به گزارش خبرداغ، نیلوفر مولایی: در روزهایی که کلیدواژه «مدیریت پادگانی» به کرات از تریبون مجلس خطاب به قالیباف تکرار می شود، محسن پیرهادی، نماینده تهران و از چهره های نزدیک به آقای رئیس در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین از عملکرد قالیباف در ریاست مجلس یازدهم دفاع می کند و تاکید دارد او چهره ای دموکراتیک است و «مدیریت پادگانی» برچسب به رئیس مجلس است.
وقتی صبحت از پرونده های پروژه یاس یا املاک نجومی دوران شهرداری قالیباف می شود نیز تلویحا این مسائل را فضاسازی رقبای قالیباف می داند و می گوید؛«از آنجایی که آقای قالیباف یک شخصیت سیاسی و اجرایی برای کشور بوده و در برهههای مختلف نیز کاندیدای ریاست جمهوری بودند، رقبای ایشان تلاش میکنند تا در هر موضوعی برای او مسئلهای ایجاد کنند»
گفتگو با پیرهادی به لایحه عفاف و حجاب که می رسد ضمن آنکه تاکید دارد«زدوخوردی بین گشت ارشاد و مهسا امینی نشده است» این نکته را نیز می گوید که با دخالت فراجا در امر حجاب مخالف است و از نامه خود به فرمانده وقت محترم فراجا درباره مخالفت با برخوردهای گشت ارشاد روایت می کند.
پیرهادی در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین گریزی نیز به ادعاها درباره مخالفت قالیباف با وزارت سعید محمد، ماجرای در اختیار گرفتن 3 طبقه مجلس از سوی قالیباف، خودروهای شاسی بلند، حضور طائب در جلسه بررسی حذف ارز ترجیحی، مخالفت ستادکل نیروهای مسلح با کاهش سربازی و حاشیه های خانه مربوط به خودش نیز زد.
صحبت از انتخابات که می شود امیدوار به ارائه یک لیست از سوی اصولگرایان است و البته از کاندیداتوری قالیباف در انتخابات 1404 ابراز بی اطلاعی می کند.
مشروح گفتگو با محسن پیرهادی، نماینده تهران در مجلس یازدهم در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین را بخوانید؛
***********
*آقای پیرهادی! به عنوان کسی که چند سال در هیئت رئیسه مجلس حضور داشتهاید، چه پاسخی به انتقادات وارده به عملکرد هیئت رئیسه که هم از خارج مجلس و هم از سوی برخی نمایندگان مطرح می شود، دارید؟
در مجلس تنوع سلیقه وجود دارد. از ۲۹۰ نمایندهای که در مجلس حضور دارند هر کدام یک خواستهای را از هیئت رئیسه دارند. ملاک عمل ما اما آییننامه داخلی مجلس است و هیئت رئیسه به واسطه سوگندی که خورده باید آییننامه اجرایی را رعایت کند. اینکه بگوییم هیئت رئیسه هیچ اشکالی نداشته قاعدتا امکان پذیر نیست و ما هم ۱۰۰ درصد آن چیزی که باید و شاید به آن عمل کنیم، انجام ندادهایم اما تمام تلاشمان این است که آییننامه اجرایی را رعایت کنیم و رضایت جمعی را در مجلس به دست آوریم.
نمایندهای ممکن است درخواستی کرده و خواستهاش تامین نشود، یا قدری سقف مطالبهاش بالاتر باشد و انتقاداتی داشته باشد ما تمام این خواستهها را میشنویم و سعی میکنیم برخی موارد را اصلاح کنیم تا آن نظر را تامین کنیم یا توضیح دهیم که چرا امکان عملی شدن آن مسئله را نداریم. لذا سعیمان بر این است که آییننامه اجرایی به درستی رعایت شود. قاعدتا ما هم رایمان را از صحن مجلس میگیریم و اگر اعضای نمایندگان محترم مجلس از هیئت رئیسه رضایت قلبی نداشته باشند در سال بعد به آن اعضا رای نخواهند داد. آنها سعی میکنند کارنامهای از اعضای هیئت رئیسه مجلس داشته باشند و طبق آن یا رایشان را تکرار میکنند یا با شخص دیگری جایگزین میکنند.
* برخی نمایندهها به اجرا نشدن آییننامه مجلس انتقاد داشتند که نمونه آخر، انتخاب اعضای کمیسیون تلفیق لایحه بودجه بود که قبل از تقدیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ صورت گرفت و خلاف بند آییننامهای بود.
برداشت شما و آن نماینده منتقد اشتباه است. دولت تقرییا دو هفته قبل از آن، لایحه را به مجلس ارائه داد اما به علت اینکه سفری برای رئیسجمهور پیش آمد؛ اقدام نمادین معمول که طبق آن رئیسجمهور به مجلس میآید و لایحه را تحویل میدهد، قدری به تعویق افتاد. اما همان زمان که لایحه به مجلس و هیئترئیسه مجلس رسید ولو اینکه در اصلاح آییننامه جدید (این اولین سالی است که بودجه را بر اساس آییننامه جدید که دو شوری است بررسی میکنیم) رئیسجمهور زمانی به مجلس میآید که میخواهد از کلیات برنامه دفاع کند.
طبق آییننامه جدید لایحه بودجه توسط نماینده دولت به مجلس ارسال میشود و رئیسجمهور برای دفاع از کلیات به مجلس تشریف میآورد. فضای آییننامه جدید اینطور است. براساس سنت ادوار گذشته رئیسجمهور در جلسهای نمادین تشریف آوردند اما براساس آییننامه جدید باید برای دفاع از کلیات در مجلس حضور یابند و از بودجه دفاع کنند.
زمانی ماجرای فوت مهسا امینی رخ داد، من در جلسه کمیسیون به فرمانده محترم نیروی انتظامی تهران گفتم: «این خانم در تهران مسافر بوده و با برادر و اقوامش برای تفریح آمده بودند. من اگر به جای ماموران شما در گشت ارشاد بودم، او را نصیحت میکردم تا آگاه شود که حجاب او با استانداردهای شهر تهران همخوانی ندارد. همچنین از او میخواستم تا پوشش خود را اصلاح کرده و سپس به تفریحش ادامه داد.» گرفتن افراد اصلا روش صحیحی نیست.
* آقای پیرهادی، اصطلاح مدیریت پادگانی بارها از سوی برخی منتقدان به عملکرد آقای قالیباف مطرح شده است که قاعدتا بیشتر بخاطر پیشینه نظامی بودن ایشان است. تکرار زیاد این کلیدواژه را هدفمند می دانید یا...
هر مسئلهای چند وجه دارد. عدهای سیاسی برخورد میکنند و عدهای از نمایندگان از روی عصبانیت اینکه خواسته شان تامین نمیشود چنین مسئلهای را مطرح کرده و چنین برچسبی را به رئیسمجلس میزنند. اما واقعیت آن است که مجلس به عنوان یک نهاد دموکراتیک، رئیس خود را انتخاب میکند. یعنی قاعدتا نمایندگان نمیآیند به کسی که روحیه پادگانی یا نظامی داشته باشد رای بدهند. اگر یک سال هم رای بدهند و ببینند کسی به حرفشان گوش نمیدهد که سال بعد به او رای نمیدهند.
نمایندگان به آقای قالیباف که رئیس محترم مجلس است؛ هر سال رای بالایی دادهاند و رایشان در سال چهارم هم افزایش داشته است. انتخاب مجلس اینگونه است و سلیقهای که قبول دارد بر طبق یک روند دموکراتیک بین ۲۹۰ نماینده که به این باور رسیدهاند بهترین گزینه اداره مجلس، آقای قالیباف است. لذا، این موضوع وجهی ندارد و اگر کلیات مجلس به یک جمع بندی درباره مدیریت پادگانی رسیده باشد، به آقای قالیباف رای نداده و ایشان را انتخاب نمیکند.
بعضی مواقع نمایندگان سیاسی برخورد میکنند یا گاهی هم که خواسته یک نماینده تامین نمیشود، برای اینکه جدل یا مواجههای با رئیسمجلس داشته باشد، برچسب این چنینی به او میزند. اما در مجلس نمایندهها رای میدهند و نوع اداره مجلس را میپسندند که رای شان را تمدید میکنند.
* مشخصا مثالی که زده میشود بستن تریبون یکی از نمایندگان مجلس است که گفته میشود در ادوار مجلس چنین حرکتی توسط هیئترئیسه و رئیسمجلس کم سابقه بوده است.
ما در این مجلس هم خیلی از این موارد نداشتهایم، من الان خودم هم خیلی یادم نمی آید که کسی را بسته باشند.
* تریبون آقای علیرضابیگی برای مسئله شاسی بلندها فکر میکنم ۴۵ روزی بسته بود.
این موضوع به هیات نظارت بر رفتار نمایندهها ارجاع داده شد و آنجا حکمی صادر کردند که مطالبی که توسط ایشان عنوان شده بود خلاف واقع است. به همین دلیل مدتی به ایشان تریبون ندادند که بعد از مدتی هم تریبونشان را برگرداندند.
* یعنی رای هیئت نظارت بود؟
فکر میکنم درباره ایشان که بحثشان خلاف واقع بود در هیئت نظارت حکمی دادند که بعد هم به مجلس آمد و حل شد. فکر نمیکنم زمان طولانیای بوده باشد و ایشان هم الان دارد در کمیسیون و صحن اظهارنظر میکند.
* پس برعهده رئیسمجلس و هیئترئیسه نبود؟
نه چون این موضوع در هیئت نظارت بر رفتار نمایندهها مطرح شد و در آن جا سخنگو و رئیسهیئت موضعی گرفتند.
* همین موضوع برای آقای سعیدی هم پیش آمده درباره آن هم توضیحی دارید؟
اولا اکثر مواقع وقت قانونی افرادی که در حال صحبت هستند، تمام میشود که اگر فردی به آییننامه داخلی مجلس آشنا نباشد ممکن است این تلقی برایش ایجاد شود که تریبون فرد قطع شده است. دوما گاهی ممکن است مصالح عمومی رعایت نشود و در آن جا رئیسمجلس به واسطه این که مصالح عمومی و امنیت عمومی رعایت شود تذکر میدهند. هر چند من فکر میکنم آقای سعیدی صحبت کرد و در انتهای بحثشان رئیس وقت جلسه که یکی از نواب رئیس بود، ورود کرده است. آن جلسه را دکتر قالیباف اداره نمیکرد و شخص دیگری بود، آقای سعیدی بحثشان را کامل طرح کردند و شاید در انتها رئیس مجلس ورود کرده و پاسخی داده است.
