به گزارش خبرداغ ، روزنامه اعتماد در گزارشی به مرور اظهارات علیرضا پناهیان، واعظ اصولگرا درباره «ثروتمند شدن حزباللهیها» پرداخته و نوشته است: علیرضا پناهیان که در سالهای اخیر نام آشنایی در غائلههای حجاب و شفافیت و واکسن کرونا بود حالا مکتب جدیدی در زمینه «ثروتاندوزی مومنانه» تدوین کرده و در حال ترویج آن است.
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «آدرس بورژوازی حزباللهی» نوشت:
انتشار بخشی از سخنرانی علیرضا پناهیان، واعظ اصولگرا درباره مساله لزوم «ثروتمند بودن بچهمذهبیها و حزباللهیها» در فضای مجازی با بازخورد و واکنشهای زیادی مواجه شده است.
البته ویدیوی اخیر که به تازگی در فضای مجازی دست به دست میچرخد مربوط به سال ۹۷ است. جایی که پناهیان در یک سخنرانی میگوید: «بچهمذهبیها باید عرضه داشته باشند و پول در بیاورند. نگویند من، چون بچه مذهبی هستم بهم شغل بدهید، این شد زندگی؟ امیرالمومنین علی (ع) باغهایی که درست کرد، چاههایی که کند، کشاورزیای که میکرد و پولی که در میآورد به اندازه نیازش بود یا بیشتر از نیازش؟»
پناهیان همچنین تاکید کرده است که «به اندازه نیازتان پول درنیاورید. بقای اسلام و مسلمین به این است که پول در دست کسانی باشد که حق را میشناسند. آخرالزمان مردم برای حفظ دینشان نیاز به پول دارند.»
این سخنرانی اما تنها اظهارات وی در این حوزه نیست. به نظر میرسد در یک دهه گذشته پناهیان بارها این خط فکری را دنبال کرده است. او سوم مرداد سال ۱۳۹۸ نیز در همایش دومین اجلاس بینالمللی فعالان مهدوی که در محل سالن همایشهای حرم مطهر رضوی برگزار شد، بعد از تشریح شرایط ظهور حضرت ولی عصر (عج) از دیدگاه خود میگوید: «بعد از ظهور ما صاحب قدرت میشویم این یعنی چه؟ این قدرت موجود در دنیا از بین نمیرود بلکه به دست مذهبیها میافتد و یک زمانی متمول شدن فخر یاران امام زمان است و مردم با ثروت زندگی میکنند.»
وی ایجاد عدالت را تنها یک درصد ماجرای ظهور دانست و گفت: اینکه تمام ثروت را در اختیار تو قرار دهند و یک قدم خلاف برنداری این کاری بعد از ظهور است، بعد از ظهور بهطور طبیعی صاحب قدرت میشوی و باید کسانی را تربیت کرد که توان رییس شدن داشته باشند.
او با بیان اینکه تنها انجام کار فرهنگی برای امام زمان کافی نیست، میگوید «اینکه ما فقط کار فرهنگی انجام دهیم و در انجام امور مالی، اقتصادی و سیاسی باهم اتحاد نداشته باشیم در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) دچار مشکل میشویم.» و تاکید میکند که «ما باید نیروها را برای پولدار شدن و رییس شدن تربیت کنیم، کسانی که ریاستطلب هستند برای ریاست زمین مناسب نیستند و کسانی که تشنه قدرت هستند هم مناسب پولدار شدن نیستند، پس قدرت و پول زمان امام زمان (عج) روی زمین بماند؟»
او در بخش دیگری از این سخنرانی به «جوانان مهدوی» توصیه میکند که «مدیریت و اصول تجارت» بخوانند چراکه «میخواهند زمین را اداره کنند» شمایی که نمیتوانی اقتصاد شهر را نجات دهی چگونه میخواهی اقتصاد زمین را اداره کنی؟
استاد اخلاق با اشاره به اینکه اقتصاد مقاومتی وظیفه ما است، اظهار کرد: این اقتصاد حکمتی در زمینه ظهور دارد، مهدویت صرفا کار اعتقادی نمیخواهد. آموزش سیاست، اقتصاد و تجارت، به استقلال رساندن در امر اقتصاد از علوم لازم برای حکومت اسلامی است.
