دیروز در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، هر کجا که این خبر منتشر شده بود، عمده کامنتها حول و حوش یک مضمون بود: «نوشجانشان.» این در حالی است که بسیاری از همین کاربران در واکنش به اعطای حواله خودرو به ملیپوشان ایرانی، دیدگاه کاملا متفاوتی داشتند و عمدتا از داستان گلایه میکردند.
پرسش اینجاست که چرا این بخش از مردم چنین جوایزی را گوارای قطریها میدانند، اما برای بازیکنان کشورمان ناعادلانه میخوانند؟ به نظر میرسد این موضوع دستکم دو دلیل داشته باشد.
آنچه به قطریها پرداخت میشود، دستخوش بابت یک موفقیت عینی، ملموس و قابل ارزیابی است. اینها بر خلاف تیم ملی فعلی فوتبال ایران که فقط روی کاغذ نسل طلایی هستند، واقعا بهترین نسل تاریخ فوتبال قطر بودند و در همین جام ملتهای آسیا در فاصله ۵ سال به دستاورد ۷۰ ساله کشوری مثل کرهجنوبی رسیدند.
حتی سال ۱۹۹۸ هم با وجود اینکه برای نخستین بار تعداد تیمهای حاضر در مسابقات از ۲۴ تیم به ۳۲ تیم افزایش یافت، باز صعود تیم ملی حماسی و ارزشمند بود، چون از مسیر سختی پیش رفتیم و به یک طلسم ۲۰ ساله پایان دادیم، اما واقعا دیگر امروز نباید از چنین موفقیتهایی ذوق کرد. با این دستفرمانی که دوستان دارند، میترسیم دوره بعدی برای حضور در جامجهانی ۴۸ تیمی هم خودروی لوکس خارجی طلب کنند! بفرمایید شما هم مثل قطریها دو بار پیاپی قهرمان آسیا شوید، شاید نظر مردم در موردتان عوض شد.
دلیل دوم به تفاوت وضع اقتصادی مردم عادی در دو کشور مربوط میشود. بر اساس اطلاعاتی که صندوق بینالمللی پول حدود دو ماه پیش منتشر کرده، درآمد سرانه هر قطری در سال حدود ۸۲ هزار دلار است، در حالی که درآمد سرانه هر ایرانی حدود ۵ هزار دلار تخمین زده میشود. طبیعی است که در چنین شرایطی هر چقدر پاداش به ملیپوشان قطری داده شود صدای کسی در نمیآید، اما برای ما که سالانه هزاران نفر کشته در سوانح رانندگی داریم، اهدای حواله خودروی خارجی به ملیپوشانی که کار روشن و شفافی هم انجام ندادهاند، تبعیض غمانگیزی به نظر میرسد.