* مجلس یازدهم از ابتدا بحث شفافیت را خیلی مورد تاکید داشت، با این وجود ۳ طرح و لایحه که در کشور جنبه عمومی داشت یعنی، طرح صیانت از فضای مجازی، لایحه عفاف و حجاب و بحث جوانی و جمعیت. هر سه اصل هشتاد و پنجی شدند تا دور از چشم مردم بررسی شوند، این رفتار مجلس چه توضیح و توجیهی دارد؟
من میتوانم درباره مسئله شفافیت به شکل مفصل توضیح دهم که در حال حاضر شفافیت در مجلس به چه شکل است. درباره هشتاد و پنجی شدن صرفا این نیست که نخواهیم کسی متوجه شود، علتش این است که خود آن کمیسیون باید بیاید و توضیحاتی ارائه کند.
ما یک تراکم موضوعات و سرفصلهایی را داریم که مجلس باید دنبال کند و اگر یکی از این موضوعات بخواهد در دستور کار عادی مجلس قرار بگیرد، به موضوعات دیگر وقت نمیرسد. بنابراین از هر کمیسیون دو، سه نفر انتخاب میشوند تا در یک کمیسون دیگر جمعبندی انجام داده و نتیجه را به صحن بیاورند. یعنی مهمترین دلیلی که یک موضوع هشتاد و پنجی میشود این است که ما تراکم موضوعات و مصوبات داریم و دستور جلسات متعدد است. همین الان در مجلس دستور جلسات زیادی داریم که تا پایان دوره فرصت رسیدگی به آنها را نداریم.
در موضوع تقدیم لوایح، ما تا حدود ۳-۴ سال آینده موضوعاتی داریم که رسیدگی نشدند. لذا اصل هشتاد و پنجی میکنند تا درفضای دیگری مورد بحث قرار گرفته و پختهتر شود. همچنین در بعضی جلسات این کمیسیونها را به صورت علنی پخش میکنند. به خاطر دارم که جلسات بررسی طرح صیانت از فضای مجازی به صورت مستقیم پخش شد. به این معنا که مجلس ملاحظهای برای مطرح نشدن موضوعات ندارد اما باید در یک فضای دیگری پروژه جمع بندی شده و به صحن آورده شود. دوباره از هر کمیسون دو یا سه نفر جمع میشوند و یک موضوعی را بررسی کنند.
موارد کمی اصل هشتاد و پنجی شدند که بازهم این موارد هم به صحن میآید تا مخالفان و موافقان آن را بررسی کنند. در مجالس قبلی هم سابقه داشته که طرحها و لوایحی که مواد زیادی داشتند در صحن بررسی نشده و بر اساس قانون، اصل هشتاد و پنجی شده است. گذشته از این، در این مجلس، برای موضوع فضای مجازی بعد از این که به صحن آمد، نمایندگان موضع دیگری گرفت و جمع بندی کمیسیون مشترک را پذیرفتهاند. درباره لایحه عفاف و حجاب، صحن خروجی کمسیون را پذیرفت. برای مسئله طرح حمایت از حقوق کاربران فضای مجازی، آن را دوباره ارجاع دادند که اصلاح شده و برگردانده شود که هنوز در آن مرحله است.
* فکر میکنید افکار عمومی این دلیل که مجلس بررسی سه طرح مهم را فقط به خاطر تسریع در روند بررسی، اصل هشتاد و پنجی کرده است را میپذیرد؟
بله. این ظرفیت در قانون پیشبینی شده است. به عنوان مثال، من با خروجی کمسیون مشترک درباره طرح صیانت نظر موافقی نداشته و جزو کسانی بودم که با ارجاع آن به کمسیون موافق بودم. یعنی بررسی این طرح در کمیسیون مشترک با نگاه من متفاوت بود. لذا میخواهم بگویم نیت افراد تسریع در بررسی طرح و لایحه است.
زمانی که دیدم خروجی بررسی طرح در کمیسیون مشترک با نگاه من به موضوع فضای مجازی متفاوت است به سمت استفاده از ظرفیت قانونی رفتم که بتوان دوباره آن طرح را اصلاح کرد.
* با توجه به این که گفته میشود برخی مفاد طرح صیانت در حال اجراست این طرح به کجا رسید؟
من با دوستانی که مخالف هستند میگویم که باید به این موضوعات برآیندی نگاه کنند تا نظر جمعی مجلس تامین شود. یعنی کسانی که خودشان را درنقطه ماکسیمم میبینند باید خود را قدری تعدیل کنند و تا این اتفاق نیفتد، این طرح تصویب نمیشود.
باید قانون متعادلی تصویب شود که جامعه پذیری خوبی داشته باشد. اگر ما قانونی تصویب کنیم که جامعه نپذیرد یا امکان اجرایی شدنش نباشد به درد نمیخورد. قاطبه مجلس این است که افکار عمومی را همراه کند و مردم از تصمیمی که مجلس میگیرد راضی باشند اما هنوز این اتفاق در ماجرای صیانت فضای مجازی رخ نداده است.
حذف ارز ترجیحی بر اساس جمعبندی کشور و بنابر دو دلیل تصویب شد. یک، واقعیت آن است که اختصاص ارز ترجیحی و تخصیصی که داده میشد، رانت و فساد را به دنبال داشت. نکته دوم هم این است که کشور در آن زمان در شرایطی قرار داشت که ما ناگریز به حذف ارز ترجیحی بودیم.
* آقای پیرهادی! لایحه عفاف و حجاب در دوره اخیر پرحاشیه شد. آقای حسن نوروزی در گفتگو با خبرآنلاین بیان کردند که وقتی لایحه تصویب شده مجددا بیش از ۲۰ مورد به آن اضافه شد و همچنین هنگامی که شورای نگهبان این لایحه را برای رفع ایرادات به مجلس بازگرداند، علاوه بر رفع ایرادات ۳ بند دیگر به آن اضافه شد. این ابهامات وجود دارد. پاسخ شما چیست؟
درباره لایحه عفاف و حجاب سلیقهها و نظرات مختلفی در مجلس وجود داشت اما صحن به جمع بندی کمسیون رای داد. ما در این لایحه باید نظرات قوهقضائیه، دولت، مجلس و حتی دستگاههایی که کار ایجابی میکردند را میگرفتیم. در این لایحه دو سوم مسائل ایجابی وجود دارد و یک سوم آن مجازاتهای درنظر گرفته شده است.
شورای نگهبان ایرادات به لایحه را میگیرد و طبق آییننامه، مجلس باید درخصوص رفع ایرادات پاسخگو باشد. گاهی لازم است متناسب با ایراد گرفته شده، متنی آورده شود اما موارد جدید را نمیتوان به لایحه اضافه کرد. همانطور که شما اشاره کردید نمیتوان پیشنهادات را هم به صورت مستقل اضافه کرد. بنابراین، زمانی که شورای نگهبان از طرح یا لوایحی ایراد و اشکال میگیرد، باید به آن پاسخ داده یا آن را حذف کنیم. اگر موردی هم به طرح یا لایحه اضافه شود باید مرتبط با ایراد گرفته شده باشد و نباید بند مستقلی را به ماده واحده یا تبصره اضافه کرد.
* یعنی بندهایی که اضافه شده مرتبط با ایرادات بوده است؟
روابط عمومی مجلس درباره این شایعه موضعگیری لازم را کرده است. اینطور نیست که ما بندی را به مصوبه اضافه کنیم و شورای نگهبان آن را بپذیرد. شورای نگهبان به مصوبهای که ما ارسال کردیم ایراد، اشکال و ابهاماتی گرفته است و ما باید متناسب با آن، ایرادات را رفع کنیم. اگر هم قرار است مواردی را به لایحه اضافه کنیم، باید متناسب با همان ایرادی که گرفته شده باشد. ما نمیتوانیم بند و ماده جدیدی اضافه کنیم چرا که هم شورای نگهبان این کار را از ما نمیپذیرد و هم قانون چنین اجازهای را نداده است.
* رویکرد شما با اکثریت اعضای مجلس درباره لایحه «عفاف و حجاب» متفاوت بوده و در این رابطه نامهای هم به نیروی انتظامی نوشتید، درباره این موضوع توضیح میدهید؟
من حدود یک سال و نیم پیش نامهای درباره گشت ارشاد به فرمانده وقت محترم فراجا نوشتم و نسبت به برخوردها در آن زمان معترض بودم. در این نامه بیان کردم که این نوع برخورد در شأن مردم و فراجا نیست. بنابر دلایلی نسبت به برخورد گشت ارشاد با مردم انتقاداتی داشتم که آن را در نامه توضیح دادم.
به طور خلاصه بخواهم بگویم در این نامه تاکید کرده بودم که؛ «با توجه به مقتضیات زمان و خواستههایی که امروز مردم دارند، این شکل از برخورد به صلاح جامعه و حکومت ما نبوده و در شأن مردم نیست. همچنین با این برخوردها، جایگاه فراجا رو به تضعیف شدن میرود. مأموریت فراجا صرفا مسئله حجاب نیست و باید مسئله امنیت عمومی را پیگیری کند. نیروی محترم انتظامی مسائل بسیار خطیرتر از موضوع حجاب را برای پیگیری دارد و با این کار جایگاه و شأن خود را خدشهدار میکند. ضمناً مردم هم از این نوع برخوردها ناراضیاند و روش مطالبه حجاب که فراجا به این شکل دنبال میکند، صحیح نیست.»