وی در نهایت نیز در این بحث خاطرنشان کرده است که «این مسائل را جدی بگیرید، کانونهای مهدویت باید این مسائل را آموزش دهند، حتما نیاز نیست تعاونی اقتصادی بزنید، آموزش بدهید هرچند تعاونی زدن هم لازم است.» پناهیان در این سخنرانی مساله اصلی را «وراثت زمین» مطرح میکند و میگوید: «وراثت یعنی قدرت، امروز به جوانان میگویید با هم متحد شوید، میگویند ما در مسائل اقتصادی نمیتوانیم متحد شویم، این ضعف ما است.»
در متن سخنرانی که از پناهیان در سال ۱۳۹۴ در مسجد امام صادق تهران که در سایت شخصیاش منتشر شده، همین خط فکری و رویکرد دنبال میشود.
او در این سخنرانی گفته است: «بعضیها در مقابل بحث «زندگی بهتر» و این نوع نگاه به زندگی، میگویند که «عوارض این بحث شما درباره زندگی این است که ممکن است مردم دنیاطلب بشوند!» درحالی که گفتوگو از هر مفهوم خوبی عوارض دارد. مگر عوارض صحبت کردن از نماز خواندن کم است! اگر ما از نماز خواندن تبلیغ کنیم باز هم ممکن است کسی به دنبال نماز برود ولی بعدا مثل خوارج بشود! اینکه خطرش برای اسلام، خیلی بیشتر از خطر آدمهای دنیاطلب است! شما اگر نماز شب یا روزه ماه مبارک رمضان را هم تبلیغ کنید، بالاخره ممکن است عدهای افراطی به دنبالش بیفتند! اساسا این سبک اعتراضها نسبت به بحث زندگی، سخیف و «حسن بصریمآبانه» است. برخی نیز میگویند که «این حرفهای شما- درباره زندگی بهتر- موجب میشود که جوانها دنبال مال دنیا و ثروت بروند!» خُب بروند؛ چه اشکالی دارد که جوانهای ما با کار و تلاش خودشان، ثروتمند شوند؟! مگر ثروتمند شدن گناه است؟! مگر وظیفه شرعیشان نیست؟ امیرالمومنین(ع) در آن سالهایی که کار میکردند (مشغول کشاورزی و باغداری بودند) داراییهای ایشان بسیار عظیم و فراوان بود، بهطوری که نقل کردهاند زکات اموال ایشان بیش از چهل هزار دینار میشد و در نقلهای دیگری آمده است که زکات اموال امیرالمومنین (ع) برای تمام روزی بنیهاشم کفایت میکرد و حتی لازم نبود بنیهاشم کاری انجام دهند. بعدها یکی از همین باغهای امیرالمومنین (ع) را معاویه میخواست از امام حسین(ع) به ۲۰۰هزار دینار بخرد، ولی حضرت قبول نکرد. البته اهلبیت (ع) بذل و بخششهای بسیار زیادی انجام میدادند و این ثروث را هم با معجزه به دست نمیآوردند، بلکه با کار و تلاش خودشان به دست میآوردند.»
او در همین سخنرانی با بیان اینکه «ثروتگریزی و دنیاگریزی غیرمنطقی در دین نیست» میگوید که «ثروتمند شدن بد نیست، بلکه بد برخورد کردن با ثروت بد است. دولت اسلامی باید مقدماتِ ثروتمند شدن مردم را فراهم کند، حتی نمیگوییم: «مقدمات رفاه را فراهم کند!» بلکه میگوییم مقدمات ثروتمند شدن را فراهم کند تا کسانی که به ثروت میرسند، بتوانند بذل و بخشش کنند. ما داریم درباره چیزی بالاتر از «رفاه» صحبت میکنیم و الا میتوان از راههای دیگری هم به «رفاه» رسید. مثلا خیلی از اربابها، نوکران خودشان را مرفه نگه میدارند! ما نمیخواهیم نوکرِ مرفه باشیم؛ مثل این کسانی که در کشورهای غربی، خدمه کارتلها و تراستهای بزرگ صهیونیستی میشوند و آن اربابان صهیونیست هم این افراد را به عنوان کارمند، به خدمت میگیرند و از علم و دانش آنها استفاده میکنند و یک رفاهی هم برایشان تامین میکنند. این کارمندان رفاه دارند ولی ثروت چندانی ندارند.»
