستی و تقویت نقاط قوت اخلاقی بدون اصرار به یکدست سازی فرهنگی می توان اخلاق را با رنگ ها ی مختلف اجرایی کرد و این نقطه آغاز صلح جهانی است.
در ادامه این نشست پروفسور چارلز رندال پاول موسس بنیاد دیپلماسی دینی شهر شیکاگو گفت: بر اساس داستانی در عهد جدید زمانی حضرت عیسی(ع) قصد صحبت با مردم اورشلیم را داشت در حالی که هر کدام از گروه های مردم، زبان و فرهنگ مختلفی داشتند ولی به دلیل اینکه سخنان حضرت مسیح از نوری بود که بر جان همه می نشست، همه متوجه سخنان حضرت می شدند امروزه هم عشق مسیح(ع) می تواند سنگ بنای گفتمان اخلاقی جهان باشد. شاید در درجه اول اتحاد ذهن و قلب ها مهم به نظر آید اما آنچه که مهمتر است یکسان بودن قلب هاست. در قرآن سوره مائده آیه 48 خداوند می فرماید: انسان ها را دسته دسته آفریده که مهم ترین امر برای این گروه ها رسیدن به خوبی هاست و از اینجا رقابت انسان ها برای رسیدن به خوبی ها شروع می شود. باید دانست که خداوند مهربان است و مهربانی به عشق نزدیک تر است تا به عدالت، مردم گاهی از عدالت ناراضی می شوند در حالی که از عشق همیشه راضی اند. حضرت عیسی(ع) حتی به دشمنان هم عشق می ورزید و آنها را دوست می داشت در حالی که امروزه مردم به سختی می توانند دشمنان خود را دوست بدارند. در سخنانی از حضرت عیسی(ع) آمده است که حضرت می فرماید: « من حقیقت زندگی هستم و اگر قصد دارید به عشق واقعی برسید مرا پیروی کنید». از این جمله می توان نتیجه گرفت که عشق برخلاف قانون و اخلاق، آموختنی نیست پس برای رسیدن به حقیقت باید عیسی(ع) را زیست کرد نه اینکه از مسیح الگو گرفت.
وی ادامه داد: همچنین باید توجه کرد که عشق مسیح را خداوند به قلب انسان ها بدون توجه به دین منتقل کرده است پس برای خوب کردن افراد نیازی به تغییر در دین افراد نیست بلکه زندگی مسالمت آمیز در گرو عشق به انسان هاست و عشق، زبان مشترک همه انسانها است.