چند ماه بعد از نوشتن این نامه، اتفاقات مربوط به خانم مهسا امینی رخ داد و مشکلات دیگری هم درپی آن ایجاد شد. در حال حاضر، وضعیت روش برخورد فراجا را در لایحه عفاف و حجاب تصویب کردیم. برهمین اساس، برخورد فراجا با این موضوع محدود شده و صرفا در هنگام برهنگی و عریان بودن فرد میتواند دخالت کرد؛ مسائل دیگر مربوط به قوهقضائیه بوده و باید شأن مردم در این موضوع رعایت شود.
در این لایحه تاکید ما بر حفظ شدن شأن مردم است. تاکید من بر این است که حرمت افراد حتی بدحجابان باید حفظ شده و جامعه تکریم شود. اگر فردی اشتباهی مرتکب میشود باید متناسب با آن اشتباه برخورد شود. باید میان اشتباه و مجازات یک تناسبی برقرار شده و برخوردی کریمانه صورت بگیرد.
نباید با یک موضوع ساده خیلی شدید و غلیظ برخورد شود چون دافعه ایجاد میکند. دستور دینی ما و فرهنگ عمومی ما ایجاب میکند که برای یک اشتباه نباید با مردمِ با شخصیت، هویتمند و غیورمان برخورد شدید و غلیظ داشته باشیم؛ بلکه باید آنها را آگاه کنیم. اصلا وظیفه حکومت، مردم انقلابی ما و دستگاههایی که میخواهند اعمال قانون کنند، همین است.
زمانی ماجرای فوت مهسا امینی رخ داد، من در جلسه کمیسیون به فرمانده محترم نیروی انتظامی تهران گفتم: «این خانم در تهران مسافر بوده و با برادر و اقوامش برای تفریح آمده بودند. من اگر به جای ماموران شما در گشت ارشاد بودم، او را نصیحت میکردم تا آگاه شود که حجاب او با استانداردهای شهر تهران همخوانی ندارد. همچنین از او میخواستم تا پوشش خود را اصلاح کرده و سپس به تفریحش ادامه داد.» گرفتن افراد اصلا روش صحیحی نیست و باید کادر مرتبط در این باره آموزش ببینند تا با هر کدام از مردم چه برخوری داشته باشند.
به طور مثال، اگری فردی در تهران مهمان است، باید طوری با او برخورد کنیم که اصلاح شده و تصور نکند به دنبال بازداشت او هستیم. دین خدا رحمت است و این گونه آسیب میبیند. با این حال، ماجرای مهسا امینی اتفاق افتاد، هر چند که دشمن برخی اتهاماتی مثل ضرب و شتم را ساخته و در داخل نیز به آن دامن میزنند اما این اتهامات درست نبود. من از اعضای کمیتهای بودم که ماجرای فوت این خانم را بررسی میکردیم، درموارد زیادی هم ظلم به نظام شد.
خانم امینی بیماری زمینهای داشت و از قبل جراحی شده و در بیمارستان پرونده مشخص داشت. هنگامی که توسط گشت ارشاد بازداشت شد، زد و خوردی با او نشده بود. اما در کل نظر من در نوع مواجهه با این مسائل با برخی از دوستان خودمان متفاوت است. دین ما دین محبت است و ما باید تا جایی که میتوانیم برای ایجاد اصلاحات در جامعه با محبت برخورد کنیم، با محبت هدایت کنیم و آگاهی بدهیم و روشهایمان باید پرجاذبه باشد. صرفاً از ابزار سلبی برای آگاهی بخشی به جامعه استفاده نکنیم.
قالیباف مخالف وزارت سعید محمد در دولت رئیسی نبود. حتی در مقطعی که آقای سعید محمد، دبیر شورایعالی مناطق آزاد بودند؛ با موضوعات مدنظر ایشان موافق بودم که قدری اختیارات مناطق آزاد را بیشتر کرده و به ایشان کمک میکردم. حتی آقای قالیباف با این موضوع موافق بوده و هیچ مانع یا محدودیتی برای ایشان چه در حوزه انتخاب و چه در حوزه عملکرد وجود نداشت.
* آقای پیرهادی! رای شما به لایحه «عفاف و حجاب» با آن مفادی که داشت، مثبت بود؟
بله.
* روشهایی که در حال حاضر اجرا میشوند را چطور میبینید؟
فعلا که به شکل قانونی فکر نمیکنم اتفاق خاصی درحال رخ دادن باشد
* روشهایی که حجاببانها در پیش گرفتهاند و وزارت کشور هم به آن واکنشهایی داشته است، را چطور ارزیابی میکنید؟
من مبانی ذهنیام را عرض کردم. من قائل به این هستم که باید وقت گذاشته، کارهای ایجابی انجام دهیم و تلاش خود برای آگاهسازی جامعه به روش محترمانه و علمی بکنیم. حجاب یک واجب شرعی بوده و نمیتوانیم دربارهاش سلبی صحبت کنیم. در برخی موارد از من سوال میکنند که آیا حجاب اختیاری است؛ که در پاسخ میگویم خیر، حجاب امری واجب بوده و باید رعایت شود.
من در بیان این موضوع و نوع برخورد با فردی که حجاب را رعایت نمیکند، با دوستان اختلافنظر دارم. بر همین اساس، باید با حفظ کرامت و احترام به مردم، وقت گذاشته و کارهای ایجابی کنیم. کار فرهنگی و ایجابی، وقت، انرژی، صبوری و خون دل خوردن میطللبد و نمیشود بگوییم چون حجاب قانون است باید سلبی عمل میکنیم. ما انقلاب کردیم که مردم و جامعه هدایت شوند، هدایت با اجبار نمیشود و از طریق محبت، احترام و دانش اتفاق میافتد.
در حال حاضر، اگر من نوعی هم خطایی کنم، باید فردی به من بگوید که مسیرم اشتباه بوده و راه صحیح را با ادله و استدلال نشان بدهد. کسانی که دغدغهمند هستند میتوان با اشاره به فرهنگ ملی و باستانی، درباره حفظ حریم افراد، بشریت، زنان در جامعه ستنی و تمدنی، آموزهها و ارزشهای اسلام صحبت کنند و این فرهنگ را منتقل کنند.
همانطور که عرض کردم چنین کارهایی صبر، علم، آموزش و امکانات برای دستگاهها، حضور افراد مناسب و زحمت فراوان میطلبد. بهطور کلی انجام هر کاری برای امر خدا زحمت دارد و هیچ کاری در مسیر اجرای دستور خدا بدون زحمت به دست نمیآید. خداوند میفرماید این دست کارها زحمت می برد و ما هم در حکومت اگر میخواهیم کسی باب نظر ارزشهای دینی رفتار کند، باید کار کرده و برایش زحمت بکشیم تا اشتباهات اصلاح شوند.
* یکی از نمایندگان روی همین صندلی به ما گفتند که آقای قالیباف و هیئترئیسه سعی کردند لایحه حجاب را دیکته شده تحویل بگیرند و به نوعی نظر برخی نیروهای تندرو را تأمین کنند. به طوری که تعجیل در آن باعث شد حتی غلطهای املایی لایحه رسانهای شود. توضیحی درباره این موضوع دارید؟
در کمیسیون بر روی این لایحه خیلی کار شده بود اما در اواخر کار، بین موافقان لایحه و اعضای کمیسیون اختلاف نظر ایجاد شده بود. قوهقضائیه نقطه نظراتی را درباره جرمانگاری و رسیدگی به لایحه داشت که باید اعمال میشدند. از همین رو، با نظر اعضای کمیسیون و آقای غضنفرآبادی، این لایحه در صحن تصویب شد. حتی افرادی که هم در این لایحه اختلاف نظر داشتند، به آن رای دادند. قاعدتا، باید نظر جمیع جهات رعایت شود هر چند که ما قائل به آنکه این قانون میتواند نظر همه را تامین کند، نیستیم.
نظر برخی از دوستان بر این بود که فراجا به وظایف گذشته خود ادامه بدهد و خواستار اصلاحاتی بودند که من جز مخالفان درگیر کردن فراجا تا به این حد بودم و درخواست آنان رای نیاورد.
به نظرم این لایحه یک گام رو به جلو بوده و باید اجرا شود. اگر در هنگام اجرا این قانون نقطه ضعفی داشته باشد، باید نظر قانونگذار اصلاح شود. با این حال، این لایحه از شرایط فعلی و گذشته بهتر است ولو اینکه نقشهای دستگاههای ایجابی، آموزش و پرورش، دانشگاهها، مسجد، حوزه، اتحادیههای صنفی و افرادی که صاحب کرسی هستند، پررنگتر شده است. تعدادی جرمانگاری برای هنجارشکنها در نظر گرفته شده و حتی مجازاتی که برای افراد اعمال شده به گونهای است که کرامت آنان را رعایت میکند. یعنی جلب و گرفتن افراد در کف خیابان را نداریم بلکه افراد نصیحت شده و دادگاه به امور آنان رسیدگی میکند.
ممکن است که برخی افراد بعد از گرفتن اخطار و تذکر از یک حقوق اجتماعی خود محروم شوند اما شأن آنان حفظ خواهد شد. همچنین کسانی که کار سازمانی انجام داده تا جامعه را به سمت بیبند و باری سوق دهند، مجازات شدیدتری دارند.
* موضوعی که در هفتههای گذشته بسیار مطرح شد، موضوع فساد چای دبش بود که آغاز آن از سال ۹۸ و با انتخابات این مجلس هم زمان بود. چرا مجلس واکنش مناسبی به این موضوع نشان نداده و حتی آقای قالیباف هم نسبت به این افشای این فساد سکوت کردند؟
آغاز فساد چای با آغاز مجلس نبود و در اصل در سال ۹۸ رخ داده که مجلس درگیر این مسئله نبود. ابتدا، دستگاه قضایی و امنیتی دولت به این موضوع ورود کرد و سپس دولت و قوه قضائیه با آن درگیر شدند. زمانی که ما از بعد نظارتی مجلس، یک فسادی را کشف کنیم، درباره آن گزارش تهیه کرده، تحقیق و تفحص و سوال میکنیم اما ماجرای افشای فساد چای از سوی مجلس نبوده و بعد از ورود دستگاه امنیتی و دولت، پرونده به قوهقضائیه رفته است.