در همین سخنرانی او اظهاراتی درباره بحث ثروت در زندگی حضرت امیر (ع) را نیز طرح کرده و میگوید که «وقتی طلحه و زبیر طعنه زدن به علی (ع) را شروع کرده بودند، میگفتند: علی ابن ابیطالب، مال و ثروت ندارد! حضرت از اینکه به ایشان نسبت ناروا داده بودند، ناراحت شدند و به وکلای خودشان دستور دادند درآمدهایی که دستشان هست را جمع کنند و بیاورند. آنها رفتند و اموال حضرت را جمعآوری کردند و انبوهی از پول و سکه (صدهزار درهم) جلوی حضرت ریختند. بعد حضرت فرمودند طلحه و زبیر را صدا بزنید. وقتی آنها آمدند حضرت به آنها فرمود: این اموالی که الان میبینید اینجا ریخته است، همهاش مال شخص خودم است و کسی در آن سهمی ندارد. آنها وقتی داشتند بیرون میرفتند، گفتند: واقعا علی (ع) عجب ثروتی دارد.»
به نظر میرسد اظهارات اخیر پناهیان و خط فکری که او سعی در ترویج آن دارد با ادبیات چهرههای دیگر و برخی اظهارات به خصوص در خطبههای نماز جمعه در تضاد است. بهطور مثال در سال ۱۳۹۳، احمد جنتی که امامت موقت جمعه تهران را بر عهده داشت در خطبه نماز جمعه روز دهم بهمن درباره الزامات زندگی در وضعیت سخت معیشتی و اقتصادی گفت: برای برطرف شدن مشکلات موجود قدری مقاومت و تحمل سختیها لازم است. ممکن است در بین راه سختیهایی باشد اما این سختیها را میتوان تحمل کرد و مردم نیز این سختیها را تحمل میکنند. ممکن است زمانی فرا برسد که ما روزی دو وعده غذا بخوریم؛ چه اشکالی دارد حتی اگر شرایط بدتر شود ما روزی یک وعده غذا بخوریم همانطور که الان نیز برخی روزی یک وعده غذا میخورند؛ مردم ما تاب و تحمل دارند چرا که گرسنگی کشیدن بدتر از داغ از دست دادن عزیزان و جوانان نیست؛ آیا آن کسی که جوان و عزیزش را داده است حال برای انقلاب، اسلام و نظام حاضر نیست قدری گرسنگی بکشد؟
از طرف دیگر سیاست رسمی صداوسیما در سالهای اخیر نیز در جهت مخالف این خط فکری بوده است. دور نیست زمانی که اظهارات کارشناسی در صداوسیما در ترغیب و تشویق مردم به کمتر غذا خوردن و نخوردن میوه و مرغ با واکنشهای زیادی مواجه شد.
به نظر میرسد علیرضا پناهیان که در سالهای اخیر نام آشنایی در غائلههای حجاب و شفافیت و واکسن کرونا بود حالا مکتب جدیدی در زمینه «ثروتاندوزی مومنانه» تدوین کرده و در حال ترویج آن است. مکتبی که محتوای آن بعضا در اظهارات علی اکبر رائفیپور نیز مشهود است. راهبردی که این سوال را ایجاد میکند که هدف ترویج مفهوم کار برای ثروتاندوزی است یا توجیهی برای ثروت موجود در دست اقلیتی خاص؟