اگر افشای این موضوع از سوی مجلس بود، قاعدتا آن را پیگیری میکردیم. اگر مجلس هم به آن رسیدگی کند، در نهایت باید به قوهقضائیه گزارش بدهد و در آنجا بررسی شود. یعنی بر اساس ماده ۲۳۴، گزارشها و تحقیق و تفحصهایی که توسط مجلس جمعبندی میشود باید برای رسیدگی به قوهقضائیه ارجاع شود.
موضوع شاسیبلندها مربوط به کل دستگاه اداری، اجرایی و حتی بخش خصوصی است ولی فقط مجلس هدف حمله قرار گرفت. در قوههای دیگر هم این مسئله وجود داشت، اما از آنجایی که مجلس یک کانون سیاسی است این دست مسائل برای آن بسیار برجسته میشود. با وجود اینکه دستگاهها، قوای دیگر و بخش خصوصی به شکل رسمی و شفاف این کار را انجام داده بودند، اما مجلس مانع از آن شد که این مسئله به ساختار اداریاش برسد.
* آقای قالیباف اخیر گفتهاند که در انتصابات هیچ دخالتی نداشته است اما در همان آغاز دولت این موضوع عنوان شد که ایشان با انتصاب آقای سعید محمد مخالفت کردند، حتی آقای رئیسی در جایی گفتند که آقای رستم قاسمی انتخاب ایشان نبوده است که این حرف اشارهای به دخالت آقای قالیباف داشت. آیا آقای قالیباف واقعا نقشی نداشتند؟
خیر. حتی در مقطعی که آقای سعید محمد، دبیر شورایعالی مناطق آزاد بودند؛ با موضوعات مدنظر ایشان موافق بودم که قدری اختیارات مناطق آزاد را بیشتر کرده و به ایشان کمک میکردم.
حتی آقای قالیباف با این موضوع موافق بوده و هیچ مانع یا محدودیتی برای ایشان چه در حوزه انتخاب و چه در حوزه عملکرد وجود نداشت. چنین بحثی بیشتر در فضای رسانهای مطرح شد.
* یکی از شائبههایی که درباره آقای قالیباف وجود دارد، پرونده یاس و ماجرای عیسی شریفی است، چرا ایشان به صورت شفاف دراین باره موضع گیری نمیکنند؟
اتفاقا ایشان در رسانه خیلی به این سوال پاسخ داده است.
* اما هنوز ابهامات زیادی وجود دارد.
ابهامات آن طور که میگویند نیست. من تا آنجا که خودم خواندم، فکر میکنم آقای قالیباف و نزدیکانشان، بارها درباره این موضوع صحبت کردند.
موضوع یاس، در اصل قراردادهایی با مدیریت شهری است که ارتباطی با شخص شهردار وقت ندارد. بعد از بررسی این موضوع در دادگاه نیز دادستان کل کشور اعلام کردند این پرونده به شخص آقای قالیباف که در کسوت شهردار تهران بودند، ارتباطی ندارد. در واقع تخلف در یک جای دیگری خارج از شهرداری صورت گرفته بود. البته آن پرونده هنوز هم در جریان است و حکمی صادر شده و اعتراض شده است. موضوع به شخص قالیباف ارتباطی نداشته است که بخواهد درگیر شود. اما با اینحال ایشان بارها درباره این موضوع توضیح داده است.
* مشخصا در دوره آقای قالیباف، ابهامات زیادی مطرح شده است که هنوز هم بعد از چند سال رفع نشده و انگشت اتهام همچنان به سوی ایشان است؛ مثل املاک نجومی و حتی تحقیق و تفحصِ مجلس دهم از شهرداری تهران با آن شرایط بی نتیجه ماند، شما فکر میکنید که همه این بحثها جریان سازی رسانهای است یا موضوع باید شفاف شود؟
دلایل زیادی برای این اتهامات وجود دارد. در ۱۲ سالی که آقای قالیباف، مسئولیت شهرداری را عهدهدار بود؛ کارهای زیادی انجام داد. در آن دوره، ۱۲۰ هزار میلیارد تومان پروژه اجرا شد که اگر بخواهیم همان پروژهها را بر اساس نرخ امروز ارزشگذاری کنیم، قیمتی نزدیک به ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار میلیارد تومان دارد. مجموعا بیش از ۲۰۰ کیلومتر مترو ساخته شد، ۵۰۴ کیلومتر بزرگراه ساخته و بیش از ۱۰۰۰ مراکز فرهنگی و اجتماعی به شهر اضافه شد. تعداد صندلیهای سینما به دوبرابرِ آنچه که تا آن روز وجود داشت، افزایش یافت و سرانه فضای سبز دو برابر شد.
منظورم این است که در ۱۲ سال حضور آقای قالیباف در شهرداری، پروژههای زیادی اجرا شد. با این حال عدهای درباره پروژههایی که اجرا شده، مطالبی را با هدف این که این پروژهها خیلی به کام مردم ننشیند، عنوان میکنند. امروز مردم از خدمات این پروژهها استفاده میکنند؛ از تونل نیایش گرفته تا اتوبان دو طبقه صدر و هر پروژهای که افتتاح شده است. من معتقدم اگر آن بزرگراهها و متروها ساخته نمیشدند، امروز وضعیت ترافیک فاجعه بارتر بود.
من سابقه مدیریت شهری دارم، در شورای شهر حضور داشته و مدیر شهرداری بودم. میدیدم عدهای از همان روزِ افتتاح پروژهها با انگیزههای سیاسی اقداماتی علیه آقای قالیباف انجام میدادند. از آنجایی که آقای قالیباف یک شخصیت سیاسی و اجرایی برای کشور بوده و در برهههای مختلف نیز کاندیدای ریاست جمهوری بودند، رقبای ایشان تلاش میکنند تا در هر موضوعی برای او مسئلهای ایجاد کنند، به همه موضوعات سیاسی نگاه میکنند و از موضوعات مختلف و مسائل کوچک، مسئلههای بزرگ ایجاد میکنند تا نقاط ضعفی را به ایشان نسبت دهند.
* یعنی به نظر شما انجام اقدامات مثبت وجود تخلف را توجیه میکند؟
خیر، اما این مواردی که عنوان میشود، باید در جایی به آن رسیدگی شده و حکمی صادر شود. در حالی که این افراد فقط در فضای رسانه جریانی را به وجود میآورند. روزی که پل صدر افتتاح شد گفتند خراب است و توجیه ندارد. تونل توحید که افتتاح شد گفتند تا یک هفته آینده فرو میریزد؛ اما دیدیم که تونل توحید به عبور از آن مسیر کمک کرده، ترافیک را کم و دسترسی را راحتتر کرده است.
آنها در پروژهای که محکوم شده است، حرف نمیزنند بلکه بیشتر این حرفها را برای ایجاد دعواهای سیاسی و رسانهای مطرح میکنند. مدت زمانی که میگذرد متوجه میشویم صحبتهایی که درباره یک پروژه مطرح شده، دلایل خاصی داشته است.
* پس از نظر شما درباره املاک نجومی فقط بحث رسانهای مطرح بوده است؟
حکم قاضی درباره املاک نجومی، تعیین کننده است. عددی که روز اول در مناظرهها هم به آن اشاره شد بیش از ۲ هزار میلیارد تومان تخلف بود؛ ولی این رقم به ۶ میلیارد تومان حکمی رسید که دادگاه برای ۱۲ سال مدیریت آقای قالیباف، صادر کرد. اختلاف بزرگی بین عددها وجود دارد اما با مطرح کردن ۲ هزار میلیارد تومان، اتهام سنگینی به ایشان زده شد که به نفعِ دعواهای انتخاباتی از آن استفاده شود.
* اما به هر حال تخلف وجود داشته است.
بله اما ۶ میلیارد تومان با بیش از ۲ هزار میلیارد تومان فرق دارد.
* یعنی ۶ میلیارد تومان رقمی نیست؟
من نمیخواهم بگویم رقمی نیست. وقتی به کسی اتهام زده شود که ۲ هزار میلیارد تخلف کرده است، دادگاه کل مسیر تعاونیها را که به چند هزار نفر خانه داده شده را از ابتدا بررسی میکند. باید به هر کارمند و پرسنلی که بالای ۵ سال سابقه در شهرداری داشت و عضو تعاونی بود مسکن تعلق میگرفت. در نهایت دادگاه پس از بررسیهای انجام شده به ۶ میلیارد تومان اختلاف رسید که آن هم تخلف نبود، بلکه اختلاف کارشناسی بوده و با علم صورت نگرفته بود.
علت به وجود آمدن این اختلاف نیز به این دلیل بود که یک کارشناس رسمی دادگستری، برای یک ملک قیمتی گذاشته بود که کارشناس دیگر دادگاه برای آن قیمت دیگری را مشخص کرده بود. خیلی از موضوعات دیگر هم از این جنس است. موضوع بحث ما درباره آقای قالیباف است اما در موضوعات دیگر هم همین اتفاق میافتد.
یعنی به یک باره عدد بزرگی در کشور مطرح میشود و بعد که دادگاه بررسی میکند، میبیند برخلاف آنچه در رسانه عنوان شده، اتفاق افتاده است. متاسفانه به علت مشکلات اقتصادی و معیشتی که در کشورمان داریم، مردم هم حق دارند از گرفتاریهایشان بگویند.
مردم این عددهای اعلام شده را تقسیم به ۸۵ میلیون نفر کرده و حساب میکنند با مقداری که به هرکدام میرسد، میتوانند مشکلات فراوانی را حل کنند. کسی که چنین اتهاماتی را میزند، باید انصاف داشته باشد چرا که با این کار او جامعه متلهب میشود. من نمیگویم که گفته نشود اما باید شفافیت وجود داشته و واقعیتها گفته شود؛ باید انصاف داشت. عدد و رقمهایی که برای تخلفات کشور عنوان میشود، معمولا حباب دارد و با واقعیت بسیار زیاد فاصله دارد. بعدها مستندات، دفاعیه و حرفهای فرد متهم، این حبابها را نشان میدهد.
به طور مثال، اعلام شد که فولاد مبارکه، ۹۲ هزار میلیارد تومان تخلف داشته و اما بعد از بررسی، مشاهده میشود که این مقدار نبوده است. کل گردش مالی یک بنگاه اقتصادی را معادل میزان تخلف گرفتند و اعلام کردند. چنین برخوردهایی جامعه را ناراحت و نگران میکند، علتش هم این است که وقتی سرمایه اجتماعی افت کند، باورپذیری این اعداد و ارقام برای مردم بیشتر میشود.
این موضوعاتی هم که مطرح میشود هم بیشتر انگیزه سیاسی دارد. رقبا میگویند: «فعلا این اتهام را میزنیم و تا او بخواهد اثبات کند که اینچنین نبوده، زمان زیادی گذشته و برداشتمان را کردیم.» کسی که این اتهام را به آقای قالیباف زده بود و از مقامات بلندمرتبه دولت قبل بود، همین چند هفته قبل در دادگاه محکوم شد.
چند سال پیش در یک برنامه تلویزیونی و مناظره انتخاباتی به آقای قالیباف تهمتی زده شد و او بعد از چند سال توانست اثبات کند، این اتهام وارد نیست. این اتهامات جامعه را به نوعی درگیر موضوع میکند و دارای هزینههایی غیر قابل محاسبه است. در نهایت باید بگویم اتهام، خلاف واقع، دروغ و تهمت بود و دادگاه هم آن را اثبات کرد.
* آقای پیرهادی، در ماجرای واگذاری خودروهای شاسی بلند به نمایندگان، انگشت اتهام به سمت هیئترئیسه رفت و برخی می گفتند هیات رئیسه درجریان این موضوع بوده است، شما خودتان از اعضای هیئترئیسه بودید، آیا این موضوع صحت دارد؟
زمانی که از این ماجرا مطلع شدیم، آن را به رئیس مجلس اطلاع دادیم. همان موقع آقای قالیباف جلوی این مسئله را گرفت و اصلا به ساختار اداری مجلس نرسید. من جز کسانی که خودرو شاسیبلند گرفتند، نبوده و با آن مخالف بودم. زمانی هم که متوجه شدم، جریان میخواد به این سمت برود، با آن ممانعت کردم و البته رقم مطرح شده کم بود.
هرچند موضوع شاسیبلندها مربوط به کل دستگاه اداری، اجرایی و حتی بخش خصوصی است ولی فقط مجلس هدف حمله قرار گرفت. بخش خصوصی با خودروسازها قراردادهایی بسته و از این ماشینها گرفتهاند. در قوههای دیگر هم این مسئله وجود داشت، اما از آنجایی که مجلس یک کانون سیاسی است این دست مسائل برای آن بسیار برجسته میشود. با وجود اینکه دستگاهها، قوای دیگر و بخش خصوصی به شکل رسمی و شفاف این کار را انجام داده بودند، اما مجلس مانع از آن شد که این مسئله به ساختار اداریاش برسد.
برای آنکه حذف ارز ترجیحی اتفاق بیافتد، دستگاه امنیتی در جلسهای غیر علنی توضیح دادند که حذف این ارز برای مبارزه با فساد و رانت است. در واقع اعلام کردند که تخصص ارز ترجیحی نوعی فساد را به وجود میآورد. فکر میکنم که در آن جلسه، آقای طائب درباره تبعات این اقدام و هزینههایی که ایجاد میکند، توضیحاتی ارائه کردند.
مجلس از این ماجرا مطلع نبود و با سربرگ و معرفی مجلس چنین موضوعی مطرح نشده بود؛ اگر موضوع رسمی بود باید اطلاعرسانی میشد. من اگر نمایندهای خود را دریافت کرده باشد، تایید نمیکنم هر چند که طبق قانون خلافی صورت نگرفته و جرمی مرتکب نشده است. مجلس یک کانون سیاسی بوده و طبیعی است که این مسائل داغ و حساس شود.
* گفته شد آقای قالیباف، معاون اجرایی خودش را به علت این موضوع عزل کرد و ...
خیر. تغییر معاون اجرایی به علت این موضوع نبود. بعد از جریان شاسیبلندها، معاون اجرایی آقای قالیباف همچنان حضور داشت و چند ماه بعد به دلیل دیگری خودش استعفاء داد. در حال حاضر، ایشان در یکی از مجموعههای وابسته به مجلس مشغول به کار است. بالاخره جابهجایی افراد طبیعی بوده و ممکن است که سلیقه مدیریتی این معاون با رئیس تطبیق نداشته باشد. ممکن است موضوع خودروها در عزل معاون اجرایی آقای قالیباف اثر گذاشته باشد اما دلیل اصلی جابه جایی نبوده است.
*آقای پیرهادی! انتخابات مجلس نزدیک است و گفته میشود آقای قالیباف به نزدیکان خودش دستور داده تا در انتخابات شرکت کنند، چه میزان این گفتهها صحت دارند؟
اینکه دستور داده باشند، نیست.
* پیشنهاد دادند؟
من خبر ندارم که آقای قالیباف چنین پیشنهادی داده است یا خیر. هر کسی که در خودش ظرفیت کاندیدا شدن میبیند، در انتخابات ثبتنام و شرکت میکند.
ساز و کار جمعبندی انتخابات در تهران، تهیه لیست و گروههایی که تعیین میشوند، مشخص است. اگر افرادی که به دکتر قالیباف نزدیک هستند، در انتخابات ثبتنام کنند؛ باید آن شاخصها و ویژگیها را داشته باشند تا در دستهبندی قرار گرفته و به جامعه معرفی شوند. اگر جامعه به این افراد اقبال داشته باشد، به آنان رای میدهد. اینکه آقای قالیباف حکم کند که چه کسانی در انتخابات شرکت کنند، وجود ندارد.
ایشان برخلاف چیزی که بعضی افراد فکر میکنند، بسیار فرد دموکراتیکی است. میتوان با ایشان گفتوگو کرد و خلاف نظرش حرف زد. آقای قالیباف فرد مشورت پذیری است و میشود راحت مسائل را با ایشان در میان گذاشت. مثلا من جزو افرادی هستم که ایشان را به عنوان فردی که اهل مشورت است میشناسم. این حرف به دلیل اینکه ایشان رئیس من بوده یا علاقهای که به او دارم نیست؛ آقای قالیباف برای مشورت در دسترس بوده و شنونده است. ممکن است در برخی مواقع ایشان نظر دیگری داشته باشد اما نظر جمع را دنبال میکند.
* یکی از مسائلی که مطرح است اختلاف نظر آقای قالیباف با اعضای جبهه پایداری است. فکر میکنید منشأ این اختلاف از نگاه شما چیست؟
من وجود اختلاف سلیقه را رد نمیکنم اما به این معنی نیست که در تضاد باشیم. جمعی از دوستان نزدیک ما از تشکل جبهه پایداری هستند. خیلی از موضوعات مجلس را هماهنگ با هم پیش میبریم اما ممکن است در برخی از مسائل اختلاف سلیقه هم داشته باشیم.
با این حال اینکه یک غیریت سازی نسبت به پایداریها داشته باشیم وجود ندارد. در هنگامی که اختلاف نظر داریم، ما روی حرف خود اصرار کرده و آقایان نیز روی حرف خودشان اصرار میکنند که در نهایت هر طرفی که رای آورده و هوادارانش بیشتر باشد، برنده میدان بوده و مصوبه را میگیرد.
* اوضاع انتخابات چهطور است و فکر میکنید رقابت درون اصولگرایی خواهیم داشت؟
پیشبینی من این است افراد مختلف ثبتنام کردهاند و به رقابت میپردازند اما مسئله اصلی مشارکت است. ما برای مشارکت باید کارهای دیگری انجام دهیم و بالابردن مشارکت با شعار و حرف زدنهای صرف، انجام نمیشود. باید کارهای دیگری انجام داد.
* فکر میکنید تا اسفند وضعیت مشارکت میتواند تغیری پیدا کند؟
باید کار ملموس انجام شود. عده کمی را میتوان با گفتمان تشویق به مشارکت کرد. باید اقدامات عملی انجام شود تا مردم از حاکمان عملکردی ببینند که نظرشان تغییر کند. به عنوان مثال همین مسئله خودرو، سرعت اینترنت، توسعه بهداشت و درمان، توسعه اشتغال، توسعه موفقیتهای دولت در سیاستهای خارجی (چون در منطقه توانسته بود خوب عمل کند)، حل مسئله ایرانیان خارج از کشور که در خارج از کشور کلونی قابل توجهی تشکیل دادند و دولت باید بتواند این مخالفان را خنثی و سپس به موافقان خود تبدیل کند، همه این اقدامات باعث افزایش مشارکت مردم میشود.
* پیشنهادات شما بلند مدت است.
همین یک دیدار با عربستان باعث ایجاد فضای جدیدی در کشور شد. با ایرانیان خارج کشور هم اگر همین تعامل صورت گرفته و رفت و آمد انجام شود، از نخبگان با آغوش باز دعوت شود، با حفظ حریم و عزت کشور با اروپاییها تعاملاتی انجام شود، باعث امیدواری مردم میشود و تصمیمات خوبی میگیرند. تصمیم خوب مردم همان مشارکتشان است چرا که خودشان را در تصمیمات سهیم میدانند.
* ائتلافهای انتخاباتی اصولگرایان در نهایت چطور خواهد شد؟
معمولا ماه آخر مشخص میشود.
پیش بینی میکنید که لیست واحدی ارائه خواهد شد و با پایداری به نتیجهای میرسند؟
نمیشود پیشبینی دقیقی کرد. اما به جمع بندی رسیده و درنهایت یک لیست ارائه میشود.
* دیدار آقای قالیباف با نمایندگان سابق تا چه اندازه جنبه انتخاباتی دارد؟
از ابتدای مجلس آقای قالیباف با کسانی که وقت میگرفتند، دیدار داشتند که از جمله میتوان به گروههای مردمی، نخبگان، نمایندهها اشاره کرد. برخی از افراد هم که در ادوار گذشته بودند براساس سابقه دوستی از ایشان وقت دیدار میگیرند. اما در کل آقای قالیباف برای حوزه سیاسی وقت زیادی نمیگذارد و بیشتر به کار فکر میکند و درگیر برنامه هفتم، بودجه ومصوبات مجلس است و وقتش را بیشتر صرف مسائل داخلی مجلس میکند.
* یکی از دیدارهای حاشیه ساز دیدار آقای قالیباف در افطاری آقایان لاریجانی، حدادعادل و ناطقنوری بود، این دیدار چقدر جنبه انتخاباتی داشت؟
به صرف یک دیدار، نمی توان گفت یک جمعبندی سیاسی رخ میدهد. به نظرم این از دسته کارهایی است که توصیه میشود و برای فضای عمومی تاثیر مطلوب دارد. من با نشست و برخاستها و همدلیهای اینچنینی موافقم و هرچهقدر که در مجموعه حاکمیت فارغ از جریانهای سیاسی، گفتوگو وجود داشته باشد مفید است.
چپیها و راستیها، اصولگراها و اصلاحطلبها باید بتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند. ما در مواقعی با کشورهایی وارد مذاکره شدهایم که فکر نمیکردیم ۲۰-۳۰ آینده هم بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم، پس حتما میتوانیم با کسانی که در کشور خودمان صاحب منسب یا کارگزار نظام بودهاند، صحبت کنیم.
من کارمند شهرداری و عضو تعاونی مسکن شهرداری تهران بودم، در آن زمان ثبتنام کرده و خانهای گرفتم. البته، هرگز در آن خانه زندگی نکردم چرا که امکان پرداخت باقی پولش را نداشتم و در همان مرحله امتیاز آنجا را فروختم. در جریان رسیدگیهایی که انجام شد، من نه مجرمیت و نه محکومیتی داشتم اما آقای میرسلیم با اجرا به این موضوع، سعی کرد تا افکار عمومی را علیه من بسیج کند.
* از جزئیات این افطاری خبر ندارید؟
نه اما من مطمئنم که مسائل سیاسی در آن وجود نداشته و به کلیات پرداخته شده است.
* فکر میکنید اصلاح طلبان و معتدلین بتوانند در مجلس بعدی کرسی داشته باشند؟
بله. چرا نتوانند.
* چون رد صلاحیتها، فیلترهایی که گذاشته شد و ناامیدی که خودشان دارند، اینطور نشان میدهد.
همه رد صلاحیت نمیشوند و میتوانند در انتخابات حضور داشته باشند. این افراد صاحب رای بوده و میتوانند به مجلس بیایند.
* فکر میکنید رقیب جدی آقای قالیباف برای کرسی ریاست در انتخابات بعدی مجلس چه کسی است؟
نمیدانم و قابل پیشبینی نیست.
* آقای قالیباف در انتخابات ۱۴۰۴ کاندیدای ریاست جمهوری میشود؟
نمیدانم. از خودش سوال کنید.
* به شوخی گفته میشود کشور یک دوره ریاست جمهوری به آقای قالیباف بدهکار است.
کسی که به کسی بدهی ندارد اما ایشان کلا ظرفیت اجرایی خوبی برای کشور است. ولی اینکه ایشان بخواهد کاندیدا شود یا نه را من اطلاع ندارم و قاعدتا باید ازخودشان سوال کنید.
* آقای پیرهادی گفته میشود که آقای قالیباف سه طبقه از ساختمانهای جدید مجلس را در اختیار گرفته و اجازه ورود افراد را به آن نمیدهد. آیا این موضوع صحت دارد؟
من تا به حال چنین شایعهای را اصلا نشنیده بودم. ما یک ساختمان نمایندهها داریم که چند سال است در حال ساخت بوده و یک ساختمان کتابخانه مجلس، ساختمان جدیدی وجود ندارد. ضمن اینکه اصلا کسی نمیتواند ساختمان یک ارگان یا قوه را بخرد. پس اولا چنین ساختمانی وجود ندارد که کسی بتواند آن را بخرد و دوم اینکه ساز و کار قوانین کشور چنین اجازهای نمیدهد که کسی بخواهد اموال دولتی را به این شکل بخرد.
* آقای پیرهادی، یکی دیگر از انتقادات وارده به مجلس یازدهم، این است که نمایندگان به دولت آقای روحانی انتقادات زیادی داشتند اما در دولت آقای رئیسی کمتر انتقاد کرده و همراهی بیشتری داشتند. در مورد این مسئله چه توضیحی دارید؟
البته به نظر من، ما در سال آخر دولت آقای روحانی هم خیلی مراقبت کردیم که دولتشان با آرامش و مدیریت به پایان برسد. هرچند دولت چه از لحاظ تعامل و چه از لحاظ منش سیاسی با ما همراه نبوده، فاصلهای داشت و ما به کارکردش نقد کردیم.
* دولت روحانی هم متقابلا چنین نظری دارد؟
طبیعی است که آنها هم از مواضع خودشان دفاع کنند. اما آن دولت هم با مجلس تعامل نداشت و در یک سالی که ما در دولت آقای روحانی کار میکردیم، ایشان حتی یک بار هم به مجلس نیامد. اما دولت آقای رئیسی اینطور نبود و هیئت دولت در تعامل با مجلس فعال است، در مجلس حضور پیدا کرده رفت و آمد می کند؛ به با نمایندگان استانی ملاقات میکند و نقطه نظراتشان را پرسیده و اعمال میکند. البته، ما به دولت سیزدهم هم کم انتقاد نکردیم و با رایزنی، اقناعسازی و انتقال نظرات تعدادی از وزرا و معاونان جابهجا شدند.
در زمان فعالیت دولت سیزدهم، تعاملات بسیاری بدون هیاهو، دعوا و مرافعه شکل گرفت که علت آن به تعامل بالای دولت و قوهقضائیه با مجلس باز میگردد. این دولت کنشگری فعالی دارد اما دولت آقای روحانی اینگونه نبود. هر چند که دولت دوازدهم هم نقاط مثبتی داشته و بدنه دولت با نمایندگان همراه بود اما رأس دولت با مجلس همراه نبوده، با گارد برخورد کرده و به علتهای مختلف از حضور در مجلس سر باز میزد.
به طور مثال، یکی از علتهایی که ایشان به مجلس برای تقدیم بودجه نمیآمد، کرونا عنوان میشد. این در حالی است که ۲۹۰ نماینده در مجلس حضور داشته و رفت و آمد میکردند، خطر کرونا برای همه نمایندگان و هیأت دولت وجود داشت اما رئیس جمهور وقت به مجلس نمیآمد.
* آقای پیرهادی، چرا حذف ارز ترجیحی تصویب شد؟
حذف ارز ترجیحی بر اساس جمعبندی کشور و بنابر دو دلیل تصویب شد. یک، واقعیت آن است که اختصاص ارز ترجیحی و تخصیصی که داده میشد، رانت و فساد را به دنبال داشت. نکته دوم هم این است که کشور در آن زمان در شرایطی قرار داشت که ما ناگریز به حذف ارز ترجیحی بودیم.
میزان ذخیره ارزی محدود بود و باید این تصمیم را میگرفتیم و در ازای آن تصمیمات دیگری را هم اتخاذ کردیم. به طور مثال، یکی از این تصمیمات، کالابرگ الکترونیک بود که به وسیله آن بتوانیم قیمت کالاهای اساسی را به قبل از شهریور ۱۴۰۰ بازگردانیم. موضوع اصلی مجلس این بوده که این کالابرگها باعث ایجاد گرانی و تورم نشده و مردم بتوانند زندگی خود را پیش ببرند.
فکر کنم در آن زمان به رقمی حدود ۹ میلیارد دلار نیاز بود اما آمادگی آن وجود نداشته و به قسمتهای دیگر فشار میآورد. بنابراین، تصمیم به حذف ارز ترجیحی گرفته شد تا مسئله رانت و فساد حل شده و این حذف آسیب به معیشت را به حداقل رساند. هر چند که دولت نتوانست آن چه را که ما تصویب کردیم به طور کامل اجرا کند، و در آن مقطع اعلام کرد که لوازم و امکانات لازم برای اجرای کالابرگ الکترونیک را ندارد. این مصوبه با تاخیر انجام شد در حالی که ما توقع داشتیم دولت آن را زودتر اجرا کند تا تکانه افزایش قیمت برای مردم به وجود نیاید. اما، متاسفانه به مردم فشار ایجاد کرده و آنان اذیت شدند.
من حدود یک سال و نیم پیش نامهای درباره گشت ارشاد به فرمانده وقت محترم فراجا نوشتم و نسبت به برخوردها در آن زمان معترض بودم. در این نامه بیان کردم که این نوع برخورد در شأن مردم و فراجا نیست.
* آقای نظام موسوی از یک جلسه با آقای طائب درباره حذف ارز ترجیحی خبر دادند. از ماجرای جلسه اطلاع دارید؟
این جلسه را به صورت دقیق به خاطر ندارم اما برای آنکه حذف ارز ترجیحی اتفاق بیافتد، دستگاه امنیتی در جلسهای غیر علنی توضیح دادند که حذف این ارز برای مبارزه با فساد و رانت است. گزارشی هم در جلسه غیرعلنی به مجلس ارائه کردند که درباره دو فاکتوری که عرض کردم، بود. در واقع اعلام کردند که تخصص ارز ترجیحی نوعی فساد را به وجود میآورد. فکر میکنم که در آن جلسه، آقای طائب درباره تبعات این اقدام و هزینههایی که ایجاد میکند، توضیحاتی ارائه کردند.
* نتیجه این اقدامات، مصوبه مجلس و اجرای آن به نظر شما در وضعیت اقتصادی کشور مثبت بود یا برداشت دیگری دارید؟
بله، من خودم شخصا آن را مثبت تلقی میکنم. ما باید کاری کنیم که یارانههایی که از بودجه عمومی میدهیم، هدفمند باشد و مستقیما به دست مصرفکننده و کسانی که به این خدمات نیاز دارند، برسد.
در تخصیصی که به بالا دستیها، به شرکتها و وارد کنندهها داده میشود، فساد رخ میدهد. به این علت که نمیتوان در جلوگیری از فساد خوب عمل کرده و هیچ دولتی نمیتواند در این باره دقیق عمل کند، باید هر آنچه را که در آن رانت وحود دارد، حذف کرده و یارانه و بودجه عمومی را به تک تک مردم اختصاص بدهیم. مردم خودشان بهتر میتوانند پولشان را مدیریت کرده و نه تنها به این موضوع، بلکه برای موضوعات دیگر کشور هم ما یارانه را منشأ خود میدهیم. اگر بتوانیم حذف کرده و آن را به مردم بدهیم، سود بیشتری به مردم میرسد.
* پس معتقدید وضعیت اقتصادی با این تصمیم مثبت شد؟
چارهای جز این تصمیم نداشتیم. اینکه جلوی رانت را گرفتیم، حتما وضعیت را بهتر کرده اما ما اینکه بگوییم اینجا نقطه مطلوب ماست، خیر اینطور نیست. وضعیت گرانی و معیشتی مردم در نقطه مطلوب ما قرار ندارد. مردم تحت فشارند و این واقعیتی است که نباید و نمیتوان کتمان کرد. باید تمام تلاشمان را کنیم تا طوری مدیریت کنیم که وضع معیشتی مردم با دغدغه کمتری حل و فصل شود.
* مجلس یازدهم مشخصا چه اقدامی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم انجام داده است؟
قانون جهش تولید مسکن، مالیات بر خانههای خالی، تامین کالابرگ الکترونیک، تخصیص بودجه ۲۰ هزار میلیارد تومانی در سال اول مجلس به حوزه تولید و اشتغال که در حال حاضر به ۱۸۰ هزار میلیارد تومان رسیده است، تخصیص پنج میلیون بودجه برای بیمه عمومی که توسط دولت تامین شد، ایجاد صندوق حمایت از بیماران صعبالعلاج برای کسانی که درآمد پایینی دارند، تخصیص بودجه برای بیمه ناباروری که بیمهها را موظف میکند تا ۹۰ درصد هزینه درمان را به عهده بگیرند، تخصیص بودجههایی در حوزه دارو از عملکردهای این دوره مجلس بود. در حوزههای صنفی هم میتوان به رتبه بندی معلمها و متناسب سازی حقوق بازنشستهها اشاره کرد.
* پس معتقدید که اقدامات مجلس یازدهم در حوزه اقتصادی قابل دفاع است؟
بله قابل دفاع است اما به اینکه بگوییم به نقطه مطلوب رسیده باشیم، خیر. ما کارهایی را انجام دادیم به دلیل دعواهای سیاسی نتوانستیم به مردم بگوییم و صدای ما به گوش آنان نرسید. رهبر انقلاب ۴ بار با نمایندگان مجلس دیدار داشتند و به مصوبات ما محبت داشتند. جملات ایشان درباره مجلس بسیار دقیق است. به نظر من، نگاه و برداشت رهبری از مجلس میتواند نشاندهنده عملکرد ما باشد. به این دلیل که ایشان منابع متعددی درباره عملکرد مجلس دارند، به امور کشور اشراف و منابع کاملتری در اختیار دارند.
ما خودمان نمیتوانیم بگوییم اما میتوان به بیانات رهبری مراجعه کنیم. در کل تلاش کردیم تا قوانین، بودجهگذاری و حوزه نظارتی به سمت و نفع مردم باشد اما اینکه بگوییم وضعیت مردم خود است، اینطور نیست و باید اقدامات بیشتری انجام شود. به طور مثال، در حوزه خودرو، ما وظایف خود را انجام دادیم اما نتوانستیم به نقطه مطلوب و راضی کننده برسیم. چرا که ما قانونگذار و ناظر هستیم ولی مسئولیت اجرایی نداریم از همین رو آنچه میخواستیم، اجرا نشد.
* موضوع واردات خودرو به کجا رسید؟
درباره موضوع خودروها، مسئله کاملا مدیریتی است و به تحریم ربطی ندارد. ما اگر این مسئله را حل کنیم، سرمایه اجتماعیمان افزایش پیدا میکند. انقدر در این چند سال قیمتها افزایش پیدا کرده است که عطش چند سالهای برای مردم ایجاد شده و کسی نمیتواند به درستی خودروی مورد نیازش را تامین کند، قدرت انتخاب ندارد از طرفی هم خودروها کیفیت پایینی دارند.
این مسئله به موضوع مدیریت برمیگردد که باید حل شود و ما نتوانستیم آن حل کنیم. مسئله ارز هم وجود دارد که به صورت پلکانی قابل حل است. دو مصوبه درباره واردات کل خودرو و فرسودههای تا پنج سال کارکرده داشتیم که دولت آن را اجرا نکرد. یک ساعت تاخیر در واردات خودرو هم غلط است و باید دولت برای آن تصمیمگیری کند چرا که مطالبه جامعه این است. این موضوع میتواند سرمایه اجتماعی را افزایش دهد و زمانیکه سرمایه اجتماعی افزایش یابد؛ سرمایه سیاسی افزایش مییابد و درنهایت مشارکت هم زیاد میشود.
* در برخی تصمیمات دیگر مجلس افکار عمومی مخالفت زیادی کردند، چرا این مجلس نتوانست افکار عمومی را همراه کند؟
ما با این جامعه زندگی میکنیم و باید بتوانیم نسبت به ایده خومان تعدادی هوادار داشته باشیم و آنها حرف ما را قبول داشته باشند. ما وکیل مردم هستیم. من در تبیین این موضوع سرمقاله هم نوشتهام که ما ولی مردم نیستیم بلکه وکیل آنان هستیم. ما باید از ایدهها و نظرات مردم وکالت کنیم هرچند که برخی به این موضوع قائل نیستند. این افراد میگویند که شما یک فرد مستقل با اندیشه خودت هستی که مردم شما را به نمایندگی انتخاب کردند و این عقبه فکری که مردم به شما رای دادهاند از اینجا به بعد منقطع میشود.
ما در طول اراده مردم هستیم و نمایندگی اراده شما را در مجلس به عهده داریم و اگر ما در طول این اراده نباشیم و به حرف مردم گوش ندهیم مردم در آینده با تصمیماتمان همراهی نمیکنند.
* در چند وقت اخیر جدالی بین شما و آقای میرسلیم به وجود آمد که ایشان از شما خواسته بود درباره اینکه چه کسی این خانه را به شما داده شفاف سازی کنید، ماجرا چیست؟
من جزو کسانی هستم که موافق انجام شدن ساماندهی تعطیلات بودم. مطالبه ما این بود که جای یک روز در هفته، دو روز در هفته تعطیلات داشته باشیم. این یکی از مطالبات ماست و من پیگیر آن هستم و از نمایندگان دیگر در این حوزه فعالتر بودم.
ضمن اینکه علاوه بر درخواستِ افزایش روزهای تعطیلی، ما میخواستیم تعطیلیمان به روز شنبه موکول شود. برخی دوستان میگفتند پنجشنبه و جمعه تعطیل باشد و من جزء کسانی بودم که میگفتم جمعه و شنبه تعطیل شود. استدلالم هم این بود اگر تعطیلی ما پنجشنبه باشد برای کسانی که میخواهند با جهان ارتباط داشته و در کار بازرگانی و صنعت هستند، بهتر است. وقتی ما پنجشنبه و جمعه تعطیل باشیم و بیشتر کشورهای دنیا هم شنبه و یکشنبه تعطیل باشند باعث میشود چهار روز ارتباطات با دنیا قطع شود و ما فقط میتوانیم ۳ روز کاری با دنیا تعامل داشته باشیم.
بنابراین، من گفتم این تعطیلی را به روز شنبه منتقل کنیم تا یک روز از عدم تعامل ما با دنیا کم شود و در مصاحبههای مختلف دلایلم را بیان کردم. بهعنوان مثال، اگر بخش بازرگانی ما بخواهد با کشورهای مختلف ارتباط بگیرد یا مسافرت کند، باید صبر کند تا تعطیلات آنها تمام شود. در کشورهای منطقه هم همین است. کشورهای حاشیه خلیج فارس از سال ۲۰۰۸ تعطیلیهایشان را به روزهای جمعه و شنبه بردهاند. کشورهای همسایه مانند ترکیه، افغانستان و عراق هم روزهای تعطیلشان را تغییر دادند که کمکی به وضعیت اقتصادیشان باشد.
آقای میرسلیم توییتی کردند که کسانی که پیگیر این طرح هستند از مدافع اسرائیل هستند. من پاسخ ایشان را دادم و ازآنجا به بعد، آقای میرسلیم به دنبال مسائل شخصی من رفت که حرفهای ایشان به دورهای که من در شهرداری مسئولیت داشتم، برمیگشت.
من ۱۴-۱۵ سال در شهرداری، عضو تعاونی کارکنان بودم. این حرفها قبلا بررسی شده و من مجرم و متهم نبودم. اظهارات ایشان را درباره این موضوع خیلی اخلاقی نمیدانم. من در پاسخ به ادعای ایشان که گفتند پیگیران طرح تعطیلی شنبه مدافعان اسرائیل هستند، بیان کردم که این حرفها اهمیتی ندارد. ما پیشنهادی را که هیچ حرمت شرعی نداشته و درباره از آن دفتر مراجع تقلید سوال کرده بودیم، را پیگیری کردیم تا شاید تصویب شود.
هیچ موضوعیتی وجود ندارد که باید پنجشنبه تعطیل باشد. درست است که برخی از ادعیهها و مناجاتها مربوط به روز پنجشنبه است اما مناجاتهایی هم برای روز شنبه وجود دارد. جمعه طبق اصل ۱۷ قانون اساسی کشور تعطیل رسمی است و ما به آن معترض نیستیم؛ اما گفتیم تعطیلی جمعه و شنبه مناسبتر است. از همین روز، ما درباره این موضوع که قانونی را تصویب میکنیم که اگر خلاف شرع باشد شورای نگهبان آن را رد کرده یا فقها درباره آن موضعگیری میکنند، بحث میکردیم. بنابراین، موضع گیری ایشان را نپسندیدم چرا که این طرح به فضای اقتصادی کشور کمک میکرد اما ایشان حرف دیگری زدند.
* ماجرای خانهتان چه بود؟
من کارمند شهرداری و عضو تعاونی مسکن شهرداری تهران بودم، در آن زمان ثبتنام کرده و خانهای گرفتم. البته، هرگز در آن خانه زندگی نکردم چرا که امکان پرداخت باقی پولش را نداشتم و در همان مرحله امتیاز آنجا را فروختم. در جریان رسیدگیهایی که انجام شد، من نه مجرمیت و نه محکومیتی داشتم اما آقای میرسلیم با اجرا به این موضوع، سعی کرد تا افکار عمومی را علیه من بسیج کند.
* دعوای آقای میرسلیم و آقای قالیباف هم ۴ سالی طول کشید...
من این رفتار را اخلاقی نمیدانستم چون پایه و مبنایی نداشت. هر تشکیلاتی یک تعاونی مسکن دارد و من هم مانند چندهزار نفر دیگر، عضو همان تعاونی مسکن بودم و به ما هم خانه داده شد. البته به این معنا نیست که خانه را رایگان داده باشند و مبلغ آن را پرداخت کرده بودیم. آقای میرسلیم، حرفی درباره ما زد که من درباره آن شکایت نکردم. این که ایشان یک بحث درباره مصوبه مجلس را به یک مسئله شخصی ربط دادند، با وجود اینکه در آن مسئله اتهامی به من وارد نیست، کار اخلاقی نبود.
* سخنگوی دولت، تابستان امسال درباره لایحه «سربازی» توییتی زدند که جزییاتی از آن منتشر نشد. در آن توییت از چند نماینده و به خصوص از شما تشکر کرده بودند و طبق گفته ایشان، خبرهای خوشی برای سربازها وجود داشت. آن خبر خوش چیست و اگر ممکن است مقداری از جزییات این لایحه بگویید؟
این مورد از موضوعاتی است که ما از ابتدای مجلس پیگیر آن بودیم اما در رسانه فکر میکنند برخی از موضوعاتی که ما دنبال میکنیم به علت نزدیکی به انتخابات است. مثلا ما موضوع ساماندهی به تعطیلات را از ابتدای مجلس پیگیر بودیم ولی یک مصاحبه جدید که انجام میدهیم فکر میکنند بهخاطر موضوعِ انتخابات است. موضوع سربازی هم همینطور است.
ما از ابتدای مجلس به دنبال این بودیم که در وضع سربازی قدری تغییر ایجاد کنیم اما نگاه برخی از افراد ستاد کل نیروهای مسلح این بود که مجلس امکان ورود به این مسئله را ندارد چرا که نیروهای مسلح زیر نظر مقام معظم رهبری است ولی نظر ما این نیست. ما میگوییم که قانون است و برای اصلاح قانون امکان ورود مجلس وجود دارد اما در انتها باید مقام معظم رهبری و ستاد کل نظرشان را اعمال کنند و اگر نظر حضرت آقا خلاف نظر ما باشد ما باید تمکین کنیم.
این قاعده مسیری است که طی میکنیم چون وضع موجود سربازی را قبول نداشتیم وبه دنبال اصلاح آن بوده خیلی هم تلاش کردیم تا وضعیت فعلی سربازی را اصلاح و ترمیم کنیم. اصلاح در حیطه حقوق سربازها بود که انجام شد و هیچ موضوعی در کشور نداشتیم که جهش اینچنینی داشته باشد. حقوق سربازها از ابتدای مجلس تا امروز که من با شما صحبت میکنم، ۱۲ برابر شده است. این یکی از کارهایی بود که ما توانستیم انجام دهیم.
مورد دیگر این بود که میخواستیم خدمت سربازی را حرفهای کنیم تا جاذبهای ایجاد شود که اگر کسی علاقه داشت بتواند پنج سال خدمت حرفهای بگذراند و اگر نیروی نظامی صلاح دید او را به استخدام در بیاورد و اگر نه پنج سال حقوق و مزایایش را به صورت مناسب دریافت کرده باشد.
همچنین با تلاشهایی که انجام دادیم توانستیم در چند ماه گذشته ستاد نیروهای مسلح را راضی کنیم که مدت سربازی را سه ماه کاهش دهد که من فکر میکنم این موضوع نتیجه محبت دوستانمان در ستاد کل بود که به جمع بندی رسیدند و همچنین تلاشهایی که مجلس کرد. ما به نوعی توانستیم صدای مردم را منتقل کنیم. در برنامه هفتم مصوبهای در کمسیون تلفیق و صحن مجلس داشتیم که طبق آن به دنبال این بودیم خدمت سربازی را به ۱۲ ماه کاهش دهیم و سربازی حرفهای را جاری کنیم و منتظریم ببینیم شورای نگهبان و ستاد کل چه نظری دارند.
ما پیگیریهایمان را میکنیم هرچند که در این موضوعات هم برخی میگویند ممکن است موفق نشویم اما وظیفه ما پیگیری است. ما به واسطه اینکه نماینده مردم هستیم میدانیم مردم روند فعلی را قبول ندارند و ما آن عنوان میکنیم و تا جایی که بتوانیم تلاش میکنیم که به نتیجه برسیم. اگر به نتیجه نرسیدیم در یک فضا و فرصت دیگر مطالبه مردم را پیگیری میکنیم.
اینکه برخی از دوستان به دنبال این هستند که ما این مطالبات را مطرح و پیگیری نکنیم را قبول نداریم؛ حداقل بنده درباره موضوعاتی که حس میکنم مطالبات مردم است وظیفه خودم میدانم که فارغ از اینکه نتیجه چه چیزی میشود، تلاش و پیگیری کنم. در این میان، اگر توانمان نرسد تکلیف از ما ساقط است اما بازهم در جای دیگرتلاش میکنیم که اجماع ایجاد کنیم و نظردوستانمان را جلب کنیم.
* برای این لایحه با ستاد کل مشورت شده بود؟
ما مشورتهای غیررسمی هم انجام دادیم اما ستاد کل میخواهد برای این موضوع مستقلا تصمیم بگیرد و نظر مجلس را بهعنوان نظر مشورتی در کنارش داشته باشد. با این حال، ما در مجلس میگوییم این هم یک قانون است و ما میتوانیم در اصلاح آن ورود کنیم. اگر شما میخواهید شرایط نیروهای مسلح و امنیتی کشور را ملاحظه کنید، میتوانید خواستههایتان را مطرح کرده تا ما از طریق مجلس بودجه بگذاریم، موانع را به وسیله قانون برداریم و یا اگر در جایی نیاز به تقویت وجود داشته باشد تقویت کنیم. با وجود وضع فعلی رضایت عمومی و نظر جوانان ما درباره خدمت مقدس سربازی جلب نمیشود و وضع فعلی قابل دفاع نیست. گلایهمندی و نارضایتی عموم را به همراه دارد و ما باید تغیراتی ایجاد کنیم.
* با توجه به اینکه شما در مطبوعات فعال و صاحب یک روزنامه هستید، وضعیت رسانهها و مطبوعات را چطور ارزیابی میکنید؟
از منظر من به عنوان مدیرمسئول یک روزنامه، باید دولتها و مجموعه کشور بیشتر حمایت کنند، میدانیم واقعا وضعیت اصحاب رسانه خوب نیست. معیشت، رسیدگی، حقوق، دستمزد، بیمه و آفرهایی که مجموعههای دولتی و عمومی دارند برای رسانه از همه عقبتر است. دولتها باید ورود کنند و وظیفه خود بدانند که به رسانهها و خصوصا اصحاب رسانه و فعالان حوزه رسانه خدمت کنند. در کل هم که ما رسانه را خیلی جدی نمیگیریم یعنی باید هم مجموعه دولتمردان (مجلس، دولت، قوه قضاییه و... همه کسانی که حکمران هستند) بیشتر اهالی رسانه را ببینند و به آنها نقش بدهند.
از طرف دیگر رسانه هم باید بتواند استقلال خود را حفظ کند. درست است که میتواند رویکرد داشته باشد ولی نباید سیاستزده شود و انصاف و قاعده حرفهای را رعایت کند. اما در کل وضعمان قابل رضایت نیست و من به عنوان کسی که در کسوت رسانهای فعال هستم، اوضاع را به لحاظ اقتصاد فرهنگی و رسانهای مناسب نمیدانم.
روز به روز هم مجموعه رسانه کشور در حال تضعیف شدن است خصوصا آنهایی که مستقل و غیر دولتی هستند. رسانههای وابسته به نهادها و دولت از بودجه عمومی استفاده میکنند و وضعشان بهتر است اما من به عنوان مدیر یک رسانه خصوصی وضع اقتصادی خوبی ندارم و مدام هم در حال تحلیل رفتن هستم.
* آقای پیرهادی، شما خودتان در مجلس چه اقدامی برای ایجاد امنیت همه جانبه خبرنگاران انجام دادهاید؟
ما تمام تلاشمان را کردیم که بودجه صندوق حمایت از هنرمندان و نویسندگان به سمتی برود که بتوانیم حداقل بیمه را به اهالی رسانه اختصاص دهیم اما نتوانستیم؛ علت این بود که در لایحه دولت مورد پررنگی در این رابطه وجود نداشت و در مجلس هم نتوانستیم آن چیزی که باید و شاید انجام دهیم؛ لذا به موضوع رسانه و اصحاب رسانه بدهکاریم.
* فکر میکنید تنها مسئله اقتصادی است برای اهالی رسانه مطرح است یا مشکلات دیگری هم وجود دارد؟
معیشت و امورات جاری حوزه رسانه دغدغهای بسیار جدی است اما درباره مسائل دیگر، خصوصا محدودیت کسانی که در حال فعالیت حرفهای و شناسنامهدار هستند، باید حمایت صورت بگیرد. د ونوع رسانه درکشور داریم؛ یکی رسانههای آزاد در شبکههای مجازی که هر اقدامی میتوانند داشته باشند و به جایی پاسخگو نیستند، این دسته از رسانهها استانداردهای حرفهای را رعایت نمیکنند و دیگری رسانههایی مثل رسانه شما و مطبوعات و خبرگزاری ها و... هستند که استانداردها و قوانین را رعایت میکنند و محدودیتهای پررنگتری دارند. باید تعادل برقرار شود تا رسانههایی که تحت نظارت قانون هستند، قدری آزادی عمل داشته باشند و نسبت به رسانههای غیررسمی نظارت بیشتر شود.